۱ شهریور ۱۳۹۱، ۱۲:۲۳

نقد «در خرابات مغان»-1/

مقانلو: رمان مهرجویی نقطه قوت خود را از جذابیت ایده‌ می‌گیرد

مقانلو: رمان مهرجویی نقطه قوت خود را از جذابیت ایده‌ می‌گیرد

شیوا مقانلو گفت: «در خرابات مغان» دقیقا نقطه قوت خود را از جذابیت فکرها و ایده‌ها و خرده روایت‌هایش می‌گیرد ولی آن‌چه نقطه قوتش نیست،‌ این است که آن تدوین‌گر درونی نتوانسته است این قسمت‌ها را با ریتم و الگوی مشخصی منطبق کند.

به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد و بررسی رمان «در خرابات مغان» نوشته داریوش مهرجویی عصر دیروز سه‌شنبه 31 مرداد با حضور امیرعلی نجومیان، شیوا مقانلو، علی‌اصغر محمدخانی و نویسنده اثر در موسسه شهر کتاب برگزار شد.

شیوا مقانلو در این برنامه گفت:‌ صحبت کردن درباره این کتاب،‌ از این جهت سخت است که اسم داریوش مهرجویی پشت جلد آن خورده است و باعث می‌شود که تحلیل‌گر، سخت‌گیرانه‌تر به آن نگاه کند. راوی کتاب اول شخص است و راوی اول شخص، جدا از باری که در رمان‌نویسی مدرن دارد، از این نظر خوب است که احتیاج به تغییر لحن ندارد و همه چیز از صافی ذهن او می‌گذرد. اما پاشنه آشیل این راوی این‌جاست که زیاد در این دام می‌افتد که خط و ربط و انسجام وقایع چون برای خودش روشن است، گمان می‌کند که مخاطب هم همان‌قدر آگاهی دارد و در مقاطعی پرگویی و در مقاطع دیگری کم‌گویی می‌کند.

وی افزود: این‌جاست که ارزش ذهن تدوین‌گر مشخص می‌شود چون خرده روایت‌ها باید با نظم و انسجام به هم وصل شوند که در پایان کار با اثری منسجم روبرو بشویم. ادبیات در این گونه مواقع، دست تنهاست ولی سینما چنین وضعیتی ندارد. البته در سینما هم این‌گونه نیست که تدوین‌گر، صرفا همه چیز را به هم بچسباند. اگر از نظر تقسیم‌بندی دولوزی بخواهم به موضوع نگاه کنم، در آن تدوین‌های خشک سینمایی قبل از جنگ جهانی دوم هم خیلی هنر وجود داشته است. اما بحث مهم این است که، هم در سینما و هم در ادبیات، کجا خرده روایت تمام می‌شود و حرف‌ها زده می‌شود. چقدر باید اطلاعات داده شود و در درجه سوم،‌ پیوند پلان‌ها چگونه خواهد بود.

این منتقد در ادامه گفت: این مکانیکی‌ترین شکلی است که می‌توانیم برای رمان، سینما و کتاب «در خرابات مغان» در نظر بگیریم. ما با کتابی روبرو هستیم که می‌خواهد داستان رئالیستی بگوید و از نقطه A به نقطه B برود، حتی در فلش بک و یک قصه خطی بگوید. در طول داستان هم اصلا وارد وادی انتزاعی نمی‌شویم. اگر بخواهم به معادل ساختاری تدوین‌گری که نظام و ساختار دارد، فکر کنم به نظرم به بهترین راه این است که سراغ ژرار ژانت بروم که کاملا ساختارگراست و مهم‌ترین بحث، را بحث زمان می‌داند.

نویسنده مجموعه داستان «دود مقدس» گفت: فکر می‌کنم رمان «در خرابات مغان» دقیقا نقطه قوت خود را از جذابیت فکرها و ایده‌ها و خرده روایت‌هایش می‌گیرد. همچنین حرفی که پشت آن است، بسیار تصویری است. ولی آن‌چه نقطه قوتش نیست،‌ این است که آن تدوین‌گر درونی نتوانسته است این قسمت‌ها را با ریتم و الگوی مشخصی منطبق کند. بعضی مقاطع داستان کاملا جذاب است ولی لحن و نظمی که به کار داده می‌شود، کاملا مستندگونه است در حالی که در مقاطع دیگری، حالت فانتزی به خود می‌گیرد و از آن مستندگونه بودن دور می‌شود.

مقانلو گفت: نقش ویراستار و حروفچین در انتشار یک کتاب، خیلی مهم است که امیدوارم تاثیرشان در چاپ بعدی کتاب مشخص شود. اکثرا وقتی رمان‌ها یا فیلم‌های سینمایی محبوبمان را به یاد می‌آوریم، آن‌ها را بر اساس شخصیت‌هایشان به یاد می‌آوریم. تخصص آقای مهرجویی هم در ایجاد شخصیت‌هایی است که به یاد می‌مانند.

کد خبر 1677778

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha