دکتر محمد ضیمران درباره اقبال به هرمنوتیک در ایران به خبرنگار مهر گفت: موافقم که برخی از اهالی فلسفه و تفسیر در کشورمان به هرمنوتیک اقبال نشان دادهاند. این اقبال در دهه چهل با ترجمه برخی از کتابهای این حوزه آغاز شد، کتابهایی که ذهن قشر تحصیلکرده ایرانی را به این سمت سوق داد که هرمنوتیک میتواند ابزار مناسبی برای درک متون باشد. در واقع، هرمنوتیک به عنوان یک راهبرد اساسی در فهم متن مورد توجه ایرانیان قرار گرفت.
استاد فلسفه هنر ادامه داد: اکنون تعداد پایاننامههایی که به موضوع هرمنوتیک میپردازند افزایش یافته است و همچنین کتابهای ترجمهای در حوزههایی مانند علوم سیاسی، ادبیات، هنر و فلسفه نیز از روشی هرمنوتیکی در بررسیهایشان برخوردارند. این امور نشان میدهد که هرمنوتیک با مقبولیتی عام در ایران مواجه است.
ضیمران درباره آسیبهایی که ممکن است در استفاده از هرمنوتیک دچار آنها شد، گفت: به اعتقاد من مهمترین آسیبی که در اینباره وجود دارد، مربوط به یکسونگریهای برخی از ماست، اگرنه هرمنوتیک نمیتواند منشأ آسیبهای اجتماعی باشد. این دانش، ابزاری فکری و فلسفی است و به کار آن دسته از افراد میآید که دغدغه فلسفه و علوم اجتماعی دارند. هرمنوتیک همچنین برای روزنامهنگاران هم میتواند مفید باشد.
وی با انتقاد از برداشتهای ساده و سطحی از هرمنوتیک در ایران گفت: هرمنوتیک راهبرد چندان سادهای برای فهم متون نیست. این دانش، مجموعه قوانینی دارد که شاید همه افرادی که آن را مطالعه میکنند از عهده فهم صحیح آنها برنیایند. برداشت ساده از هرمنوتیک همان تفسیر است، اما تعداد کمتری از کارشناسان برداشت کاملی از این دانش به دست میآورند و به مفهومی ورای تفسیر میرسند. این مسایل نشانگر این ضرورت است که ما باید مطالعاتمان را در هرمنوتیک عمیقتر کنیم.
این نویسنده و مترجم، نحوه برخورد با هرمنوتیک و برداشتی که از آن حاصل میشود را در استفاده از این دانش، موثر دانست و گفت: فلاسفه اسلامی نیز این دانش را البته با تعابیری دیگر به کار بردهاند، زیرا تفسیر متون از دیرباز جزو دغدغههای بشر بوده است. انسان همواره سعی کرده است چیزها را بفهمد و معنای آنها را دریابد. در واقع دانش هرمنوتیک حاصل کنجکاوی بشر برای یافتن معناست، حال این معنا در متن مقدس مستتر باشد یا در امور زندگی روزمره.
ضیمران در پاسخ به این سوال که تا چه اندازه میتوان خوانش فعلی از هرمنوتیک در ایران را نادرست دانست، گفت: نمیتوان پاسخ کلی و قاطع به این پرسش داد. برخورد ما با هرمنوتیک هر اندازه سطحی باشد، نتیجهای که به دست میآوریم نیز سطحی خواهد بود. درست یا غلط بودن خوانش ما بستگی به فردی دارد که هرمنوتیک را به کار میبرد. من هم جلوههای پیچیده و عمیق از هرمنوتیک در کتابهای فارسی دیدهام و هم برداشتهای سطحی و ضعیف، بنابراین به یکباره نمیتوان حکمی کلی در اینباره ارایه کرد.
وی افزود: بدفهمی هرمنوتیک در ایران را نمیتوان به همه افرادی که در این حوزه کار میکنند، تعمیم داد، باید دید درباره چه کسی و چه چیزی حرف میزنیم. بر این اساس، نمیتوانیم ادعا کنیم که هرمنوتیک در ایران اشتباه فهمیده شده است، حداقل من چنین نظری دارم.
این استاد دانشگاه درباره امکان ارایه خوانشی جدید از هرمنوتیک در ایران گفت: میتوانیم خوانشی جدید از این دانش ارایه کنیم. نوع خلاق هرمنوتیک این است که از دستاوردهای غربیان و همچنین داشتههای خودمان در این عرصه برآیندی به دست آوریم تا بتوانیم خوانش خودمان را از هرمنوتیک داشته باشیم.
نظر شما