به گزارش خبرنگار مهر، در بخش پایانی نشست نقد و بررسی حضور سینمای مستند در جشنواره سیام فیلم فجر که با حضور شفیع آقامحمدیان، فرهاد ورهرام، صادق داوریفر و فتحالله امیری در محل خبرگزاری مهر برگزار شد، ورهرام مستندساز در انتقاد به کم و کیف حضور فیلمهای مستند در جشنواره فیلم فجر، چگونگی داوری فیلمهای مستند و عدم جذابیت این فیلمها در جشنواره سخن گفت.
*خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ و هنر: یکی از بحثهای مطرح در نمایش فیلمهای مستند در این دوره از جشنواره فیلم فجر فجر، مبحث شرط زمانبندی فیلمهای مستند بود که با انتقادهای بسیاری مواجه شد. کمی درباره این شرط حضور فیلم مستند در جشنواره صحبت کنید.
فرهاد ورهرام : سینمای مستند زمانبندی کوتاه و بلند ندارد و نمیتوان براساس ترازو معیار خوب و یا بد یودن این گونه خاص از سینما را سنجید، ضمن اینکه به اعتقاد من تنها بحث زمانبندی مشکل نمایش فیلمهای مستند در این دوره از جشنواره فیلم فجر نبوده است. بلکه ترکیب هیات انتخاب فیلمها و داوریها به لحاظ داشتن دانش سینمای مستند ضعیف بود و نتیجه این ضعف در داوری فیلمها این شد افرادی که صلاحیت نداشتند سهم بزرگی از جوایز جشنواره فیلم فجر را بردند.
این درحالی است که سینمای مستند حق تمام کسانی است که در طول سالهای متمادی سینمای مستند جزیی از زندگی و دغدغه همیشگی آنها بودهاست و در این ارتباط فیلم میبینند، حرف برای گفتن دارند تحقیق میکنند اما مسئله این است که هیچ یک از این کارشناسان را در ترکیب هیات انتخاب و یا داوریهای این جشنواره و یا حتی سایر جشنوارههای دیگر نمیبینیم.
*به نظرمیرسد حضور سینمای مستند در کنار سینمای داستانی در جشنواره فیلم فجر فرصت غنیمتی است؟
ورهرام: در پاسخ به این مطلب باید متذکر شوم که من شخصا جشنواره فیلم فجر را یک پدیده سینمایی نمیدانم واگر بخواهیم با استانداردهای کشورهای همسایه چون ترکیه، افغانستان و پاکستان مقایسه کنیم به جرات میگویم که جشنوارهای ضعیف داریم. چراکه به نظر من این جشن سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی است و چون مردم سینما را دوست دارند و در این ایام هیجانش بیشتر است برگزار میشود وگرنه به معنای واقعی فاکتورهای زیبایی شناسی یک جشنواره را ندارد.
* ملاکهای شما دقیقا چیست؟
ورهرام: جشنواره فیلم فجر هر ساله بر اساس سیاست مدیران تغییر میکند به این معنا که سیاستگذاری در جشنوارههای مختلف بنا بر قدرت تهیهکننده، جناحبندیهای سیاسی و شرایط روز اجتماع تغییر میکند و به کرات دچار سانسور میشود. این در حالی است که جشنواره حرفهای سانسور و ممیزی ندارد اما یکی از مهمترین ویژگیهای جشنواره فیلم فجر سانسور است که این ممیزی تنها به انتخاب فیلمها معطوف نمیشود. بلکه سانسور افراد و اندیشهها برای نمایش فیلمها را نیز در برمیگیرد و این مسئله در انتخاب فیلمها و افراد برای نمایش فیلم مستند نیز صورت گرفت. گواه این مطلب هم عدم به کارگیری مشورتهایی که به تیم اجرایی جشنواره برای نمایش فیلم های مستند داده بودیم، است.
* چطور؟
ورهرام: قبل از برگزاری جشنواره محمد خزایی دبیر جشنواره به همراه محمدرضا عباسیان مدیر ستاد اجرایی جشنواره از ما برخی از مستندسازان که من هم جز آنها بودم دعوت کردند تا درباره کم و کیف نمایش فیلمهای مستند در این جشنواره مشورت بگیرند . من در آن جلسه به شرط زمانبندی برای نمایش فیلمها معترض شدم و گفتم که مگر سینمای مستند بلند و کوتاه دارد. آقای عباسیان از نمایش فیلمهای بلند مستند دفاع میکرد اما من بدون هیچ رو دربایستی گفتم که من برای سینمای مستند حرف میزنم و مطمئن هستم که تمام فیلم بلند مستند حاضر در این جشنواره را به من بدهند، آنها به مستندهای کوتاه و یا متوسط تبدیل میکنم.
ضمن اینکه من شخصا حاضر نیستم در جشنوارهای که نه رسانه و نه مدیریت به مقوله سینمای مستند اهمیتی میدهند شرکت کنم. در طول جشنواره فیلم فجر برنامه سینمایی هفت حاضر نشد حرفی از سینمای مستند به میان آورد حتی در شب اختتامیه حرفی از منتخب های جشنواره به میان نیاورد ؛ بنابراین چرا باید در جشنوارهای که سینمای مستند درسایه سینمای متوسط داستانی قرار دارد شرکت کرد؟ بنابراین بهتر است این نمایش فیلم های مستند از سال آینده از جشنواره فیلم فجر حذف شود.
شفیع آقامحمدیان: من برخلاف نظر آقای ورهرام معتقدم که جشنواره فیلم فجر، یکی از رویدادهای شناخته شده و مطرح در عرصه سینمای ایران است و سینمای مستند هم بنابر ماهیت خود سهم کوچکی از این پدیده فرهنگی دارد. از همینرو به اعتقاد من بحث عدم نمایش فیلمهای مستند در جشنواره فیلم فجر منتفی است. البته نگاه مستندسازان و سیاستگزاران در این بخش نیز متفاوت است به این معنا که برخی به ضرورت حضور سینمای مستند در جشنواره فیلم فجر معتقدند و برخی دیگر مخالفتهایی دارند به همین دلیل سیاست مشخصی در خصوص چگونگی حضور این نوع سینما در جشنواره فیلم فجر وجود ندارد.
فتح الله امیری کارگردان مستند "در جستجوی پلنگ ایرانی": جشنواره فیلم فجر به یک برند تبدیل شده است، از همینرو با حذف نمایش فیلمهای مستند در جشنواره فیلم فجر مخالف هستم. به اعتقاد من مشکلات را باید در جای دیگری جستجو می کردیم و بزرگترین ضعف ستاد اجرایی در بحث نمایش فیلم ها عدم اطلاعرسانی درست بود. به این معنا که اگر از یک فیلم داستانی استقبال می شد اخبار آن توسط خبرگزاری ها و رسانه های مختلف مخابره می شد. اما در بحث سینمای مستند چنین نبود. به عنوان مثال نمایش فیلم "درجستجوی پلنگ ایرانی" از مستندهایی بود که در سالن های نمایش فیلمهای مستند پر از جمعیت بود و جای نشستن نبود.
اما در کمال تعجب متوجه شدم که یکی از خبرگزاریها در مثالی مبنی بر عدم استقبال از سینمای مستند در جشنواره فیلم فجر از فیلم "در جستجوی پلنگ ایرانی" یاد کرده و نوشته بود که سالن نمایش این فیلم خالی از جمعیت بود. وقتی پیگیری کردم خبرگزاری مورد نظر گفت که منظور زمان نمایش این فیلم درسالن میلاد بوده است.
* این مشکل فقط متوجه اهالی مطبوعات نبود بلکه هم ستاد اجرایی جشنواره و هم خود مستندسازان نیز کوتاهی کردند.
امیری: موافق هستم. پس از گذشت چهار روز از آغاز جشنواره ساعت نمایش فیلمهای مستند در برج میلاد اعلام میشد و ازسوی دیگر خود فیلمسازان مستند هم در جشنواره فیلم داشتند برای دیدن فیلمهای خود حاضر نمی شدند. من هم همه این مسائل را قبول داردم. اما معتقدم که پوشش رسانه ای این رویداد در جشنواره فیلم فجر یک اهانت مسلم به سینمای مستند بود. این بی توجهی آزارنده بود. در کنار نقاط ضعفی که مطرح شد بهتراست نقاط قوت نمایش مستند در این جشنواره را نیز بگویم.
یکی از اتفاقهای خوب جشنواره این بود فیلمهایی که با کیفیت HD ضبط شده بود باهمین کیفیت پخش شد و این اتفاق برای من جالب بود چون ما همیشه فیلمهای خود را با همین فرمت فیلمبرداری می کردیم اما میشه با فرمت دی وی پخش می شد ولی خوشبختانه چنین اتفاقی نیافتاد و فیلم ها با بهترین کیفیت پخش شد.
* آقای ورهرام در صحبت های خود به ترکیب نادرست هیات انتخاب و داوران در نخستین حضور سینمای بلند مستند اشاره کردید، اما به نظر می رسد این ترکیب نادرست در سایر جشنواره ها نیز به چشم می خورد؟
ورهرام: من هم قبول دارم این ترکیب نادرست است و تنها مختص به جشنواره فیلم فجر نیست بلکه جشنواره فیلم شهر و یا حتی جشن خانه سینما که داعیه حرفه ای ترین جشنواره سینمایی را نیز دارد از وجود این ترکیب ناصحیح رنج می برد. این درحالی است که جشنواره کم سرو صدا تر مثل جشنواره فیلم سینما حقیقت و یا جشنواره فیلم کوتاه از ترکیب هیات انتخاب و هیات داوری ویژه ای برخوردار است. درست مانند جشنواره فیلمهای 100 ثانیهای که هم از ترکیب هیات انتخاب خوبی برخوردار بود و هم داوران جشنواره اهل فن بودند.
همین مسئله را با محمد خزایی دبیر جشنواره فیلم فجر مطرح کردم و خواستم که از ترکیب هیات داوران حرفه ای استفاده کند. اما صحبت های انجام شده نتیجه ای در برنداشت. واقعیت این است که سیاست گذاری جشنواره فیلم فجر براین بود که آگاهانه فیلم های کوتاه مستند را حذف کنند. چراکه اگر مستند کوتاه فرصت حضور داشت در گونه های مختلف سینمایی حرف برای گفتن داشت؛ دست آخر دیدیم که داوران جشنواره جایزه بهترین تدوین را به یک مستند 15 دقیقهای از یک فیلم چهار اپیزودی دادند. حالا سئوال من از آقای خزایی این است که اگر فیلمکوتاه جوابگوی جشن فجر نبود چطور به یک فیلم اپیزودی جایزه دادند.
* فیلم های مستند حاضر در جشنواره فیلم فجر را دیدید؟
ورهرام: هیچ فیلم مستندی در جشنواره ندیدم اما برخی از فیلم های حاضر در جشنواره را در سایر نمایش هایی که داشت دیدم که خوب برای آن هم حرف برای گفتن دارم که در حوصله این نشست نیست. اما نکته قابل توجه این است که ما سه ژانر مستند نداریم یکی ژانر مستند در حوزه مردم شناسی است ، دیگری ژانر حیات وحش و در نهایت مستند پرتره است که این سه ژانر به معنای واقعی در سینمای ایران وجود ندارد. دلیل هم دارد برای ساخت فیلمهای زیست محیطی هیچ سازمان مرتبط با محیط زیست حاضر به همکاری نیست. این درحالی است که یک کارگردان که در ژانر سینمای مستند زیست محیطی فیلم می سازد باید بتواند با نگاه ویژه خود به روابط بین انسان و حیوان و طبیعت تصویر درستی ارائه دهد.
ژانر سینمای مستند در حوزه مردم شناسی نیز نداریم به این دلیل که هیچ سازمان دانشگاهی به فکر ساخت فیلم مستند مردم شناسی نیست. در حوزه سینمای پرتره هم به معنای واقعی فیلم خوب نداریم و به قول دوست عزیزی سینمای پرتره در ایران شبیه استشهاد محلی است. در نتیجه وقتی جشنواره فیلم فجر در داوریهای خود یک فیلم زیست محیطی را انتخاب میکند و یا به یک پرتره جایزه بهترین مستند را می دهد به نوعی به فیلمسازان جهت می دهد که برای سال آینده در این دو حوزه فیلم بسازند.
شفیع آقا محمدیان: درباره رای هیات داوران خودمن هم به شخصه راضی نبودم منتها به دلایلی سکوت کردم و به رای هیات داوران احترام گذاشتم. اما با این اظهارنظر آقای ورهرام مبنی بر سیاستگذاری برای نمایش فیلم های زیست محیطی و پرتره به صرف دریافت جایزه در جشنواره مخالف هستم چون میدانم چنین اتفاقی در مستند نمیافتد. برداشت من از آرای هیات داوران سلیقه شخصی افراد است.
* بهعنوان آخرین سئوال تجربه نشان داده است که سینمای مستند باید فاکتورهای جذابیت را داشته باشد و در این حالت است که مخاطب خاص خودش را پیدا می کند این در حالی است که یکی از اعضای هیات انتخاب فیلمهای مستند جشنواره فیلم فجر در گفتگو با خبرگزاری مهر گفته بود که مستندهای این دوره از جشنواره فیلم فجر آثاری زیرخاکی هستند و یا دغدغه ما نیستند. نظرشما جیست؟
ورهرام: من موافق هستم. چراکه بسیاری از فیلمهایی که در این دوره از جشنواره دغدغه ما نیستند نمایش داده شد . به اعتقادمن جشنواره تجربه یک سال سینما است. اما متاسفانه راه به خطار رفتهاند و فیلمهایی انتخاب شده که نه تنها دغدغه مخاطب ایرانی نیست بلکه کارگردان های این آثار از کمترین دانش و الفبای سینما برخوردار هستند. این درحالی است که جشنواره وظیفه اش این است و باید فیلمی انتخاب کند تا الگویی برای بقیه فیلمسازان شود بنابراین عنوان زیرخاکی عبارت صحیحی است.
شفیع آقا محمدیان: من با این نگاه مخالف هستم چراکه باید موضوعات مختلف در گونه های متفاوت را بررسی کرد. ضمن اینکه در خصوص ضعف در ژانرهایی چون پرتره، سینمای اجتماعی و مردمشناسی حرف برای گفتن دارم. بهعنوان مثال در حوزه مسائل اجتماعی و سیاسی فیلم میراث آلبرتا که درباره فرار مغزها بود را داشتیم و یا فیلم کریم آسیب شناسی اجتماعی درباره زندگی جوانان در تونس است. اگر معتقد باشیم که سینمای مستند آیینه تمام نمای حوادث روز جوامع است نباید نسبت به حوادثی که در اطراف درحال رخ دادن است بی تفاوت بود.
گفتگو: پریسا ساسانی
نظر شما