به گزارش خبرنگار مهر، شادی پرسپولیسیها در دیدار با داماش گیلان به قدری زننده بود که محمد نصرتی و شیث رضایی، مدافعان این تیم به ترتیب تا اطلاع ثانوی و چهار جلسه از همراهی سرخپوشان محروم شدند. استقلالیها هم در دیدار با مس سرچشمه پیش چشم دوربینهای تلویزیونی و تماشاگران الفاظ رکیک نثار یکدیگر کردند؛ البته نه حرکت پرسپولیسیها و نه اقدام استقلالیها، در فوتبال ما بی سابقه نبود.
اتفاقاتی که در ورزش ایران و به ویژه فوتبال روی می دهد حاکی از بی اخلاقی محضی است که بر جامعه حاکم شده است. شکسته شدن قبح مواردی که تا پیش از این مردم حتی از شنیدن آن شرمگین می شدند کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال را بر آن داشته تا تصمیم جدی در خصوص خاطیان بگیرد. با این حال باید پرسید آیا اتخاذ جریمههایی از این دست می تواند در نهایت به پاکسازی این ورزش بیانجامد؟
به نظر می رسد مشکل ورزش از سطوح بالاتر است. در واقع این زخم از مدتها قبل عفونی شده و وای به روزی که مجبور به قطع آن شوند. فوتبال ایران خیلی پیشتر از اینها می توانست در مسیری درست - دست کم نسبت به آنچه امروز هست - قرار بگیرد البته منوط به اینکه خود قانونگزاران متهم به قانون شکنی نمی شدند. این حرف بسی کهنه است اما باید گفت ریختن پول بی حساب به جیب بازیکنانی که اکثریت آنها سواد آنچنانی هم ندارند، ارمغانی جز چنین رفتارهای وقیحانه در پی نداشته است.
سازمان لیگ در این فصل از رقابتها برای بازیکنان سقف قرارداد تعیین کرده و این در حالی است که به باشگاهها هزینههای میلیاردی تزریق می شود. چنانچه باشگاهها بودجه حساب شده و محدودی در اختیار داشته باشند، خود به خود نمی توانند در بحث خرید بازیکنان ریخت و پاش داشته باشند. توجه بیش از اندازه به بازیکنان فوتبال و البته مربیان، از بیشتر آنها افرادی خودسر ساخته که با رفتارهای نابجای خود به هواداران دهن کجی می کنند. امروزه خیلی از مربیان پس از باختهای پی در پی تیمشان مقابل دوربین قرار می گیرند و زمین و زمان را مقصر جلوه می دهند و غافل از یک عذرخواهی ساده. و وای بر این هوادار که بیچارهترین عنصر این ورزش است.
اما فساد در ورزش به فوتبال ختم نمی شود. اخلاقیات مدتهاست که در ورزش ما رنگ باخته است. آنجا که سرمربی تیم تکواندو را تنها به جرم اینکه حق قانونی خود را مطالبه کرده از تیم ملی بیرون می اندازند، آنجا که محمد بنا به دلیل مسائل آزاردهنده در کشتی مجبور به استعفاهای سریالی می شود، آنجا که جودوکارها با هویتهای جعلی در مسابقات شرکت کردند، آنجا که بهترین وزنه بردار سنگین وزن تاریخ ایران دوپینگی می شود، آنجا که مسئولان وزارت ورزش رئیس فدراسیون شنا را به دلیل اینکه صلاحیت حضور در این سمت را نداشته از فدراسیون بیرون می کنند و باید پرسید با چه مجوزی در این دو سال در این سمت فعالیت کرده و ...و نمونه هایی از این دست بسیار است.
به نظر می رسد آب از سرچشمه گل آلود است. چنانچه مدیران ورزش، خود عاری از هرگونه آلودگی هستند و ریگی به کفش ندارند خب لباس رزم بپوشند و به پالایش این ورزش بپردازند. کمتر فدراسیونی در ورزش ما فعالیت می کند که مشکل مالی، اداری و اخلاقی نداشته باشد و تعداد بدان بر خوبان می چربد. وزارت ورزش باید این نابسامانیها را سامان بخشد در غیر این صورت پس از مدت زمانی اندک "نه از تاک نشانی ماند نه از تاک نشان".
نظر شما