خبرگزاری مهر-گروه فرهنگ و هنر: در روزگاری که آمار فروش فیلمهای ایرانی در گیشه سینماها چندان رضایتبخش نیست و بسیاری از آثار حتی هزینه ساخت خود را از فروش درنمیآورند، اوضاع سینمای کودک و نوجوان هم چندان خوب نیست و مشکلات عمومی سینمای ایران به طور دوچندان دامن این سینما را میگیرد.
اما قطعا راهکارهای زیادی میتوان یافت که مساله تولید، اکران و فروش فیلمهای کودک را از بنبست خارج کرد مثلا درگیر کردن نهادهایی چون کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و وزارت آموزش و پرورش در امر تولید فیلمهای کودک به عنوان دو نهادی که پتانسیل بالقوه و شرح وظایفی برای کار در حوزه کودک را دارند، میتواند یکی از راهکارها باشد همچنین توجه به تولیدات مشارکتی و به دنبال آن مشارکت در اکران یکی دیگر از راهکارهای برونرفت از بحرانی است که گریبانگیر سینمای کودک شده است.
اما آنچه مسلم است همکاری های پیشین نهادهای مرتبط با کودکان و نوجوانان از یک سو و بنیاد سینمای فارابی به عنوان متولی تولید فیلم در بدنه اصلی سینما از سوی دیگر تجربه موفقی نبوده و اغلب با شکست مواجه شده است. به عنوان نمونه می توان به طرح شکستخورده "مدرسه سینما" اشاره کرد که نه تنها هیچ تولید مشترکی بین وزارت آموزش و پرورش صورت نگرفت بلکه مخاطب سینمای کودک که به نوعی تحت اختیار وزارت آموزش و پرورش است به درستی ساماندهی نشد.
مسایل و مشکلات سینمای کودک ما را در خبرگزاری مهر بر آن داشت که سلسله نشستهایی با مسئولان سینمایی و امور کودکان و نوجوانان داشته باشیم. دومین سری از نشست های بررسی تولید و اکران سینمای کودک و نوجوان با حضور حسن نجاریان قائم مقام بنیاد سینمایی فارابی، حبیب کاوش سخنگوی شورای صنفی نمایش، وحید گلستان رئیس گروه تولید فیلم آموزشی وزارت آموزش و پرورش و هادی یقین لو مدیرکل امور سینمایی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در خبرگزاری مهر برگزار شد.
زمانی که با کارشناسان حاضر در دومین سری از نشست های سینمای کودک به گفتگو نشستیم هریک از آنها دلایل به ثمر نرسیدن طرح های سینمای کودک را به نوعی عنوان کردند. حسن نجاریان قائم مقام بنیاد سینمای فارابی در صحبت های خود عنوان کرد که بحث اکران فیلم های سینمای کودک از جمله وظایف و برنامه های بنیاد سینمایی فارابی نیست و بیشترین مسئولیت این مرکز سینمایی را در حوزه تولید فیلم دانست.
از سوی دیگر وحید گلستان رئیس گروه تولید فیلم آموزشی وزارت آموزش و پرورش هم مسئول مستقیم امور سینمایی کشور را وزارت ارشاد و سازمان سینمایی دانست همچنین حبیب کاوش سخنگوی شورای صنفی نمایش هم بر صحبت های وحید گلستان مهر تایید زد و گفت یکی از دلایل تشکیل سازمان سینمایی نیاز سینماگران به وجود اتاق فکر واحدی در قالب سازمان سینمایی و یا شورای عالی سینما بوده که متاسفانه این مهم با وجود اینکه دو سال از تشکیل سازمان سینمایی و همچنین شورای عالی سینما می گذرد، محقق نشده و هر مدیر سینمایی با هر عنوانی که سرکار آمد به دنبال بهره برداری سیاسی خود بوده است.
در بخش دوم این نشست علاوه بر بحثهایی درباره اکران سینمای کودک به توانایی در مشارک برای تولید فیلم، وظیفه سازمان سینمایی در حمایت از سینمای کودک و البته شرح وظایف آموزش و پرورش در حمایت از سینمای کودک اشاره شد.
در این نشست با ما همراه میشوید:
*به نظر میرسد بنیاد سینمایی فارابی برای اکران فیلمهای سینمایی دغدغه ندارد؛ گرچه در چند سال اخیر کمی موفقتر عمل کرده است. در مورد سینمای کودک که فارابی بیشتر نقش متولی آن را دارد هم برای اکران فضاسازی نمیکنید؟
نجاریان: نباید فراموش کرد که بخش اکران جزو برنامههای بنیاد سینمایی فارابی نبوده و بیشتر مسئولیت این بنیاد بر تولید فیلم های سینمایی متمرکز است و نگاه هایی که این بنیاد دنبال میکند در زمینه تولید فیلم است و با اکران چندان کاری ندارد، البته اقداماتی هم در این زمینه انجام داده ایم که از آن جمله می توان به طرح "سینمامدرسه" و "کارت سینما" اشاره کرد که باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
* ولی وجود طرح هایی چون "سینما مدرسه" و یا "کارت سینما" آنگونه که باید مورد توجه قرار نگرفت.
نجاریان: مورد توجه قرار نگرفت چون ضمانت اجرایی این طرح ها مدنظر قرار نگرفت. به اعتقاد من در حال حاضر برای حل مشکل اکران سینمای کودک باید نهادهایی چون بنیاد سینمایی فارابی، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، آموزش و پرورش و شورای صنفی نمایش دست به دست هم داده تا این مشکل را با ارائه یک طرح مناسب و ایجاد یک گروه سینمایی کودک حل و راهکارهای مناسب در این زمینه ارائه دهند.
در دوره قبلی مدیریت کانون پیگیری کردیم تا سینماهای کانون را با خود همراه کنیم تا یک گروه سینمای کودک ایجاد کنیم و بتوانیم اکران مناسب در زمینه سینمای کودک و نوجوان داشته باشیم، اما بنا به دلایلی این اتفاق رخ نداد.
*حضور یک تهیهکننده بخش خصوصی که دغدغه سینمای کودک و نوجوان داشته باشد و همچنین سرمایهاش در گرو اکرن موفق فیلم باشد نیز در این کارگروه بسیار مهم است.
نجاریان: قطعا مهم است. اما این نکته را باید بگویم که بنیاد سینمایی فارابی نیز تنها به دنبال گیشه نیست و انتقال مسائل فرهنگی نیز برای ما مهم است. بد نیست وزارت آموزش و پرورش و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هم کمی به جذابیت های سینمای کودک و نوجوان کمک کرده و برای تولید مناسب فیلم در این زمینه همکاری کنند.
کانون پرورش فکری حتی با بودجه اندک خود می تواند وارد مشارکت برای تولید فیلم شود، همچنین وزارت آموزش و پرورش نیز جدا از همکاری در زمینه ارائه پژوهش های خود در زمینه تولید فیلم هم میتواند مشارکت داشته باشد. در مشارکت در تولید فیلم نیز می توان بحث های پژوهشی و نگاه فرهنگی و هنری را لحاظ کرد.
اما در رابطه با تولید فیلم کودک و نوجوان باید بگویم زمانی که یک شرکت خارجی فیلمی پر از هیجان و موسیقی و شادی برای کودک و نوجوان می سازد، هرچند به نظر می آید سرگرمی است اما در کنار تمام این سرگرمی ها و هیجانات در نهایت کودک و نوجوان روش های درست زندگی کردن را یاد می گیرد.
* در بحث مشارکت چطور میشود به طرحهای اجرایی و نتیجهبخش رسید که تنها در حد چند تفاهمنامه باقی نماند؟
نجاریان: یکی از اهداف ما برای مشارکت در تولید فیلم های سینمایی این است که بتوانیم از طریق یک فیلم تاثیر فرهنگی ایجاد کنیم. اگر بتوان تفاهمنامه ای بین کانون پرورش فکری و سازمان سینمایی منعقد کرد موانع موجود در استفاده از سالن های سینمایی کانون پرورش فکری هم رفع میشود.
سینمای کودک و نوجوان از اهمیت بالایی برخوردار است و اگر مسئله اکران در این سینما برطرف شود بخشی از معضل کل سینمای ایران برطرف خواهد شد. بنیاد سینمایی فارابی این آمادگی را دارد که به عنوان یکی از حامیان اصلی سینمای کودک هر کاری که از دستمان بر می آید انجام دهیم، اما مسئله اینجاست که یک دست صدا ندارد و همه باید در این زمینه همکاری کنیم.
گلستان: اگر اجازه دهید من توضیحی درباره وظایف اولیه و مسئولیت های آموزش و پرورش در حوزه سینما ارائه دهم چراکه احساس میکنم صحبتهای من درباره این که این وزارتخانه در حوزه پژوهش فعال است و حاضر است پژوهش های خود را در اختیار سینماگران و فیلمنامهنویسان قرار دهد ایجاد سوءتفاهم کرده است. منظور من این است که تحقیقات انجام شده در حوزههای مختلف آموزش و پرورش از جمله منابع اطلاعاتی قوی در سطح کشور است.
*چطور؟
گلستان: ببینید، با توجه به دغدغه ای که برای دانش آموزان در سنین مختلف وجود دارد نوع عملکرد درباره هریک از دانش آموزان نیز متفاوت است به این معنا که در تعریف آموزش و پرورش بین یک کودک 6 ساله و یک کودک هفت ساله تفاوت وجود دارد همانگونه که بین یک دانش آموز هفت ساله با دانش آموز هشت ساله خیلی تفاوت وجود دارد. بررسی هایی از این دست حاصل افراد متخصصی است که سالهای سال است در سازمان آموزش و پرورش فعالیت می کنند فعالیتی که برای سینما نیست بلکه برای آموزش یک نسل است ولی ما این آمادگی را داریم که این مجموعه کامل از تحقیقات را در اختیار فیلمسازان بگذاریم.
* آیا به عنوان کارشناس امور سینمایی آموزش و پرورش ضرورت حضور این وزارتخانه در حوزه فیلمسازی را احساس می کنید؟
گلستان: این وزارتخانه به شکل مستقیم وارد تولید نشده است ولی شاید باید ورود پیدا کند. البته ناگفته نماند که این وزارتخانه از جمله سازمانها و وزارتخانه هایی است که فعالیت های مثمرثمری در حوزه سینما داشته است و یکی از مشخصترین کارهایی که از آغاز دهه 70 به آن ورود پیدا کرده و تا کنون نیز ادامه دارد برگزاری جشنواره فیلم های آموزشی رشد است. جشنواره فیلم رشد حاصل دغدغه همیشگی آموزش و پرورش برای برقراری ارتباط دانش آموزان با هنر و به خصوص هنر سینما است.
* دغدغه ای که از آن یاد می کنید تا چه اندازه خارج از تهران هم اتفاق افتاده یعنی شهرستان ها تا چه اندازه از وجود چنین جشنواره ای بهره می برند و اصولا وجود جشنوارههایی کاملا تخصصی در حوزه آموزش به دانش آموزان چه کمکی به اکران فیلم های کودک سینمای ایران می کند؟
گلستان: با توجه به شرایطی که پخش دیجیتال ایجاد کرده است این امکان محقق شد که دورترین روستاهای کشور هم تحت پوشش جشنواره سینمایی رشد قرار گیرند. از همین رو سال گذشته علاوه بر تهران در 16 استان دیگر در کشور فیلم های جشنواره رشد نمایش داده شد. این اتفاق نشان می دهد که وزارت آموزش و پرورش ناخودآگاه وارد حیطه اکران به شکل غیر تجاری شده است. اما به اعتقاد من آنچه سینمای کودک را سرحال نگه می دارد ورود به بحث اکران به شکل تجاری است و آموزش و پرورش طبیعتا وظیفه خود نمی داند که مستقیم وارد حیطه اکران شود اما در قالب یک کارگروه می توان به شکل مشارکتی به اکران سینمای کودک کمک کرد.
* به غیر از جشنواره رشد که آن هم از قبل از انقلاب پایهریی شده است، به طور مشخص آموزش و پرورش چه فعالیتی در عرصه تقویت سینمای کودک به انجام رسانده است؟
گلستان: آموزش و پرورش طی یک رویکرد تلفیقی به سوی پخش فیلم و ورود دانش آموزان به سالنهای سینما حرکت کرده است به همین دلیل ورود به پخش فیلم و ترغیب مخاطبان بالقوه در نظام آموزش و پرورش از اهداف اصلی این وزارتخانه است.
البته ورود به عرصه تولید هم مغایر با اهداف و رویکردهای آموزش و پرورش نیست و اگر شرایط مساعد پیش آید قطعا در عرصه سینمای کودک تولید هم خواهیم داشت. ناگفته نماند که در 10 سال اخیر مباحث تازه ای در سیستم آموزش و پرورش شکل گرفته که از جمله این رویکردها بحث سواد رسانه ای و دیداری و تقویت این دو بحث در دانش آموزان است.
*درباره این مباحث جدیدی که عنوان کردید بیشتر توضیح میدهید؟
گلستان: آقای یقینلو که به عنوان نماینده کانون پرورش فکری در این نشست حضور دارند در صحبت های خود مطرح کردند که کانون و البته خودشان با برخی از آثاری که به شکل میلیونی تکثیر می شود مشکل فرهنگی دارند اما به هر حال بازار برای سود بیشتر مسیر خود را طی می کند و در این راه از فروش آثار غیر فرهنگی هم صرف نظر نمی کند اما در این راه آموزش و پرورش باور و وظیفه خود می داند که نسلی را آموزش دهد تا بتواند بین وجود آثار رسمی و غیر رسمی که به آثار فرهنگی و غیر فرهنگی تعبیر می شود تمیز قائل شود.
به همین دلیل فکر می کنم رسیدن به این امر فراتر از پرداخت صرف به سینما است و مطمئنا اگر این قدرت انتخاب و تفاوت در کودک و نوجوان از راه آموزش و پرورش اتفاق افتد قطعا در مسیر پیشرفت و رشد کودکان تاثیر مثبت می گذارد و به طور غیرمستقیم به کل جریان هنر و فرهنگ کشور هم کمک میشود. دقیقا به همین دلیل تولید و اکران کنترل شده و مورد تایید در عرصه سینمای کودک از دغدغه های آموزش و پرورش است.
*اما اغلب آنچه از سوی شما به عنوان نماینده امور سینمایی آموزش و پرورش مطرح می شود در حد طرح و ایده باقی مانده است.
گلستان: وظیفه اصلی نظام آموزش و پرورش سینما نبوده و نیست و رسیدگی به این مهم از جمله وظایف سازمان سینمایی است چراکه وزارت ارشاد زیرساخت ها و متخصصان مناسب برای این کار را دارد و در همین راستا منابع مالی غنی نیز در اختیارش است و در این راه وزارتخانه آموزش و پرورش با بیش از 12 میلیون مخاطب بالقوه و ارتباطی که با خانواده ها به عنوان هسته اصلی تشکیلدهنده زندگی کودکان و نوجوانان و همچنین معلمان و مربیان دارد می تواند در این راه به کمک سینمای کودک آید و اگر از سوی سازمان سینمایی این پتانسیل بالقوه به درستی ساماندهی شود و بالفعل درآید بی شک محفلی فراهم خواهد شد تا سینمای کودک در سایه فیلم های خوب به معنای واقعی بدرخشد.
* در این مسیر طرحهایی چون "سینمامدرسه" که بین آموزش و پرورش و بنیاد سینمای فارابی بود به کجا رسید؟
گلستان: من هم معتقدم که اجرایی کردن طرح هایی از این دست می تواند کمک شایسته ای به بالفعل کردن پتانسیل موجود در مخاطبان آموزش و پرورش کند اما اینبار اگر قرار شد طرح هایی از این دست ارائه شود قطعا باید آسیب شناسی درستی صورت گیرد. حتی به نظر من طرح های قبلی هم باید تقویت و با دقت نظر بیشتری اجرایی شوند تا به نتیجه مطلوبی در این حوزه برسیم.
آنچه که آموزش و پرورش در حال حاضر آمادگی آن را دارد این است که با رویکرد جدید که همان سواد بصری و رسانه ای است علاوه بر عنصر سرگرمی و اطلاع رسانی که از اهداف بنیاد سینمایی فارابی نیز هست، مباحث فرهنگی و آموزشی را بیشتر بین بچهها مطرح کند تا قدرت تشخیص آنها بالا برود و خودشان بتوانند بین محصول فرهنگی بیکیفیت و باکیفیت اثر ردست را انتخاب کنند.
از همین رو آموزش و پرورش این آمادگی را دارد که علاوه بر فعالیت های قبلی که این وزارتخانه در حوزه سینما انجام می داد، مسئولیت های تازهای را با هماهنگی با سازمان سینمایی و یا هر نهاد دیگر که دغدغه سینمای کودک و حمایت از اکران فیلم های این عرصه را دارد نیز بپذیرد.
* وزارت آموزش و پرورش و کانون پرورش فکری در برخی حوزهها ماموریتهای مشابهی دارند. آیا در این مسیر با یکدیگر تعاملاتی داشتهاند؟
گلستان: قطعا همکاریهای مفیدی با یکدیگر داشتهاند و اصولا در یک راه حرکت میکنند و دغدغههای مشترک نیز دارند اما نکته این است که بیشترین بخش تولید آموزش و پرورش و دغدغه اصلی این سازمان در حیطه تولید فیلم های آموزشی است. بحث تازهای در این وزارتخانه شکل گرفته این است که در کنار کتاب به عنوان مهمترین منبع آموزشی از بستههای آموزشی که شامل کتاب و فیلم میشود، استفاده کنیم.
* از چه زمانی این طرح اجرایی شده است؟
گلستان: بعد از اسفند سال 1391 وارد مرحله تازهتری شدیم. جشنواره فیلم رشد از سالهای گذشته یعنی از اوایل دهه 40 که این رویداد سینمایی برگزار شد همواره بحث آموزش را مدنظر داشته است اما در آن زمان امکانات سخت افزاری آموزش محدود بود و هم از جهت قانونی این امکان وجود نداشت اما امروزه فیلم به عنوان پدیده ای که قابل ارزشیابی است مورد بررسی قرار می گیرد و آموزش و پرورش هم بیشترین تلاش خود را در این زمینه دارد.
*این مطلب که تولید فیلم از اولویت های آموزش و پرورش نیست نکته درستی است، اما مسئله این است که وزارتخانه های دیگر مانند وزارتخانه نفت و یا وزارت اطلاعات از هنر سینما در راستای اهداف خود استفاده و برای این منظور هزینه میکنند تا پیام خود را به مخاطب برسانند. شما در صحبت های خود از جشنواره فیلم رشد به عنوان رویدادی برای رشد سینمای کودک یاد کردید ولی به اعتقاد من سینمای کودک و نوجوان در قالب جشنواره فیلم رشد رشد نمیکند و این جشنواره یک پدیده کاملا آموزشی است.
گلستان: چند تجربه ناموفق در آموزش و پرورش وجود داشت که باعث شد ورود مجدد به بخش تولید سخت شود اما درحال حاضر در شرف یک اتفاق تازه هستیم و قرار است آموزش و پرورش با بنیاد سینمایی فارابی وارد مشارکت برای تولید فیلم شود که این تولید در بعد از انقلاب نخستین مشارکت در امر فیلمسازی است.
پیش فرض ما این است که اگر این طرح موفق از آب درآید می تواند برخی از ذهنیتها مبنی بر عدم مشارکت در امر تولید از سوی این وزارتخانه را پاک کند و اجازه دهد تا آموزش و پرورش در امر تولید نیز با سینما همراه شود.
کاوش: سینمای کودک و اتفاقاتی که در بدنه سینمای ایران میگذرد شکل منشوری دارد. وزارت آموزش و پرورش یک انرژی بالقوه در عرصه سینمای کودک است و به هیچ عنوان نمی تواند وارد عرصه تولید شود و همانگونه که نماینده آموزش و پرورش هم اشاره کرد این وزارتخانه با وجود داشتن 12 میلیون مخاطب یک انرژی بالقوه است که باید از این انرژی به بهترین شکل ممکن بهره جست.
* بحث هم همین است که فقط به استفاده از این انرژی نهفته در آموزش و پرورش یا کانون اشاره میشود اما هیچگاه به چگونگی استفاده از این پتانسیل اشاره نمیشود.
کاوش: تشکیل سازمان سینمایی از جمله بحث هایی بود که در دهه اخیر بسیار مطرح شد و دلیل اینکه سینماگران خواهان تشکیل سازمان سینمایی بودند این بود که تنها 25 درصد از سینمای ایران دست وزارت ارشاد است و 75 درصد از نیروی سینما رها شده و مدیریت نمی شد. در واقع هرکس از نگاه خود سینما را مدیریت می کرد. به عنوان مثال آموزش و پرورش صراحتا بیان می کرد که مسئولیت تولید ندارد و درست هم می گفت چون واقعا در بحث تولید دخیل نیست و مدیریت سینما باید به گونه ای پیش می رفت که از این انرژی بالقوه بهترین استفاده میشد.
* اما بحث مشارکت در تولید همیشه مطرح بوده است.
کاوش: بحث من الان تولید مشارکتی نیست بلکه بحث برسر دلایل به وجود آمدن سازمان سینمایی است. به این معنا که یازده نهاد در عرصه سینما کار می کنند اما این یازده نهاد به معنای واقعی مدیریت نمی شوند و هریک از آنها براساس میل و خواست خود حرکت می کنند. در نتیجه شاهد هستیم که هریک از نهادها در شرایط خاص زمانی مقابل هم می ایستند و در نهایت با تعارض مواجه می شویم. با این اوصاف به اعتقاد من این تعارض به دلیل عدم وجود مدیریت یکپارچه رخ می دهد. به همین دلیل نیاز بود که تمام این مناقشات در اتاق فکر واحدی یکپارچه شود.
* آیا تجربه حضور سازمان سینمایی در طول دو سال گذشته توانست سینما را به این یکپارچگی برساند؟
کاوش: هنوز برای قضاوت زود است اما آنچه مسلم است هر مدیر سینمایی با هر عنوانی که سرکار آمد به دنبال بهره برداری های سیاسی و یا به نوعی باندی خود بود.
* گذشته از سازمان سینمایی که اکنون مورد بحث نیست آیا بحث مشارکت در تولید نمی تواند نهادهای مختلف سینمایی و آموزشی را در سینمای کودک درگیر کند؟
کاوش: به هیچ عنوان تولید مشارکتی نمی تواند راهگشا باشد و فقط در حد شعار و ایده باقی مانده است. در تولید مشارکتی بنیاد سینمایی فارابی، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و یا آموزش و پرورش زورشان به مدیریت کلی نهادها نمی رسد و تازه اگر زورشان به مدیران بالادستی برسد قانع کردن هریک از آنها بسیار سخت است.
تعریف مدیریت عالی آموزش و پرورش از سینما متفاوت است همانطور که تعریف مخاطب سینمای کودک در سنین مختلف از نگاه یک مدیر آموزش و پرورش بسیار متفاوت از تعریف یک سینماگر است. بنابراین باید به یک اجماع کلی درباره سینما و به طور ویژه در حوزه سینمای کودک برسیم که خیلی سخت است.
البته آرزوی ما سینماگران هم رسیدن به این اجماع در شورای عالی سینما و یا سازمان سینمایی است.
ادامه دارد ...
نظر شما