به گزارش خبرنگار مهر، بحث اختصاص بودجه نهادهای دولتی به خرید آثار هنری، بعد از سالها بالاخره به تحقق پیوست ولی دچار مسائل مختلفی شد.
دوماه پس از ابلاغ طرح الزام نهادهای دولتی به خرید آثار هنری، معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: حتی اگر این کار در دستگاههای دولتی صورت نگیرد این حرکت شکست نخورده است. برای تحقق این مهم نباید انتظار یک سال، دو سال و چهار سال را داشته باشیم.
دررابطه با این بودجه و چند و چون آن نشستی در خبرگزاری مهر برگزار شد که در آن بهزاد شیشهگران؛ عضو هیات مدیره انجمن نقاشان و از هنرمندان نقاش پیشکسوت ایران، فرشاد شیرازی؛ مدیر گالری شیرازی، نادر سیحون؛ مدیر گالری سیحون، جمشید سماواتیان؛ هنرمند پیشکسوت و امیر عبدالحسینی؛ دبیر اکسپوهای قبلی ارشاد شرکت کردند.
خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ و هنر: دوماه پس از ابلاغ طرح الزام نهادهای دولتی به خرید آثار هنری، معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت که حتی اگر این کار در دستگاههای دولتی صورت نگیرد این حرکت شکست نخورده است. برای تحقق این مهم نباید انتظار یک سال، دو سال و چهار سال را داشته باشیم. نظر شما در مورد این بودجهای که تصویب شده است چیست؟
امیر عبدالحسنی - ابتدا در مورد بودجه خرید آثار هنری یک مقدمه بگویم. سال 83 آقای سمیعیآذر؛ مدیر وقت موزه هنرهای معاصر یک اکسپو را در تالار وحدت برگزار میکند. در آن دوره بحثی مطرح میشود که پنج دهم درصد از بودجه اعتباری دستگاهها صرف خرید آثار هنری شود. در آن بودجه ارگانها و دستگاهها مجاز بودند یعنی برای خرید کردن اختیار داشتند. در هر حال آقای سمیعیآذر اولین کسی است که این حرکت را شروع کرد و برای این اتفاق مکاتباتی انجام داد. سپس اکسپویی در سال 83 در تالار وحدت برگزار شد. در هر حال حرکت اکسپو راه افتاد. سال 87 شالویی از من دعوت کرد که یک اکسپویی را برنامهریزی کنم طبیعی است که تنهاترین الگویی هم که در وزارت ارشاد بود الگوی اکسپو 83 بود حتی مکان هم همان تالار وحدت بود. به فروش واقعی آن اکسپو کاری نداریم به هر حال یک تجربه بود. فروش ما در آن سال حدود 270 میلیون بود که در مقایسه با یک حراجی آن طرف مرزها یک شوخی باشد اما به هر حال حرکتی بود.
بعد از آن بحث شد که اکسپو را خصوصی برگزار کنیم حتی قرار شد که سازمان خصوصی اکسپو نیز تاسیس شود. سال 88 دومین اکسپو را برگزار کردیم در خانه هنرمندان که تجربه بسیار بهتری بود هم از لحاظ اجرا و هم از لحاظ فروش فروشمان 320 میلیون بود ولی 70 میلیون را افراد عادی خرید کردند و این برای من خیلی لذتبخش بود که نشان از فرهنگسازی بیشتر و نیز رونق آثار تجسمی داشت.
در طی این دو اکسپو مذاکرات زیادی برای تصویب قانون خرید آثار هنری شد هم با کمیسیون فرهنگی مجلس و هم با معاونت هنری ارشاد که آن موقع آقای ایمانی خوشخو که خودش دغدغه اقتصاد هنر داشت. آقای حداد عادل هم در جلساتی که با مدیران موزه داشتند گفتند به من بگویید که چه بکنم تا این قانون را در مجلس تصویب کنم. در طی ان سالها کمیسیون فرهنگی تصویب می کرد ولی کمیسیون تلفیق رد می کرد. در هر حال در طی این دو اکسپو بودجه بعد از چند سال تصویب و ابلاغ شد.
البته باید این را هم بگویم که کل بودجه مبلغ آنچنانی نیست نصف یک دهم درصد از بودجه عمرانی ارگانها به بخش تجسمی اختصاص یافت.
چند وقت پیش (نزدیک به یک ماه قبل) زنگ زدند که عبدالحسینی اکسپو را برگزار کنم ولی اعلام کردم که زمان از دست رفته و تا آخر سال امکان برگزاری اکسپو نیست.
آییننامهایی را نوشتند و به دستگاهها ارسال کرده اند که دستگاه ها میتوانند: 1- از نگارخانههای دارای مجوز خرید کنند. 2- از اکسپوهای دارای مجوز خریداری کنند. 3-از اکسپویی که خود وزارت ارشاد برگزار می کند خرید خود را انجام دهند 4- از طریق شورای خرید وزارت ارشاد اقدام کنند.
به نظر من اگر این بودجه و این جریان خرید درست ساماندهی نشود فاجعه به بار خواهد آمد. مامور خرید یک سازمان به سراغ یک گالریدار که احتمالا با او دوست است یا دوست میشود میرود و کل مبلغ را خرید میکند.
خیلی از مخاطبان دولتی که به اکسپوهایی که برگزار کردیم میآمدند فرق بین هنر، اکسپو، خرید و فروش آثار هنری و یا بازارچه خیریه پارک لاله نمیدانستند.
من فکر می کنم بودجه تصویب شده و این خوبه ولی مهم این است که فرهنگسازی صورت بگیرد. حالا اگر ساز و کار درست نشود و یک اکسپوی خوب برگزار نشود مطمئنا خرید خوبی نخواهد بود.
آیا تاسیس شورای خرید راهکاری درست برای خرید آثار هنری است؟ حسینی راد، کفچیان مقدم، امدادیان و اسکندری اعضای شورای خرید هستند. در دنیا وقتی یک کار هنری را دولت و چنین شورایی خرید میکند هنرمند مربوط بر خود میبالد و آن را در رزومهکاری خود قرار میدهد. آیا این شورا هم همین طور است و هنرمندانی که اثرشان خریداری میشود می تواند بر خود ببالد؟
بهزاد شیشه گران ـ این شورا میتواند باشد ولی تعداد دیگری هم باید به آن اضافه شود زیرا این افراد دستشان در روابط دولتی از سالیان سال بوده و هست. کسانی باید وارد این ماجرا شوند که مستقل هستند و در روابط و مناسبات دولتی نیستند.
با این شرایط که هست حرف و حدیث زیاد خواهد بود و نظر هنرمندان جلب نخواهد شد و مخالفتها و مشکلات زیادی را به همراه خواهد داشت.
تجربه نشان داده که اگر قرار است جریانی مانند این بودجه را ساماندهی کنیم طیف های مختلف در تصمیم گیری مشارکت داشته باشند.
اگر طیف های مختلف در تصمیم گیری ها دخالت داده شوند حرف و حدیث تمام خواهد شد و میتواند این جریان مثبت به پیش برود. آقای عبدالحسینی به خوبی اشاره کردند. بودجه تصویب و ابلاغ شد این یک مصیبت عظما بود که پشت سر گذاشتیم مصیبت عظماتر این است که نتوانیم این بودجه را درست بهرهبرداری کنیم و مسیر درست نداشته باشد.
زمانی که آقای سمیعی آذر آن اکسپو را برگزار کرد کلی مسأله هم به دنبالش آمد درست است که نقاط مثبتی هم داشت ولی چون کار یک دفعه بود و تجربه خوبی نبود. اگر بخواهیم آن تجربه تلخ را ادامه دهیم پس مصیبتمان بیشتر خواهد بود.
نادر سیحون ـ مسأله این است که با این بودجه قرار است چه کسی حمایت شود. گالریدار یا هنرمند؟ این حمایت چگونه خواهد بود؟ گویا قرار است گالریدار حمایت شود که صدها هنرمند را تحت پوشش خود دارد و با آنها در رابطه است.
فرشاد شیرازی ـ در اساسنامهای که آقای عبدالحسینی ذکر کردند نوشته شده است که گالری دارهایی که مجوز دارند باید حمایت شود.
عبدالحسینی ـ اردیبهشت ماه مجلس این قانون را تصویب میکند و عنوانش هم کلی است. نهادها و دستگاههای اجرایی موظفند که یک دهم درصد از تملک دارایی خود را در راستای احراز هویت اسلامی صرف خرید آثار فرهنگی کنند.
مجلس این را تصویب می کند و به دولت میدهد. دولت دو نامه مینویسد که در آنها از وزارت ارشاد و سازمان میراث فرهنگی میخواهد که آئیننامهایی به ما بدهید که این قانون را سر و سامان بدهیم.
وزارت ارشاد طبق آییننامهایی همانطور که قبلا هم گفتم شرایط خرید را تعیین میکند اما نکته اینجاست کسی که بودجه را تعیین کرده به نظر من مقوله کلی فرهنگ و هنر را در ذهنش داشته است.
من معتقدم که برای خرید اصلا نباید به سراغ هنرمند رفت بلکه باید به سراغ مدیر هنری یا گالریدار رفت. طبیعی است که دفتر امور تجسمی ارشاد هم با همین رویکرد خرید مستقیم از نگارخانهها در آییننامه منظور کرده است ولی نمیدانم کسی که قرار است خرید را انجام بدهد چه کسی است زیرا اوست که تعیین کننده است.
بهترین راه این است که به سراغ گالری بروند زیرا مدیر گالری نقش کارشناس را بازی خواهد کرد ولی همانطور که میدانید متأسفانه مدیران دولتی گالریداری و هنرمندی را شغل حساب نمی کنند.
مشکل همین جاست که نمیدانیم چگونه خرید انجام دهیم. شورای خرید هم قرار نبود عمومی شود بلکه قرار بود اگر ارشاد خریدی صورت دهد از کانال این شورا انجام شود کما اینکه در اکسپوی خانه هنرمندان شورای خرید ارشاد خرید را صورت داد که اتفاقا بسیار خرید خوب و عاقلانه ای کردند.
این شورای خرید را باید همه وزارتخانهها داشته باشند. اکنون شورای خرید کارکردش عوض شده است وقتی وزارت ارشاد بخواهد به هنرمندی لطف کند یا از او به اصطلاح حمایت نماید از شورای می خواهد که اثری از او بخرد.
من خاطرم هست که خیلی از هنرمندان در رزومه خود می نویسند که اثری از آثارشان در گنجینه قدیمی موزه است یعنی برای آنها این یک ارزش به حساب می آید برایشان افتخار محسوب میشد ولی هیچ هنرمندی به خریدهای شورای خرید اهمیت نمیدهد.
حمایت از فرهنگ و هنر شعار است اینکه حمایت از گالریدار باشد یا هنرمند نظر و ایده و کارکرد اداراتی است که میخواهند خرید کنند.
نادر سیحون ـ با این توضیحات آدم به فکر فرو میرود و میبیند که وضع خیلی خراب است. یک نهادی که هیچ اطلاعی از کار هنری ندارد چه چیزی را میخواهد بخرد؟ کسی که سازمانها برای خرید میگذارند اگر چیزی از هنر نداند فاجعه رخ میدهد بنابراین باید مرکز امور تجسمی یک گروه مشاور داشته باشد که اجبارا سازمانها باید از طریق آنها به خرید بپردازند و این گروه باید از گالریهای مختلف و هنرمندان مختلف عضو داشته باشد. گالریدارهای حرفهای میدانند که چه باید بکنند.
.
ادامه دارد...
نظر شما