پیام‌نما

كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ * * * جنگ [با دشمن] بر شما مقرّر و لازم شده، و حال آنکه برایتان ناخوشایند است. و بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است، و بسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما بد است؛ و خدا [مصلحت شما را در همه امور] می‌داند و شما نمی‌دانید. * * * بس بود چیزی که می‌دارید دوست / لیک از بهر شما شرّی دو توست

۱۴ بهمن ۱۳۹۴، ۱۰:۰۸

شهلا حائری همزمان با انتشار اثر جدیدش:

وقت نوشتن فکر نمی‌کنم قرار است داستان کوتاه بنویسم یا رمان

وقت نوشتن فکر نمی‌کنم قرار است داستان کوتاه بنویسم یا رمان

شهلا حائری همزمان با انتشار مجموعه تازه‌ای از داستان‌های خود گفت با وجود علاقه‌اش به داستان کوتاه، در هنگام نوشتن یک متن هیچ فکری درباره قالب انتشار آن ندارد.

شهلا حائری در گفتگو با خبرنگار مهر از انتشار مجموعه داستان تازه‌ای از خود خبر داد و گفت: کتاب «دیروز خیلی دیره» ‌ شامل سه داستان کوتاه است که داستان اول به تنهایی می‌تواند یک رمان محسوب شود. هر سه داستان درباره رویدادی است که ریشه در گذشته دارد ولی هرکدام با حال و هوا و فضایی کاملا متفاوت. مثلا در داستان اول که عنوان کتاب را هم دارد، داستان با تعلیق و رفت و آمد در زمان گذشته و حال می گذرد که خواننده را غافلگیر می‌کند. دو داستان دیگر هم فضای خودشان را دارند یکی شاعرانه و دیگری با شوخ طبعی روایت می‌شود.

وی ادامه داد: با این که داستان‌ها از گذشته الهام می‌گیرد، دلتنگی و نوستالژی گذشته را ندارد وهمانطور که از اسمش هم پیداست رو به آینده دارد. برای اینکه بر خلاف آنچه می‌گویند فردا و آینده هرگز دیر نیست اما برای گذشته و زمان سپری شده خیلی دیر است.

حائری در ادامه در پاسخ به این سوال که چرا به داستان کوتاه رو آورده است، نیز گفت: همان طور که می دانید پیش از این دو رمان به نام «بی خود و بی جهت» و «فهرست حسرت ها» نوشته ام که با استقبال خوبی روبرو شد. وقتی شروع به نوشتن رمان «بی خود و بی جهت» کردم، گمان می‌کردم که داستان کوتاه خواهد شد اما به صورت رمان در آمد. وقتی هم شروع به نگارش این داستانها کردم هنوز نمی‌دانستم در چه قالبی شکل خواهد گرفت. حتی فکر می کردم که میتواند نمایشنامه هم باشد، اما داستان مسیر خودش را طی کرد و به صورت داستان‌های کوتاه یا نوول درآمد.

این مترجم و نویسنده تصریح کرد: البته تعداد این داستان‌ها می‌توانست بیشتر باشد چون در ذهنم هنوز داستان‌های دیگری برای نوشتن دارم که شاید به قالب داستان کوتاه نزدیکتر باشد که بقیه را در مجموعههای دیگری خواهم نوشت.

وی تصریح کرد: پیش از نگارش تصمیم نمی گیرم که می خواهم رمان بنویسم یا داستان کوتاه بلکه قالب و نوع نگارش را داستان خودش تعیین می‌کند اما من خودم به داستان کوتاه هم خیلی علاقه دارم. در داستان کوتاه می‌توان صحنه‌ها و حرف‌هایی را گنجاند که در رمان گم می‌شوند. صحنه ها، مکالمات و حس‌ها به نحو دیگری بازگو می‌شوند. هر کدام از این انواع ادبی لطف خودش را دارد. مثلا  به طور کلی استقبال از نمایشنامه کمتر از رمان است چه در ایران و چه در فرانسه. در حالیکه میبینیم که اکثر نمایشنامههایی که ترجمه کردهام با استقبال زیادی روبرو شده و به چاپهای هجده و نوزده با شمارگان زیاد رسیده است. برای اینکه آنچه در این نمایشنامهها آمده است در این قالب قوی و بیانگر است و شاید در قالب رمان از جذابیت و استحکامش کاسته می‌شد. ولی در مورد این کتاب آخرم «دیروز خیلی دیره» باز تکرار می‌کنم که داستان اولش  نوعی رمان کوتاه است.

وی در پایان گفت: در حال حاضر رمان نیمه کاره‌ای دارم که هنوز عنوانش را انتخاب نکرده ام. امیدوارم به زودی تمامش کنم. ترجمه‌ای هم در انتظار مجوز دارم به نام «کلاف آرزوها» که امیدوارم پیش از نوروز در نشر قطره به چاپ برسد.  

کد خبر 3040861

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha