۲۳ شهریور ۱۳۹۰، ۰:۰۴

رشاد در گفتگوی مشروح با مهر-3

گلایه رشاد از عدم حمایت دستگاههای تولید علوم انسانی اسلامی

گلایه رشاد از عدم حمایت دستگاههای تولید علوم انسانی اسلامی

رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با گلایه از عدم حمایت از دستگاههای مرجع تولید علوم انسانی اسلامی،گفت:‌ برخی بحرانهای جهان اسلام ناشی از دل بستن به علوم انسانی رایجِ سکولار است که معجزه نکرده و در رفع مسائل جهان اسلام کاربردی ندارد.

حجت الاسلام علی اکبر رشاد رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، رئیس هئیت حمایت از کرسی های نظریه پردازی، نقد و مناظره و عضو شورای حوزه علمیه تهران در بخش آخر گفتگوی اختصاصی خود با خبرگزاری مهر در رابطه با بحث تحول علوم انسانی اسلامی، منبع استخراج علوم انسانی، نقش اقلیم در تولید علوم انسانی ، اقدامات صورت گرفته در راستای عملی کردن تأکید مقام معظم رهبری بر تحول علوم انسانی را تشریح و اظهار داشت: فرهنگ علمی حاکم و روش‌شناسی جاری در قلمرو علمی کشور ما هنوز متأثر از فرهنگ و منطق علوم پایه و مهندسی است.

آیا با تعاریف ارائه شده، علوم انسانی اسلامی با علوم انسانی رایج تناسب و ارتباطی دارد؟ آیا علوم انسانی رایج را می‌توان اسلامی کرد؟

حجت الاسلام رشـاد: براساس آنچه اشاره کردم، علوم انسانی موجود اگر جوهراً اسلامی نیست، نمی‌توان آن را اسلامی کرد. علوم انسانی رایج، مبانی و نظریه‌ها و منطق و سامانه خاص خود را دارد، بنابراین ما باید علوم انسانی، به موازات علوم انسانی موجود تولید کنیم، هرچند که در پاره‌ای از قضایا و نظریه‌ها ممکن است اشتراک وجود داشته باشد، چراکه یکی از منابع علوم انسانی موجود عقل است و طبعاً آنچه دستاورد عقل سلیم است مورد قبول دین نیز هست.

اما بسیاری از نظریه‌ها در علوم انسانی رایج وجود دارد که بر مبانی غلط و منطق غیرقابل قبولی مبتنی است و به همین جهت است که نمی‌توانیم آن را بپذیریم. همچنین در مقام کاربرد هم با غایات و کارکردهای مورد نیاز دنیای غرب تدوین شده، بالنتیجه ممکن است ما نتوانیم در حل معضلات و مسائل ملی و جهان اسلامی خودمان از آنها استفاده کنیم. بسیاری از بحران‌هایی که در جهان امروز پدید آمده تحت تأثیر نظریه‌های نادرست علوم انسانی در جهان است. پاره‌ای بحران‌ها که در جهان اسلام وجود دارد و یا بسیاری از مسائلی که در جهان اسلام لاینحل باقی مانده به این جهت است که جهان اسلام به علوم انسانی رایجِ سکولار دل بسته است و چنین معجزه‌ای از این امامزاده برنمی‌آید.

با توجه به تعابیر شما درباره ماهیت، مبانی، منطق و منابع علوم انسانی، منبع اصلی استخراج علوم انسانی را چه می‌دانید؟

حجت الاسلام رشاد: منابع علوم انسانی همانند منابع علوم دینی متنوع خواهد بود، یعنی "عقل" منبع علوم انسانی است، "وحی" منبع علوم انسانی است، "سنت معصوم" منبع علوم انسانی است، "فطرت" منبع علوم انسانی است، "تجربه" و "مشاهده" می‌تواند زمینه‌ساز تولید نظریه باشد، آن‌گاه که تجربه دقیق رخ دهد و مشاهده فراوان صورت بندد، عقل با جمع‌بندی حاصل مشاهدات تولید قضیه و نظریه می‌کند. به این ترتیب علوم انسانی از مجموعه‌ای از منابع تغذیه می‌شود، اما در این میان سهم وحی و سپس عقل افزون‌تر است.

ما در ایران، تولید اقتصاد اسلامی را با توجه به مبانی شیعی و میراثی که از ائمه(ع) در اختیار داریم پیگیر هستیم و دیگر کشورها مثل اندونزی هم روی اقتصاد اسلامی کار می‌کنند اما نظرات آنها با ما تفاوت دارد، نگاه بومی ما با توجه به اینکه در اقلیمی به نام ایران هستیم، چقدر در تولید علوم انسانی اسلامی مؤثر است؟

حجت الاسلام رشاد: گفتیم اقلیم چندان در ماهیت و مختصات علم دخیل نیست، بنابراین آنچه در جهان اسلام با مبانی، دیدگاه‌ها و نظریه‌های درست تولید می‌شود با آنچه که ما به آن می‌اندیشیم و در پی آن هستیم چندان در معارضت نیست. در بعضی از کشورهای اسلامی بعضی نظریه‌ها تولید شده و برخی گرایش‌ها پدید آمده که با ما هم‌افق است، هرچند ممکن است تفاوت‌هایی وجود داشته باشد و سرّ آن هم این است که ما مسئله را جامع‌الاطراف و جامع‌المنابع می‌بینیم و به همه‌ منابع متکی هستیم، یعنی علاوه بر منابعی که ممکن است آنها بدان تکیه کنند، ـ مانند وحی و عقل و سنت نبوی ـ ، بر میراث معرفتی بازمانده از اهل بیت(ع) که مایه تفسیر و تفصیل سنت نبوی است نیز اهتمام و اعتماد ویژه داریم، پس ممکن است آنچه در جهان پیرو مکتب اهل‌بیت تولید می‌شود جامع‌تر و دقیق‌تر از دیگر تلاش‌ها باشد ولی معلوم نیست که چندان در تعارض با تولیدات دیگر نقاط جهان اسلام باشد.

در چند سالی که این مسئله، مورد تأکید مقام معظم رهبری قرار گرفته آیا تلاش‌های جدی هم در این عرصه صورت گرفته است؟

حجت الاسلام رشاد: یک سلسله کارهایی در داخل کشور آغاز شده ولی تلاش فراخور و درخور این آرمان بلند واقع نشده است. اهمیت موضوع بسیار بالاست، عظمت کار بسیار زیاد است و تأثیر آن در سرنوشت انقلاب، کشور و جهان اسلام، بسیار سترگ و بزرگ و در یک کلمه بدیل‌ناپذیر است. با توجه به اهمیت و عظمت امر، من به عنوان یکی از عناصری که دست‌کم دو دهه مشغول به این امر هستم، اذعان می‌کنم اقدامی مطابق شأن شایان این آرمان بلند صورت نبسته است.

اما فی‌الجمله تحرکاتی ارزشمند آغاز شده است. در مراجع عالی تصمیم‌گیری کشور مثل شورای عالی انقلاب فرهنگی، برای حمایت از نظریه‌پردازان و نوآوران و منتقدان ذی‌صلاحیت در حوزه علوم انسانی، هنر و معارف دینی نهاد مرجعی با عنوان "هیئت حمایت از کرسی‌های نظریه‌پردازی، نقد و مناظره" و همچنین شورای تخصصی علوم انسانی تأسیس شده است که جمعی از نخبگان عضو این شورا هستند و در این شورا مباحث و رایزنی‌هایی در جریان است.

در بعضی دستگاه‌های مسئول مانند وزارت علوم پاره‌ای اقدامات و تدابیر در حال وقوع است، در حوزه‌های علمیه جنب‌وجوش امیدبخشی آغاز شده، در بعضی از مؤسسات علمی که من مطلع هستم مانند پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، تحقیقات دقیق و وسیعی صورت بسته و در جریان است و برنامه‌های گسترده‌ای در دستور کار قرار دارد و پژوهشگاه در بعضی حوزه‌ها به موفقیت‌های خوبی دست یافته است.

ما معتقدیم یا علم دینی را در پژوهشگاه تولید کرده‌ایم و یا به مقصود بسیار نزدیک شده‌ایم و می‌توانیم ادعا کنیم که در یک بازه‌ زمانی قابل پیش‌بینی علم انسانی دینی در آن حوزه تولید و ارائه خواهد شد؛ نخبگان و متفکران دردمند و دلسوز، صاحب اندیشه و نواندیش، پاره‌ای مطالعات را آغاز کرده‌اند و بعضی نظریه‌های تازه‌ای از سوی اصحاب معرفت ارائه شده است.

این فراخوان مخاطب جهانی داشته، در مقیاس جهانی هم با این فراخوان به صورت مثبت یا منفی مواجهه‌هایی آغاز شده است. چند سال پیش که رهبر معظم این فراخوان و دعوت را مطرح کردند، رسانه‌های بزرگ بین‌المللی و شبکه‌های جهانی شروع به طرح این مباحث کردند.

میزگردهایی تشکیل دادند و از صاحبنظران نظرخواهی کردند و بحث‌های خوبی مطرح شد. گرچه پاره‌ای از مباحث مغرضانه بود اما برخی از آنها هم عالمانه و به درستی مطرح می‌شد. جریان‌های جهانی در مقابل این فرمان و آرمان‌خواهی موضع گرفتند. اخیراً کنگره آمریکا اقدام به تأسیس کمیسیون علوم انسانی کرده است و در خبر آمده بود که چون جریان رقیب به امر علوم انسانی اهتمام می‌کند ما هم باید به آن اهتمام کنیم و اگر به تولید و توسعه علوم انسانی نپردازیم اقتصاد ما به مخاطره می‌افتد!

این نکته شگفتی است که اگر ما به تأسیس و توسعه علوم انسانی اهتمام کنیم و آنها به توسعه علوم انسانی نپردازند اقتصاد آمریکا چرا به مخاطره می‌افتد! این مطلب قابل تأمل و مطالعه است و نشان‌دهنده این است که آنها دقت‌هایی در این زمینه کرده‌اند. من اندکی توأم با مزاح گفتم گویی پیام رهبری را دشمنان بهتر از دوستان گرفته‌اند و آنها نسبت به مسئله حساسیت بیشتری نشان می‌دهند.

در هر حال این پیام و فراخوان مخاطب ملی و جهان اسلامی و بین‌المللی داشته و تأثیر خود را بر سرنوشت علم و معرفت در مقیاس جهانی خواهد گذاشت، اما اقدامات صورت‌بسته نسبت به اهمیت مسئله درخور و فراخور و کافی نیست.

دو نکته‌ را این‌جا مایلم صریحاً بگویم یک اینکه هنوز فرهنگ علمی حاکم و روش‌شناسی جاری در قلمرو علم در کشور ما متأثر از فرهنگ و منطق علوم پایه و مهندسی است. ذهن بسیاری از مدیران ما نیز همچنان مهندسی‌محور است و هنوز قالب اذهان و چارچوب تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری در دستگاه‌های مسئول تحت تأثیر محورانگاشتن و بنیادپنداشتن علوم پایه است و جای علوم انسانی و فرهنگ مربوط به تولید و ممیزی علوم انسانی، در مبادی امور و مراجع تصمیم‌ساز و مدیریت علم خالی است.

هنوز سیاستِ کلانِ کلی جامع‌نگرِ آینده‌بین و دقیق‌نگری در حوزه علوم انسانی پدید نیامده است؛ ما در کنار نقشه جامع علمی کشور نیازمند یک سند جامع علوم انسانی هستیم. دو دیگر این‌که از مؤسسات و محققان و نیز تحقیقات و فعالیت‌های علمی و فکری بنیادین که می‌تواند منشأ حرکت و برکت باشد و موجب تحول و انقلاب علمی و معرفتی در جهت تولید علوم انسانی باشد حمایت کافی نمی‌شود. از پژوهشگاه‌هایی که در معرض تولید علم دینی و علوم انسانی اسلامی هستند حمایت درخوری صورت نمی‌گیرد، پژوهشگاه‌ها و مراکز علمی حوزوی و دانشگاهی با رویکرد تولید علم دینی و تولید علوم انسانی اسلامی در فقر و نبود امکانات، مظلومانه ادامه کار می‌دهند.

از مرجعی مانند "هیئت حمایت از کرسی‌های نظریه‌پردازی، نقد و مناظره" که مرجع حمایت از نظرات نو و نقدهای جدید در حوزه علوم انسانی و معارف دینی و هنر است و تنها نهاد معتبر حقوقی قانونی شاخص‌گذار و ممیز نظریه‌ها و نظرات و نقدهای نو در حوزه علوم انسانی است، حمایت نمی‌شود.

بعد از هفت سال فعالیت، این هیئت، نه بودجه معینی دارد و نه مکان مناسبی در اختیار دارد و نه به لحاظ حقوقی از نظر جایگاه در سامانه تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری علمی کشور و بین نهادها و دستگاه‌های مرجع و مدیریت علم جایگاهی درخور به آن داده‌اند. این در حالی است که از این نهاد مرجع، به حق و بدرستی توقع بسیار بالایی هم هست که مطابق شأن شایان این نهاد است، اما ابزار در اختیار این نهاد نیست.

طی هفت سال گذشته افزون بر دویست‌وشصت طرح علمی که مدعی نوآوری و نظریه‌پردازی در حوزه علوم انسانی بودند به دبیرخانه هیئت واصل شده که از بین اینها هشتاد طرحِ برگزیده، مورد نقد، ارزیابی، دفاع و داوری قرار گرفته و از میان این هشتاد طرح، نوزده طرح موفق به دفاع علمی شده‌اند و از میان این نوزده طرح، هفت نظریه اثبات شده و به رسمیت شناخته شده است.

اکنون ما هفت نظریه جدید را به رسمیت شناخته‌ایم، اما راجع به نظریه‌پردازان این هفت نظریه و درباره این نظریه‌ها دستگاه‌های مسئول چه کرده‌اند؟ آیا این نظریه‌ها در سامانه علمی کشور جریان پیدا کرده‌اند؟ آیا در متون درسی راه یافته‌اند؟ آیا در دانشگاه‌ها و حوزه‌های علمی ما این نظریه‌ها تدریس می‌شود؟ چنین چیزی هنوز اتفاق نیافته است. ما از مصادر امور نسبت به عدم حمایت از دستگاه‌های علمی مولد و مرجع و ممیز تولید علوم انسانی اسلامی گله‌مند هستیم.

کد خبر 1403033

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha