امیر صدری منتقد و روزنامهنگار درباره مجموعههای رمضانی "سقوط یک فرشته" و "پنج کیلومتر تا بهشت" به خبرنگار مهر گفت: نکتهای که در سریالهای امسال به چشم میخورد تاکید بر مباحث ماورایی است. در حالی که پیش از این سابقه داشته که سریال طنزی در ماه رمضان با استقبال روبرو شود. همانطور که "سه دونگ سه دونگ" که اصلا برای این زمان ساخته نشده بود امسال پربینندهترین سریال شده است.
وی افزود: صرف این که به دلیل قرار گرفتن در ماه رمضان همه آثار ماورایی بسازند، رویکرد اشتباهی است. همانطور که میبینیم سریال ستایش که ملودرامی با مایههای مذهبی است از آغاز پخش در زمان غیرمناسبتی مورد توجه بوده است. پس نباید چنین آثاری را به زمان خاصی محدود کرد.
این منتقد با اشاره به نقص دیگری که در سریالهای امسال به چشم میخورد، تصریح کرد: حضور شخصیتهای سیاه و سفید در سریالها جذابیتی ندارد و نمیشود با چنین شخصیتهایی مخاطب را پای تلویزیون نشاند. نخستین ایراد این کار هم مشخص کردن قطبهای منفی و مثبت از ابتدای کار و قابل حدس کردن ادامه داستان است.
صدری با انتقاد از در نظر گرفتن بخشهای پر سوز و گداز و وارد کردن شوک عصبی به مخاطب در روند این سریالها اظهار کرد: آنها میخواهند به این واسطه اثر خود را جذاب کنند اما واضح است که با تقسیم بندی که از ابتدا درباره سیاه و سفید بودن افراد صورت گرفته، تماشاگر میداند سپیدها در نهایت برنده خواهند شد. در حالی که در واقعیت هیچ نفرتی انسان را تا مرز سیاهی نمیبرد و هیچ کسی نیز تا مرز معصومیت سفید نیست.
وی انسانهای خاکستری را قابل باور و جذاب دانست و گفت: با استفاده از این شخصیتها میتوان داستانهای واقعی گفت. تفاوت سریالهای ستایش شده با آثار ضعیف در این است که در اثری چون "لاست" انسانها در موقعیتهای مختلف شرایط یکسانی ندارند و واکنش و برخورد مشابهی نشان نمیدهند. مثلا فردی که مهربان است پس از سقوط هواپیما، برای زنده ماندن خلق و خوی دیگری از خود نشان میدهد.
این روزنامهنگار با تاکید بر لزوم به کارگیری این ریزهکاریها تصریح کرد: متاسفانه در آثار ایرانی این اصل فراموش شده و به سادگی میتوان اتفاقات را حدس زد. شخصیت سارا در "سقوط یک فرشته" ناگهان آنقدر سادهلوح ظاهر میشود که مخاطب تصور میکند او پیش از این باید بارها از افراد مختلفی فریب خورده باشد.
صدری گفت: اما در آثار ایرانی کمتر گذشته یک شخصیت مدنظر گرفته میشود. در سریالهای خارجی حتی روانشناسی شخصیت وجود دارد و برای اینکه زندگی شخصیتی را برای مثال در مقطع سنی 27 تا 30 سالگی نشان بدهند، به اینکه شخصیت خیالی چه دبستانی رفته، دبیرستان را چطور گذرانده یا دیگر مسائلی که در این سالها با آنها مواجه بوده است، فکر میشود و شخصیتها شناسنامه دارند.
نظر شما