۸ تیر ۱۳۸۴، ۱۰:۱۹

دولت ، فرهنگ مكتوب و تسهيلات قانونمند ( 9)

محمود اكرامي : " دولت جديد " بايد منزلت اجتماعي اهل قلم و هنرمند را به وي بازگرداند / متفكران و اهل فرهنگ ، جاي خود را به فوتباليست ها داده اند !

محمود اكرامي : " دولت جديد " بايد منزلت اجتماعي اهل قلم و هنرمند را به وي بازگرداند / متفكران و اهل فرهنگ ، جاي خود را به فوتباليست ها داده اند !

خبرگزاري مهر - گروه فرهنگ و ادب : دكتر محمود اكرامي - شاعر و مدير يك مركز نشر ، گفت : نويسندگان انتظارات زيادي ازدولت آينده ندارند ، فقط حقوق معنوي و بعضا مادي از دست رفته خودشان را كه طي اين چند سال از دست رفته است ، خواستارند .

اين شاعر درگفت وگو با خبرنگار فرهنگ وادب مهر، بابيان اين مطلب افزود: حقوق ازدست رفته اهل قلم به چند دسته تقسيم مي شود كه ازجمله حقوق جايگاهي آنهاست ، به عبارت ديگرمنزلت اجتماعي كه يك هنرمند ( نويسنده وشاعرو ... ) درشرايط فعلي جامعه متاسفانه مورد خدشه جدي قرار گرفته است ،  به عبارتي ديگر، نويسندگان  و شعراي ما و به طوركلي اهل فرهنگ ما كه روزگاري اهل دل وگروه مرجع جامعه بودند وجوانان ونوجوانان سعي داشتند مانند آنها باشند ،  امروزه به دلايل تصميم گيريهايي كه بعضا غيرمدبرانه  و ناآگاهانه بوده وكاركردهاي پنهان وآشكار را مد نظر نداشته است ،  به حاشيه رانده شده اند وبه جاي گروه هاي مرجع ازاهل متفكرين وفرهنگ وانديشمندان ، فوتباليست ها وورزشكاران و... جاي آنها را گرفته اند.

دكتر محمود اكرامي  يادآورشد : تفاوت گروه مرجع نويسندگان وگروه مرجع ورزشكاران براين است كه يك ورزشكاربه عنوان مثال يك وزنه برداربيش ازآنكه ازفكرش استفاده كند ازجسمش كه وجه مشترك انسان وحيوان است استفاده مي كند ولي يك نويسنده ازفكرش كه وجه مميزي انسان وحيوان است استفاده مي كند . لذااستفاده درجامعه ما منزلت اجتماعي نويسندگان به عنوان گروههاي مرجع آن گونه كه شايسته وبايسته است ازسوي دولت ومردم رعايت نمي شود .

اكرامي :  تفاوت گروه مرجع متفكران و نويسندگان وگروه مرجع ورزشكاران دراين است كه يك ورزشكاربيش ازآنكه ازفكرش استفاده كند ازجسمش كه وجه مشترك انسان وغيرانسان است استفاده مي كند ، ولي يك نويسنده ازفكر كه وجه مميزي او و حيوان است استفاده مي كند .

اكرامي خاطرنشان ساخت : رئيس جمهورآينده بايد كاري كند كه منزلت ازدست رفته هنرمند (شاعرنويسنده ) به آن بازگردانده شود زيرا اين قشرتوليد كننده انديشه هستند نه توليد كننده زور، فكرقوي دارند نه بازوي قوي وجامعه جهاني امروزبه انديشه بها مي دهد نه به بازوي قوي ولي متاسفانه درجامعه ما به بازوي قوي بيش ازانديشه قوي بها مي دهند. من فكرمي كنم يكي ازانتظارات به حق نويسندگان اين است كه جايگاه ومنزلت اجتماعي آنها تعريف ورعايت شود كه اگراين اتفاق نيافتد به اعتقاد من مشكل بسياري ايجاد خواهد شد يعني فردا جوانهاي ما به جاي اينكه بخواهند يك نويسنده را الگو قراردهند ومثل آن باشند مانند يك ورزشكارعمل مي كنند ، البته من نمي خواهم جايگاه ورزشكاران را زيرسوال ببرم ولي درصورت بروز چنين مسائلي ما دچاركاركرد منفي پنهاني خواهيم بود ودردرازمدت به كاركرد منفي آشكارتبديل خواهد شد.


وي اضافه كرد: دولت ورئيس جمهور بايد نويسندگان را به عنوان توليد كنندگان انديشه بدانند ونگاهشان به نويسندگان يك نگاه شخصيتي باشد نه يك نگاه ابزاري واين اشكال دوم است چون نگاهي كه امروز دولتمردان وجامعه به نويسندگان وهنرمندان دارند نگاه ابزاري است به طوري كه هروقت احتياج دارند ازآنها استفاده مي كنند ( مطابي درموارد... نوشته شود ) وهروقت احتياج ندارندآنها را كنارمي گذارند .متاسفانه نگاه، نگاه دمپايي است به طوري كه هروقت به آنها احتياج دارند مراجعه مي كنند وهروقت احتياج ندارند آنها را به گوشه اي پرت مي كنند واشكالي كه براي خود هنرمندان ونويسندگان وجود دارداين است كه آنها خود تن به اين ابزاري بودن داده اند واشكال ديگربردولت وسياست گذاران است كه اين گونه نگاه را دارند وطبعا دراين شرايط نويسنده چيزي را مي نويسد كه باب طبع يك گروه خاص است نه مطلبي كه براي جامعه مفيد باشد .

محمود اكرامي يادآورشد : انتظارديگري كه نويسندگان خواستارند امنيت است كه اعم ازجسماني ويا فكري باشد . درزمينه امنيت فكري بايد يك قوانين درجامعه وجود داشته باشد كه هركس نتواند كتاب ديگري را كپي كند ويا انديشه كسي را بفروشد ويا حاصل تلاش عمريك فرد را به راحتي به تعدادي كه دلش مي خواهد تكثيروپخش كند واين مسايل احتياج به يك سري قوانين دارد به اين دليل كه يك نويسنده ويا شاعربداند كه فكروانديشه اومختص اوست ودرآينده انديشه اوتحريف وبه سرقت نمي رود. نويسندگان امروزامنيت كاري ندارند يعني بعد ازنگاشتن مطلبي اگرنشريه اي خواستارآن نشربه راحتي آن را كنارمي گذارد واگرشرايط جامعه فراهم نبود كتابش خريداري نمي شود واين امنيت كاري مي تواند دغدغه اي شود كه اين افراد وابسته به جناحها وگروهها شوند واستقلال فكري وعملي آنها را زيرسوال برود. به عبارت ديگردولت بايد شرايطي فراهم كند كه يك نويسنده احساس امنيت شغلي كند كه اين احساس امنيت بالندگي انديشه وفكررا بالا مي برد وانديشه درراستاي تراكم فرهنگي رشد مي كند نه درراستاي مصرف يك عده اي خاص لذا بهتراست دولت آينده كاري انجام دهد كه اين افراد نويسنده احساس امنيت انديشه داشته باشند ودرپايان احساس امنتيت جهاني كه بيمه و... است .

اين شاعرتصريح كرد: مشكل ديگري كه وجود دارد اين است كه وقتي  انديشه آنها به صورت كتاب عرضه مي شود جامعه خريداراين انديشه نيست به عبارت ديگرامكانات فرهنگي جامعه به نسبت دراختيارهمگان قرارنمي گيرد يعني كساني كه رابطه هاي خاص دارند وازرانت هاي خاص فرهنگي استفاده مي كنند ومتاسفانه بحث رانت خواري درتوليد وتوزيع انديشه هاي اهل فرهنگ وجود دارد. همانطوركه سيستم تعاوني ناشران داريم بايد يك سيستم توزيع نيزداشته باشيم زيرا درحال حاضرتفكرخاصي توزيع مي شود وبا يد جلوي اين كاركارگرفته شود يعني درجامعه ما نشروتوزيع انديشه دست يك جناح وگروه خاصي است لذا سيستم انحصارطلبي ورانت خواري دربحث توزيع انديشه راهم دولت بايد درزمينه كارهاي خود قرار دهد .

وي خاطرنشان ساخت : اگردرجامعه ما به گلادياتورها بيشترازمتفكرها بها داده شود بنابراين دراين فضا مسايل حمايتي كه بايد صورت گيرد مسمرثمرنخواهد بود مثلا صندوق حمايت ازنويسندگان ومتفكران وشاعران كه وجود ندارد واگرهم داريم به جايي نرسيده است اگرما براي نويسندگان منزلت بالايي قائل شويم حمايت هم خواهيم كرد. درجامعه امروز براي كسي كه ازانديشه خلق شده توسط يك شاعرخط زيبايي بنويسد ويا تصويرزيبايي تهيه كند بها داده مي شود ومدرك معادل مي گيرد اما به توليد كننده اثركه خالق آن انديشه هيچ اهميتي داده نمي شود . پس نگاه ما به اهل قلم يك نگاه شخصيتي نيست .


جامعه جهاني امروزبه انديشه بها مي دهد نه به بازوي قوي ؛ ولي متاسفانه درجامعه ما به بازوي قوي بيش ازانديشه قوي بها مي دهند .

اكرامي يادآورشد : اهل قلم افراد دگرانديشي دريك سطح هستند ، دگرانديش به اين معنا نيست كه مخالف فكركنند بلكه آنها متفاوت مي انديشند ،پس بايد به اين تفاوت انديشه ونوزايي نگاه ورسيدن به فكرجديد بها داده شود. هنرمندان (نويسنده - شاعر) ازلحاظ نوع نگاه نسبت به مسائل مختلف با مردم متفاوتند (نه اينكه بالاتر- پائين تر- مخالف - موافق باشند ) پس مي توانند به عنوان مشاورهاي فرهنگي درسطوح مختلف قرارگيرند به اين دليل كه مسائل را ازيك زاويه ديگرببينند وخود اين ديد اززاويه ديگرباعث رشد وبالندگي فكر ودرنهايت بالندگي اجتماعي مي شود .



دكترمحمود اكرامي درپايان گفت وگو با مهرگفت: پيشنهاد من به رئيس جمهور منتخب  و وزراي او اين است كه ديدگاه اقتصادي صرف نداشته باشند واگربه اقتصاد نگاه مي كنند با ديدگاه فرهنگي بنگرند ، به عبارت ديگرفرهنگ باعث بروز رفتارهاي اجتماعي - سياسي - اقتصادي واعتقادي مامي شود واگرما به فرهنگ جامعه وبه اصحاب فرهنگ يك جامعه توجه كنيم وآن را پالايش دهيم ودروني كنيم قطعا اين فرهنگ نهادينه ودررفتارهاي مردم اثرگذارمي شود به عبارت ديگريادمان باشد كه ما رفتاررا به عنوان يك رفتارصرف مدنظرنگيريم بلكه رفتاررا بايد به  عنوان يك عملي كه نشات گرفته ازفكر وفرهنگ مردم است مورد نظرداشته باشيم لذا به فكرتوجه كنيم خود به خود رفتاراصلاح خواهد شد وبه انديشه وفرهنگ توجه كنيم خود به خود رفتارها بهبود خواهند يافت . اميدوارم كه اين طورباشد .

کد خبر 200647

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha