جشنواره بين المللي شعر ؛ بالندگي به شرط تداوم

به گزارش خبرگزاري مهر، شعر در اين ساليان ، بنا به گفته ها و نوشته هاي بسياري از فعالان و سرآمدان اين حوزه ادبي ، پرمسئله ترين دوران خود را سپري مي كند و هنوز هيچ ملجاء و نهادي را براي تقويت و ارتقاي خود نمي يابد ، علي رغم اينكه سرزمين ما را در جهان ، پيشتر و بيشتر با شعرش مي شناسند نه با فلان فن آوري و تكنولوژي اش . سالهاست كه اين دغدغه ارجمند از جانب اهل ادب شنيده مي شود كه سفيران  فرهنگي كشور ، گوشه چشمي هم به ادبيات و داشته هاي ادبي سرزمين فرهنگمدار خود داشته باشند و فارسي زبانان و كليه علاقه مندان به زبان و ادب فارسي را در آنسوتر ، از آنچه در فرهنگ و ادب ايران مي گذرد ، آگاه سازند اما دريغ كه ...

اهل ادب ضمن آنكه ارج گذاري به مجموعه هنرها و رشته هاي فرهنگي ، هنري ديگر را كه در طول سالهاي گذشته شاهد برپايي ده ها و صدها سمينار و جشنواره داخلي و خارجي مرتبط با آنها بوده اند ، يك اصل مي دانند ، اما همواره  از سكوت دنباله دار و سنگين مسئولان و مديران فرهنگي در دوره هاي مختلف درباره ادبيات معاصر ، به ويژه " شعر " گلايه مند و بعضا به آن معترض بوده اند ، پرواضح است كه برگزاري جشنواره اي در اندازه بين المللي براي شعر ، علي رغم آنكه مي تواند تاثيرگذار و جريانساز باشد ، فقدان جديت و نوآوري نيز مي توان به آن لطمه هايي جبران ناپذير وارد سازد و آن را به همان درد بي درماني دچار كند كه مبتلابه بسياري از حركت ها و جريانهاي نوپا در حوزه فرهنگ و هنر گرديد . 

اين سالها ، نهادها و بنيادهاي متعددي با يدك كشيدن نام ادبيات و به بازي گرفتن چند چهره ادبي ، تلاش كردند تا ضمن تثبيت موقعيت خود در جامعه فرهنگي و ادبي ، حمايت و مساعدت مديران فرهنگي را به خود جلب كنند ، اما امروز پس از گذشت سالها ، خروجي كار اين مراكز كه عمدتا از نام هاي مشهور ادب معاصر نيز بهره تبليغاتي كسب كرده اند ، چيزي به جز چند جلد كتاب و چند جايزه نيست ، جايزه هايي كه برخي از آنها در مقطع زماني خودشان بحث برانگيز بوده و بعدها از پشت صحنه اي نه چندان قابل دفاع اين جايزه ها در محافل فرهنگي و مجموعه هاي ادبي سخن رفته است ، نكته قابل تاسف اينكه برخي از اين " جشن واره " ها عناويني فرهيخته چون : دفاع مقدس يا ادب پايداري و ديني را خرج حركتي غيرقابل دفاع و انحصاري كرده اند .

جشنواره بين المللي شعر فجر ، مي تواند و بايد مغلوب نام ها نشود و برخرد و تجربه جمعي استوار بماند ، البته اين نكته به آن معنا نيست كه تجربه مجموعه ارزشمند پيشكسوتان ادب به سايه برود ، و صد البته ايجاد تعادل در اين حوزه ، نيازمند مديريتي آگاه از وضعيت ادبي كشور و آشنا با تحولات فرهنگ و ادب در طول دوره هاي مختلف است ، امروز در شوراهاي شعر و ادب نهادها و سازمانهاي بيشمار كشور كه هر يك بنا به صلاحديد فرهنگي ، بخشي را نيز به كتاب و ادبيات اختصاص داده اند ، نام هايي مي بينيم كه عضويت در پنج يا ده شورا را به صورت همزمان بر عهده دارند ، در مقابل ، شاعران و سخنوراني نيز هستند كه علاوه بر برخورداري از اعتبار ادبي  و دانش فرهنگي ، ظرفيت هاي قابل اعتنايي در خلاقيت به شمار مي آيند ، اما از تجارب آنها استفاده و بهره برداري مناسب نمي شود . بي ترديد فصل جديدي براي شعر و ادب در كشور آغاز شده كه نويدبخش آينده اي روشن است و اين امر نشانگر اين است كه علي رغم نگاه هاي انحصاري و گروهي به ادبيات در طول سالهاي گذشته و وجود تريبونهاي اختصاصي به بهانه شعر و ترانه و ... ، جامعه ادبي راه خود را پيدا نموده و عبور از سنگلاخ را - هرچند با هزينه سنگين - تجربه مي كند .