آيت الله سيد محمد خامنه اي، رئيس بنياد حكمت اسلامي صدرا در گفتگو با خبرنگار "مهر" در پاسخ به اين پرسش كه دلايل غفلت تاريخ نويسي فلسفه اسلامي به صورتي جامع و پيوسته كه در يك سنت مدون بوده باشد چيست؟ و چرا تاكنون تاريخ مناسبي از فلسفه اسلامي ارائه نشده است، گفت: غفلت از تاريخ نويسي فلسفه اسلامي بصورت جامع و دقيق دلايل متعددي داشته كه برخي اجتماعي و برخي فرهنگي است.
وي افزود : يكي از دلايل اين كوتاهي نوعي بي اعتقادي و كم توجهي به تاريخ فلسفه در ميان فلاسفه و انديشمندان ما بوده است. كمتر فيلسوفي در انديشه آن بود تا مطالبي را كه از اساتيد و بزرگان فلسفه فراگرفته و درباره آن تأمل يا آن را تدريس مي كند، در چه جامعه و محيط و فرهنگي بوجود آمده يا ريشه تاريخي و بشري آن چيست؟ چرا برخي از فلسفهها خشك و بي روح و برخي ديگر ذوقي و عرفاني و اشراقي است؟ چرا در برخي جوامع ناگهان يا بتدريج شك جاي جزم و يقين را ميگيرد؟ و چرا فلسفه ها گاهي الهي و آسماني و گاه مادي و زميني محض ميشود؟ و بسياري چراهاي ديگر كه همه در بررسي و پاسخ مسائل فلسفه مؤثر بوده است.
آيت الله خامنه اي در ادامه متذكر شد كه در دوره ما و شايد پيش از ما پرداختن به تاريخ فلسفه نوعي بيسوادي و پراكنده كاري بود و فاضل و محقق كسي بود كه تنها به خود فلسفه بپردازد.
وي به يكي ديگر از دلايل غفلت از تاريخ نويسي فلسفه اسلامي اشاره كرد و اظهار داشت: علت ديگر اين غفلت وجود ظاهري كتبي در تاريخ فلسفه بود. كه برخي در قرون پيش نوشته شده ولي روائي و فاقد تحقيق بودند مانند تاريخ الحكماء قفطي يا قرون اخير مثل محبوب القلوب اشكوري. برخي ديگر كتبي بود كه به صورت ترجمه يا اقتباس از كتب اروپائيان به فارسي نوشته شد و برخي از مترجمين گاه نسنجيده كتب دور از تحقيق و تعصب آميز ضد اسلامي و ضد ايراني آنها را ترجمه و به خورد حوزه و دانشگاه ما دادند.
رئيس بنياد حكمت اسلامي صدرا تصريح كرد: به استثناي برخي كتب تحقيقي و مفيدي كه در دهههاي اخير توسط فضلا و متخصصان نوشته شده، كتب تاريخ فلسفه كه بوسيله ايرانيها نوشته شد تمام يا اغلب آنها برگرفته و تقليد از انديشه غربيها بود، به علاوه هيچكس در انديشه تدوين تاريخي جامع كه شايسته عنوان تاريخ الحكماء يا تاريخ عمومي و جامع فلسفه و انديشه فلسفي باشد نبوده است.
وي افزود: درباره تاريخ فلسفه اسلامي نيز غير از چند مورد استثنائي كتابها خالي از اشتباه نيست و گاهي به نظرات بيگانگان تكيه شده و تحقيقات شايسته و بايسته به انجام نرسيده، از اين رو تقريباً خلائي در تاريخ دقيق فلسفه اسلامي وجود دارد. زندگي فلاسفه ما و كل فلاسفه همواره در هالهاي از ابهام و تاريكي بوده و هست و حتي اگر كتابي از آنها بدست ما نرسيده باشد از عقايد آنها هم خبر نداريم.
آيت الله خامنه اي همچنين در پاسخ به اين پرسش كه براي نگارش تاريخ فلسفه اسلامي چه مقدماتي را بايد فراهم كرد گفت: مقدمات لازم براي تدوين تاريخ فلسفه اسلامي را مي توان به دو دسته تقسيم كرد، اول مقدمات مادي مانند منابع تاريخي و منابع فلسفي (كارشناسان مجرب اين كار) منبع كافي مالي كه بتواند آن دو را تغذيه كند و طرح را زنده نگهدارد (كتاب شناسي و كتاب كافي).
وي افزود : مقدمات غيرمادي اين كار عبارت است از آشنائي كافي به تاريخ اسلام و تاريخ عام فلسفه يعني فلسفههاي پيش از اسلام در مشرق و مغرب و ريشههاي فرهنگي آنها و نيز توجه كافي به اوضاع و احوال اجتماعي كه فلاسفه در آن ميزيستهاند و جريانهاي فكري ديگري مانند علم كلام، تصوف و عرفان اسلامي و مهمترين مقدمه نوعي برداشت انتقادي و بدبينانه به تاريخها و نوشتههاي آن دوران است كه بايد در بررسيها حاكم باشد و از گرايش محققان به اشتباهات تاريخي جلوگيري كند .
رئيس ينباد حكمت اسلامي صدرا به مباني معرفتي "تاريخ فلسفه اسلامي" اشاره كرد و گفت : تاريخ فلسفه اسلامي بيش از هرچيز تحت تأثير اسلام، قرآن و سنت نبوي بوده و به همين دليل است كه ما اعتقاد داريم فلسفه ما فلسفه اسلامي است و فلسفه مسيحي و يهودي وجود ندارد و طرح اين موارد نوعي ادعاي باطل است.
وي تصريح كرد : پيش از ورود فلسفه ايراني و يوناني به حوزه اسلامي، تفكر فلسفي حاكم بر مسلمانان تفكري قرآني بود كه به صورت كلام شيعي، كلام اشعري و كلام معتزلي ظاهر شد و تصوف هم از ميان آن درآمد. پس از ترجمه كتب فلسفه از زبان سوري و يوناني تفكرات به هم آميخته شد و با تركيبي از نبوغ ايراني، فلسفهاي سخت كه امروز به آن فلسفه اسلامي ميگوئيم ابداع شد.
نظر شما