به گزارش خبرنگار مهر، سی و دومین نشست ادبی عصر روشن، عصر دیروز پنجشنبه 30 آذر با حضور شاعران مختلف در محل کتابسرای روشن برگزار شد.
علیرضا بهنام در این برنامه به عنوان منتقد مجموعه شعر «فصل کاشتن کلمات» سروده آرش نصرتاللهی گفت: شب یلدا یکی از شبهایی است که واقعا شایسته عنوان شب شعر است. بنابراین بسیار خجسته است که ما در چنین شبی به شعر میپردازیم. وقتی مجموعه شعر قبلی آرش نصرتاللهی در سال 85 منتشر شد، دربارهاش صحبت کردم. به نظرم نصرتاللهی امروز شاید به چیزهایی اعتقاد دارد که با چیزهایی که من به آنها اعتقاد دارم، تفاوتهای زیادی داشته باشد؛ مانند آن شاعرانه، سادهگویی، سادهزیستی و ...
وی افزود: اما این مساله به نظرم از نصرتاللهی جالب است و وقتی که اجرا میشود و قرار میشود که شعر ساده و غیرساختارگرا ببینیم، اجرای محکمی میبینیم. در واقع این موضوع، نشاندهنده این است که شاعر، ساختار را میشناسد، بیان را میشناسد و تجربهای پشت سر دارد که او را توانا میکند شعر را بدون خیلی از عادات و وسایل زیباسازی شعری، زیبا تحویل بدهد. نصرتاللهی در مجموعه قبلیاش تجربه کرد که از شعر چه میخواهد. البته تجربههایی از او منتشر شد، انتخاب شده بودند و موفق بودند. این تجربهها ریشه در دهه 70 و زبان، ساختار و تخیل شعرهای آن دهه داشتند.
این منتقد در ادامه گفت: آن تجربهها و رد پای چند شاعر در شعرهای کتاب قبلی نصرتاللهی دیده میشد که اینجا و در «فصل کاشتن کلمات» به بار نشسته است. در این کتاب با شاعری روبرو هستیم که دارد کم کم خودش را پیدا میکند و میفهمد که چه میخواهد و چه اتفاق شاعرانهای را میخواهد رقم بزند. شعرهای این کتاب از انتها به ابتدا مرتب شده است و شعرهای انتهایی به مجموعه قبلی نصرتاللهی نزدیکترند. شعرهای ابتدایی هم فضای مستقلتری را رقم زدهاند.
اتفاقات مینیاتوری در «فصل کاشتن کلمات»
بهنام گفت: هرچه به ابتدای این کتاب نزدیکتر میشویم، شاعر بیشتر از احساس استفاده میکند و در این کار هم موفق است. جرقهای که از این نظر در ذهن شاعر زده شده است، خوب است. به این ترتیب اتفاقات مقداری مینیاتوری میشوند. روایت شعری دهه 70 در اینجاست که دیده میشود و آن، حضور راوی در روایت است؛ چیزی که غربیها در داستان به آن متافیکشن میگویند. این روایت مینیاتوری به شما به عنوان مخاطب، ضربه میزند و کاری که میکند این است که یک شعر کامپکت و فشرده به شما نشان میدهد.
مترجم اشعار چارلز بوکوفسکی گفت: وقتی کاملا به ابتدای کتاب میرسیم، شاعر این مقدار حد از صنایع را هم کنار میگذارد و فقط تخیل را به کار میگیرد. در ابتدای کتاب هیچ کدام از تهمیدات روایی و ساخت موسیقی روایی و ... وجود ندارد. البته نمیتوان گفت فرم در این قسمت کتاب غایب است. بلکه باید گفت فقط به پسزمینه رانده شده است.
نظر شما