به گزارش خبرنگار سياسي"مهر" ، در اين نشست دكتر اصغر افتخاري ، استاد دانشگاه امام صادق(ع) در خصوص مفهوم "قدرت نرم" گفت: قدرت نرم مفهوم جديدي است كه در دهه اخير به وجود آمده، قدرت نرم بر خلاف قدرت سنتي به اين معنا است كه مخاطب نه از روي جبر و اكراه ، بلكه از " رضايتمندي" به قدرت بدهد و به خواسته قدرتمدار تن دردهد.
افتخاري افزود: در قدرت نرم، بر روي "ذهنيت" سرمايه گذاري مي شود و قدرت نرم، توليد عينيت مجازي مي كند ، مثلا اگر در دهه هاي گذشته تبليغ مي شد كه فلان ابرقدرت چندهزار كلاهك هسته اي و سلاح هاي آنچناني دارد ، وافعا هم اين توان نظامي وجود داشت اما الان با تبليغات رسانه اي كاري مي كنند كه اثر رواني و رعب حاصل از وجود آن بمب ها و كلاهك ها ، بدون آنكه واقعا وجود داشته باشد، ايجاد مي شود يا از دشمن تصوير اغراق آميز ساخته مي شود.
اين استاد دانشگاه توضيح داد: مثلا در جريان جنگ عراق يا افغانستان، " طالبان" تبديل به يك تصوير كلان و مخوف شد كه قصد دارد امنيت ملي آمريكا را بهم بريزد، يا در جنگ عراق، رژيم ورشكسته صدام تبديل به قدرت تهديد كننده منافع و امنيت آمريكا مي شود! رژيمي كه در كمتر از دو هفته، در مقابل آمريكا از پا در مي آيد.
وي گفت: قدرت مجازي يعني ساختن عينيت هاي غير حقيقي و قابل باور و رسانه ها ابزار قدرت نرم محسوب مي شوند.
در ادامه نشست؛ دكتر كلهر، عضو هيات علمي دانشگاه امام حسين (ع) به بيان ديدگاههاي خود در مورد قدرت نرم پرداخت و گفت: نگاه به قدرت نرم؛ نگاه قدرت معطوق به ابزار و رسانه است ؛ قدرت با سلطه ارتباط مستقيم دارد و قدرت آن هنگام به سوي قدرت نرم معطوف مي شود كه با واقع نمايي و رضايتمندي مخاطبان معطوف شود.
وي فروپاشي شوروي را نمونه اي از كاركرد قدرت نرم برشمرد و گفت : عصر قدرت نرم از بعد از فروپاشي شوروي شروع شد و امروز در ادبيات استراتژيك جهان وارد شده است.
اين استاد دانشگاه افزود: مفهوم " توازن نرم" بعد از قدرت نرم؛ در حال ورود به ادبيات استراتژيك جهان است و بايد محافل داخلي و دانشگاهي ما به اين مباحث بطور ويژه توجه كنند.
![]() ![]() |
كيوان حسيني: |
كيوان حسيني؛ عضو هيات علمي دانشگاه فردوسي مشهد نيز ديگر ميهمان اين ميزگرد بود كه به بررسي مفهوم " قدرت نرم" در سياست خارجي آمريكا پرداخت و گفت: قدرت نرم هميشه در سياست خارجي آمريكا وجود داشته است ؛ در دهه آخر قرن نوزدهم ، باب " بين الملل گرا" شدن ايالات متحده توسط تئودور روزولت ، رئيس جمهور وقت آمريكا باز شد و از همام زمان، تئوري " مرز" كه چيزي شبيه نظريه برخورد تمدنها است دردستور سياست خارجي آمريكا قرار گرفت و از جمهوري خواه ترين رئيس جمهور آمريكا ، آيزنهاور تا دموكرات ترين آنها جيمي كارتر، اين رگه وجود داشت.
كيوان حسيني گفت: تاسيس جامعه ملل در بين دو جنگ جهاني ، حاصل قدرت نرم بود هرچند كه فروپاشي شوروي آمريكايي ها را متوجه قدرت نرم كرد ؛ فروپاشي شوروي آمريكا را از يك تهديد چند دهساله خلاص كرد اما باعث ايجاد بحران هويت در سياست خارجي آمريكا شد، آمريكايي ها هميشه براي تعريف خودشان به يك "نيروي شر" و "ديگر نامطلوب" نياز داشته اند و در دوران انقلاب استقلال آمريكا اين نيروي شر، اروپا بود و در دوران جنگ سرد، اتحاد شوروي.
وي تصريح كرد: قدرت نرم به مفهوم تغيير شكل قدرت از "قدرت آمرانه " به " قدرت متقاعد كننده" است و امروز " اقتصاد اطلاعات پايه" و " شبكه هاي اطلاع رساني" دو ابزار مهم قدرت نرم در دست آمريكايي ها است و آمريكايي ها مدام در حال تئوريزه كردن و تكميل مفهوم قدرت نرم هستند.
وي تصريح كرد: قدرت مجازي در دهه كنوني از سنتز و تلفيق قدرت نرم و سخت استفاده مي شود
![]() ![]() |
افتخاري |
دكتر مطهرنيا كه اجراي ميزگرد را نيز بر عهده داشت ؛ با اشاره به ويژگي هاي انقلاب اسلامي گفت: انقلاب اسلامي به دين كاركرد " ايدئولوژيك" داد و براي پيروزي از قدرت نرم استفاده كرد ولي از آمريكا يك "نيروي نامطلوب و و شر" نساخت تا بر اساس آن خود را تعريف كند ؛ به قول " فوكو" ؛ انقلاب اسلامي روح جهان بي روح معاصر بود.انقلاب اسلامي هم پديده اي " مدرن" و " كلاسيك" و هم " يك جنبش نوين مردمي " است.
دكتر افتخاري در ادامه اين نشست به بررسي نسبت انقلاب اسلامي و قدرت نرم پرداخت و گفت: انقلاب اسلامي مولود قدرت نرم بود و مبتني بر قدرت نرم است و در ايران سال 57 مردم بر اساس ايمان و اعتباري كه براي امام خميني قائل بودند ، باعث جوشش قدرت و ايجاد نظمي جديد شدند، " شرعي كردن سياست" استراتژي امام خميني در انقلاب اسلامي بود.
در ادامه اين نشست، خبرنگار " مهر" از ميهمانان ميزگرد پرسيد : آيا انديشه مصلحت گرايي سياسي -فقهي امام راحل با مفهوم قدرت نرم ، نسبتي دارد يا خير، افتخاري ضمن تاييد اين نسبت گفت:بله همينطور است، چون مصلحت گرايي دقيقا در راستاي كارآمدي نظام بود و اصل مصلحت براي اين توليد شد كه نظام اسلامي كارآمد شود و كارآمدي جزو قدرت نرم است.
افتخاري گفت : امام خميني(ره) با استفاده از قدرت مردم و با استفاده از ايمان مردم در راستاي برهم زدن نظم قديم و ايجاد نظم جديد حركت كرد؛ فقهاي ديگر به دلائل شخصيتي يا ديگر دلائل اصلا اين جرات را نداشتند كه منبع قدرت ايمان را در جامعه فعال كنند.
وي افزود: امام خميني(ره) هرگز از واژه " دولت اسلامي" استفاده نكردند و هميشه از جمهوري اسلامي ياد مي كردند و جمهوري اسلامي بازتوليد "دولت اسلامي" در قرن بيستم بود.
دكتر كلهر در ادامه ميزگرد " انقلاب اسلامي و قدرت نرم" گفت: مولفه هايي مثل " مستضعفان" ، " جنگ فقير و غني" و...كه امام (ره) مطرح كردند جزو بحث قدرت نرم بود و حضرت امام مدام با قلب و ذهن مردم ارتباط برقرار مي كرد.
وي گفت: ولايت فقيه در طول انقلاب اسلامي بسط تجربي پيدا كرد و ما امروز بايد بگوييم كه بحث بازتوليد قدرت نرم در جمهوري اسلامي دچار اختلال شده است و بسياري از مشكلات فقط با استفاده از قدرت نرم حل مي شود كه هنوز نسخه اي براي حل آنها از طريق استفاده از قدرت نرم پيدا نكرديم و سالهاست كه " بازتوليد قدرت نرم" نداشته ايم.مسائلي مثل " شكاف نسلها" فقط از طريق قدرت نرم حل مي شود و ما از همه ظرفيت هاي اسلام و عقلانيت براي اداره جامعه استفاده نكرديم.
كلهر سپس به شعارهاي احمدي نژاد اشاره كرد و افزود: شعارهايي مثل "مهرورزي" يا "دولت عدالت" بهره برداري از قدرت نرم است.
اصغركيوان حسيني ديگر ميهمان اين ميزگرد در بخشي از سخنانش گفت: مفهوم استراتژيك" قدرت نرم" در كشور ما تبديل به يكسري نهاد سازي شد بدون اينكه عملياتي شود يا به اجراي آن فكر شود و اين از آفات مهم حاكميت است.
كيوان حسيني سپس به استراتژي دولت بوش براي پيشبرد اهدافش در خاورميانه اشاره كرد و گفت: آمريكايي ها يك استراتژي چند مرحله اي را در خاورميانه پيگيري مي كنند ، اول افزايش شبكه هاي راديو و تلويزيوني در منطقه و دوم شناسايي نخبگان مخالف پيوند دين و سياست و ارائه بورس تحصيلي به آنها مي باشد.
وي افزود: دليل اينكه طرح خاورميانه بزرگ هنوز در حد يك طرح روي كاغذ مانده است اين است كه بستر آمريكايي شدن اصلا در سطح منطقه وجود ندارد.
كيوان حسيني گفت: "مذهب" منبع مهم " قدرت نرم" است و امروز مشكل ما تعريف عملياتي از " قدرت نرم " است.
افتخاري در ادامه اين نشست تصريح كرد: محمل هاي "قدرت نرم" در ايران عبارتند از " رابطه فرد و خدا" كه توليد هويت ديني مي كند و هرچه اين هويت پررنگ تر باشد، قدرت نرم جمهوري اسلامي هم بيشترمي شود، البته اين رابطه نبايد حكومتي و رسمي و نهادي شود.
![]() ![]() |
دكتر اصغر افتخاري: |
افتخاري دومين محمل قدرت نرم در ايران را " فرهنگ" ذكر كرد و از " مليت" و " هويت جهاني" به عنوان ديگر محمل هاي قدرت نرم در ايران ياد كرد و گفت: امروز حقوق بشر يك فرهنگ جهاني شده است و ما بايد در اين مورد حرفي براي گفتن به دنيا داشته باشيم.
كلهر، استاد دانشگاه امام حسين(ع) در ادامه گفت: ما با مردم خودمان با زبان قدرت نرم حرف زده ايم ولي در جهان با زيان قدرت سخت! و اين باعث بروز برخي مشكلات شد. با فرهنگ و مناسبات " حكومتي" نمي شود ، بازتوليد قدرت را فراهم كرد، ما هنوز احزاب واقعي نداريم، بيشتر با احزاب بازي مي شود و آنها فقط در دم انتخابات تشكيل مي شوند و بعد تا 4 سال ديگر تعطيل مي شوند! نبايد به N.G.O ها نگاه امنيتي داشت و بايد از ظرفيت آنها براي بازتوليد قدرت نرم استفاده كرد.
كلهر گفت: ما 73 هزار طلبه علوم ديني داريم ولي 7 مطهري نداريم و اين جاي تاسف است.
كيوان حسيني در پايان اين نشست گفت: تجربه اصلاحات و توسعه سياسي و هشت سال دولت خاتمي نشان داد كه يك گفتمان بدون زيرساخت هرچند هم كه خوب مطرح بشود ولي موفقيتي ندارد، امروز پيام فرهنگي انقلاب در اركان زندگي مردم رسوخ نكرده است و بايد با بازتوليد قدرت ترم انقلاب اسلامي اين نقيصه را برطرف كنيم.
نظر شما