به گزارش خبرنگار مهر، آبان ماه امسال زن 28 ساله ای با مراجعه به شعبه دوم بازپرسی دادسرای شهرری با طرح شکایتی گفت: نیمه های شب قبل در حالی که در خانه خواب بودیم دزدان وارد خانه ما شده و از کیف من و جیب شوهرم پول و مدارک شناسایی را سرقت کرده و متواری شده بودند.
در ادامه با دستور حسینی، بازپرس شعبه دوم این دادسرا پرونده برای رسیدگی تخصصی به کارآگاهان پایگاه نهم پلیس آگاهی تهران بزرگ ارجاع شد.
در روزهای بعد نیز تعدادی از شهروندان در محدوده شهرری در خصوص سرقت از خانه، جیب بری داخل حرم و مترو شهرری ، کیف قاپی ، سرقت از آرایشگاه زنانه و ... در دادسرای شهرری اعلام شکایت کرده که تمامی پرونده ها به پایگاه نهم ارجاع شد.
در سرقت هایی مثل کیف قاپی، مالباختگان که سارقان را سوار بر موتورسیکلت دیده بودند، اظهار داشتند که دو نفر سوار بر موتورسیکلت و با ظاهر بسیار بچه گانه کیف آنان را سرقت کرده و با سرعت و مهارت در موتورسواری از محل متواری شده اند.
یکی از این مالباختگان مرد 30 ساله ای بود که در خصوص سرقت موتورسیکلتش از داخل حیاط خانه شان اعلام شکایت کرد . مالباخته در تحقیقات پلیسی گفت من به دو نفر به نام های مهدی و علی اصغر مظنون هستم .
مهدی ـ 14 ساله و علی اصغر ـ 15 ساله ، علی رغم سن کم از افراد سابقه دار در زمینه سرقت های جیب بری ، کیف قاپی و موتورسیکلت بوده که از سن 11 سالگی دستگیر و پس از اعترافات به کانون اصلاح و تربیت فرستاده شده و آخرین بار حدود سه ماه قبل از کانون آزاد شده بودند .
این دو متهم در تاریخ های 25 و 29 دی ماه در قلعه گبری و شهرک علائین شناسایی و دستگیر شدند . متهمان پس از انتقال به پایگاه نهم سرقت موتورسیکلت از حیاط خانه مالباخته را انکار کردند. در روزهای بعد افرادی که مورد کیف قاپی قرار گرفته و یا از آرایشگاه های آنها سرقت شده بود با مشاهده متهمان به راحتی این دو نفر را به عنوان سارقان اموال خود شناسایی کردند . در بازرسی از محل سکونت آنان نیز مدارکی مبنی بر صحت اظهارات مالباختگان به دست آمد .
در این مرحله و با توجه به حضور تعدادی از مالباختگان در پایگاه نهم و شناسایی این دو نفر به عنوان سارق، مهدی گفت : محمد 30 ساله که از ما به اتهام سرقت موتورسیکلت از حیاط خانه اش شکایت کرده است ، در واقع مالخر اموال سرقتی از ما است. او به نوعی گرداننده و مشوق ما برای تمامی سرقت هایمان است . چون پول های ما را بالا می کشید و فریب مان می داد ، می خواستیم اذیتش کنیم . موتورش را از داخل حیاط خانه اش سرقت کردیم.بعد هم آن را به بیابان های اطراف قلعه گبری بردیم و به آتش کشیدیم . ما موتور و هر چیز دیگری که می توانستیم سرقت می کردیم و به محمد می فروختیم .
با این اظهارات و با هماهنگی بازپرس پرونده محمد نیز دستگیر شد . این فرد معروف به محمد بادمجان در مراحل نخست ، موارد اتهامی خود مبنی بر خرید مال مسروقه را انکار می کرد .
مهدی در ادامه اعترافات خود گفت : پدرم معتاد بود و مادرم پس از سالها تحمل رنج و سختی از وی جدا شد . من پیش مادربزرگم زندگی می کردم و مادرم ازدواج دوباره کرد . چند سال پیش به خاطر رفتارهایم از مدرسه اخراج شدم .
از سن 11 سالگی و پس از اخراج از مدرسه به اتفاق علی اصغر ، دو بار به اتهام سرقت دستگیر شدیم.
سرقت از آرایشگاههای زنانه
مهدی در خصوص سرقت از آرایشگاههای زنانه اعتراف کرد: علی اصغر با موتورسیکلت چند متر دورتر منتظر می ماند و من در آرایشگاه زنانه را می زدم و می گفتم مادرم آمده آرایشگاه و با او کار دارم . با توجه به جثه ریزی که داشتم و سرعت عملم ، کسی که در آرایشگاه را باز می کرد قبل از ممانعت از ورودم می دید که من داخل شدم . خیلی راحت و سریع کیف و چادر و مانتو روی چوب لباسی داخل آرایشگاه را بر می داشتم و به سرعت از آنجا بیرون می آمدم . سوار موتور می شدم و به اتفاق علی اصغر فرار می کردیم .
با این اعترافات ، تاکنون تعداد 5 آرایشگاه زنانه که توسط این دو نفر مورد سرقت قرار گرفته بود شناسایی شد . در این سرقت ها در 2 مورد متهمان به اتفاق هم و در 3 سرقت دیگر فقط یک نفر حضور داشت .
انفجار موتورسیکلت سرقتی برای هیجان
این دو نوجوان همچنین به سرقت ده ها دستگاه موتورسیکلت اعتراف کرده که بیش از 20 مالباخته شناسایی شدند . متهمان گفتند : موتورها را به محمد می دادیم و او هم پول کمی به ما می داد . بعضی مواقع نیز موتورها را به جای این که به محمد بفروشیم ، به بیابانهای اطراف می بردیم و برای هیجان و کنجکاوی و سروصدایش ، به طریق خاصی موتور را منفجر می کردیم و از این کار خیلی لذت می بردیم .
متهمان در این رابطه گفتند که به فیلم های اکشن و حادثه ای و بازیهای رایانه ای مهیج بسیار علاقه داشته اند.
سرقت پراید و تصادف با آن
مهدی در اعتراف دیگرش به سرقت یک دستگاه خودرو پراید مشکی اشاره کرد و گفت : در حال تردد در خیابان 24 متری بودیم . یک خودرو را که در آن باز و سوئیچ روی آن بود ، دیدیم . پس از سرقت این خودرو در مسیر حرکت با یک خودرو دیگر تصادف کرده و به سمت بیرون شهر رفتیم . در آنجا نیز بعد از این که از مسیر جاده دور شدیم خودرو چپ کرد و به خاطر هیجان و لذت و تفریح خودرو پراید را به آتش کشیدیم .
کارآگاهان پایگاه نهم با توجه به اعتراف متهم به محدوده اشاره شده رفته و موفق به کشف لاشه سوخته این خودرو شده و از طریق شماره شاسی و بدنه ، موفق به شناسایی مالباخته شدند .
نحوه سرقت از خانه ها
متهمان در خصوص سرقت از خانه ها گفتند : در نیمه های شب وارد خانه شده و در حالی که اهل خانه خواب بودند اقدام به سرقت پول و مدارک می کردیم .
با اعترافات متهمان و شناسایی محل های سرقت تاکنون بیش از 10 مالباخته سرقت خانه در محدوده شهرری و قلعه گبری ، شناسایی شده اند .
دستبرد به مطب
مهدی همچنین اعتراف کرد : در یک مورد به تنهایی به مطبی در قلعه گبری رفتم . گفتم مریض هستم . در یک لحظه از غفلت منشی استفاده کردم و از داخل کشو میز 200 هزار تومان پول برداشته و فرا کردم .
اعتراف به سرقت کبوتر
متهمان به سرقت تعداد زیادی کبوتر از خانه های همسایگان خود در محدوده اطراف شهرری اعتراف کردند و گفتند که تعداد این سرقت ها آن قدر زیاد است که نمی توانیم عدد و رقمی برای آن اعلام کنیم .
دخل زنی از سوپرمارکت ها
یکی دیگر از شیوه های سرقت این دو نوجوان سرقت از مغازه ها به ویژه از سوپر مارکت ها بود که با غفلت فروشنده اقدام به سرقت جنس از مغازه یا دخل زنی می کرده و متواری می شدند . در این خصوص نیز تعداد این سرقت ها به گفته متهمان به حدی بود که قادر به شناسایی و یا شمارش این سرقت ها نبودند .
جیب بری از زائران
متهمان در ادامه به سرقت جیب بری از زائران حرم حضرت عبدالعظیم (ع) و یا ایستگاه مترو شهرری اعتراف کرده و گفتند : با استفاده از شلوغی حرم یا ایستگاه مترو اقدام به جیب بری از مسافران می کردیم .
قاپیدن تلفن همراه
یکی دیگر از سرقت های این دو متهم سرقت گوشی شهروندان است . متهمان سوار بر موتورسیکلت به افرادی که در کنار خیابان در حال صحبت با گوشی تلفن همراه بودند نزدیک شده و با قاپیدن گوشی متواری می شدند .
متهمان در خصوص این که پول های به دست آمده را چگونه هزینه می کردند گفتند : محمد با سوء استفاده از بچه بودنمان پول بسیار کمی بابت سرقت ها به ما می داد . در سرقت ها پول نقد و تراول را خودمان خرج می کردیم و اموال سرقتی ومدارک را به محمد می فروختیم .
در یکی از کیف قاپی ها که نزدیک به یک میلیون تومان پول و تراول داخل کیف بود ، با تعدادی از هم سن و سال های خودمان به یک رستوران شیک رفتیم و هر یک چند پرس غذای گرانقیمت خوردند . در همین سرقت تراول 50 هزارتومانی را به یک گدای کنار خیابان دادم او اول فکر می کرد تقلبی است ، بعد از این که فهمید واقعی است از تعجب داشت شاخ در می آورد . همین کارهای عجیب و عکس العمل افراد برایمان هیجان انگیز بود .
سرهنگ عباسعلی محمدیان- رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ- با اعلام این خبر گفت : با توجه به سرقت های متعدد این دو نفر که در موضوعات مختلف صورت گرفت ، کارآگاهان تخصصی این بخش ها تحقیقات لازم را از این افراد به عمل آورده اند . با این اقدامات پلیسی ، بازپرس محترم پرونده هر یک از متهان را به صورت مجزا با قرار یکصد میلیون تومانی و متهم به مالخری را نیز با دو قرار مجزا 50 میلیون تومانی روانه زندان کرده است .
نظر شما