۱۳ اسفند ۱۳۸۴، ۸:۱۹

نگاهي به يك كتاب / ورود به عرصه فرا زباني

نگاهي به يك كتاب / ورود به عرصه فرا زباني

خبرگزاري مهر - گروه فرهنگ و ادب : " مباني حسي زبان و شعر " نوشته اسماعيل يورد شاهيان در هشتاد و هفت صفحه ، از سوي نشر و پژوهش فروزان روز به چاپ رسيده است .

 


از نگاه تحليلگر كتاب مهر ، نويسنده آثاري در زمينه شعر، قصه ، قصه براي كودكان و آثار تحقيقي دارد كه بالغ بر سي و دو اثر و تحقيق مي شود . از آن جمله مي توان مجموعه شعر نياز، كوزه ، در ويراني صبح و...  قصه هاي اولجان خاتون و خزان را نام برد.

در زمينه قصه كودكان نيز ، مي توان از كتابهاي پري كوچك باغ ،  گل بهار ماهي شده بود ، بادكنك قرمز ياقوت و ... آثار تحقيقي ماننده پديده شناسي انساني ، جامعه شناسي روستايي  و... اشاره كرد .

كتاب حاضر يعني " مباني حسي زبان و شعر " شامل دو بخش كلي  و سه پيوست مي شود كه  آنها  هر كدام  به زير مجموعه هاي ديگري تقسيم مي شوند در اين نوشته اشاره اي به بخش هايي از كتاب خواهيم داشت .

" زبان و جريان شكل گيري نظام مند آن " و " ذهن ، معنا و مفهوم حسي " :

در اين بخش به توضيح مسايل علمي زبان و تبيين ادراكات حسي از طريق ارگانيزم بدن و مغز انسان پرداخته است ؛ از مرحله اي كه چيزي را مشاهده كرده و به كمك قوه بينايي  و لامسه خود صورتي ذهني از آن دريافت مي كنيم . آنگاه به تحليل اين روند و رويداد در بدن به ويژه درساختار ذهني انسان مي پردازد. اين بخش از كتاب بيشتر براي اطلاع از چگونگي كار كرد بدن و مغز انسان است .  از آن جنبه كه با عواطف و حسن انساني سر و كار دارند. نويسنده حس آدمي را با بيان چند جمله ازنظريه پردازان در اين امر چاشني زده است .

" زبان حسي هنر " :

در بخش زبان حسي هنر آمده است: "هنر نوعي عبور از دلالت زباني و رسيدن به دلالت فرا زباني است." در اين قسمت نويسنده مي كوشد تا با استفاده از نظريات و آراي ديگر انديشمندان و مقابله آن ها با يك ديگر به نوعي توضيح و شرح براي زبان هنر و اصل و درونمايه هنر دست يابد . در اين ميان نظري كوتاه هم به زبان آدمي مي اندازد و مفهوم زبان را آن چنان كه با ذهن آدمي در ارتباط است توضيح مي دهد. نويسنده در بخشي كوتاه از اين قسمت با بيان آراي فيلسوفان مبتني بر مرگ هنر قصد دارد توضيح دهد كه سخن آن ها اشتباه بوده وهنر به عنوان يك زبان پويا در ميان انسان ها نمرده است ، بلكه پا به عرصه اي تازه كه همانا عرصه فرا زباني است گذاشته و امروزه هنر تمامي جنبه هاي زندگي بشر را شامل مي شود.

" ساختار حس در شعر " :

نويسنده در بخش ساختار حس در شعر معتقد است كه سخن (منظوم و منثور) در روزگار ما به نوعي كوتاهي جملات و شفاف موضوع رسيده است. وي بيان مي دارد كه شاعر و نويسنده بايد به چنان توان شعور دريافت و بيان برسد كه بتواند با واژه هايي ساده و گاه جديد حسي مفهومي را بسرايد.

" صدا در شعر " :

" نويسنده يا شاعر نبايد به جاي اشيا سخن بگويد " آنها خود بايد حال خويش را بيان كنند .  نويسنده دراين بخش (صدا در شعر) بيان مي كنند كه شاعران كمي متمايز تر از ديگران حس اشيا و طبيعت را درك مي كنند ؛ پس آنها حسي در شعر نمي آفرينند بلكه انعكاس حس اشيا را در شعر خويش بيان مي دارند .

" تحليل مباني حسي در يك شعر " :

در ابتداي بخش تحليل مباني حسي در يك شعر نويسنده به نقد دو سطر از شعر "از اين گونه مردن" اثر احمد شاملو مي پردازد. و بيان مي كند كه شاعر از حصار كلمات فرا رفته و به مفهوم ناب حسي كه همانا در درون هر چيزي نهفته است رسيده. نظر نويسنده اين است كه شعر در مرحله اي از پختگي مرز زبان را در كرده و وارد بخشي مي شود به نام فرا زباني كه همانا حس مطلق و ناب و خالص است وديگر هيچ نيست. و اين نوع شعر را ذات حقيقي شعر مي داند.

" هستي گرايي در روانشناسي " :

نويسنده در بخش هستي گرايي در روانشناسي به هست بودن و هستي شناسي انسان و معرفي فيلسوفاني كه در تبيين نظريه هستي شناسي كوشيده اند مي پردازد. در اين قسمت متمايز از بخش هايي ديگر نويسنده تنها آرا و نظرات متفكران عرصه ي روان شناسي و فلسفه را بررسي مي كند. اين بخش از كتاب بيش تر جنبه ي روان شناسي و تكنيكي دارد و براي اطلاع در زمينه انسان شناسي تدوين شده است.

" رمانتيسم و نقد مفهوم هاي حسي " :

نويسنده در بخش رمانتيم و نقد مفهوم هاي حسي به شرح مفهوم حسي و حس مفهومي و رابطه اين دو با مكاتب رمانتيسم (احساس گرايي) و سمبوليسم (نمادگرايي) مي پردازد. وي بيان مي كند كه حس مفهومي و مفهوم حسي تا حد زيادي به مكتب رمانتيم نزديك هستند. و نخواسته در اين كتاب به معرفي مكتبي جديد بپردازد؛ بلكه مي خواهد مفهوم حس و مفهوم حسي را در ميان اشعار و نوشته ها بازشناسد. تا بتوانيم به يك فضاي بكر و دست نخورده كه همان حس مطلق كلمات است دست يابيم.

به گزارش مهر ، نويسنده  معتقد است كه انسان  عصر جديد حوصله  سر درگمي و جستجو به دنبال مطلبي را ندارد  و بايد مطالب ساده و صريح به گونه اي كه به راحتي قابل دسترسي باشند بيان شوند ؛ اگرچه خود نويسنده اين مساله را در نظر نگرفته و در بيش تر متن كتاب ، جملات را بسيار طولاني بيان كرده هم چنين مطلبي را كه به سادگي  مي توانست  بيان كند  با تكرار كلماتي از خود ساخته و تعريف نشده براي مخاطب به ورطه دشواري و دير فهمي كشانده است .


گاهي يك بند از صفحه تا انتها نقطه ندارد و به نظر مي رسد نويسنده به نوعي اطناب دچار شده است . همچنين در پاره اي از بخش ها كلماتي از لاتين استفاده كرده است بدون آن كه به توضيح معني آن بپردازد ، و نيز در فارسي  دست به  ساخت  كلماتي دير فهم مانند " فراشدني " زده است كه اين خود موجب سخت تر شدن متن مي شود .

کد خبر 298226

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha