به گزارش خبرنگار مهر، گرنت فیپس روزنامه نگار آمریکایی یادداشت خود را در ایام برگزاری جشنواره فیلم های ایرانی ویسکانسین با عنوان «کوپال، فیلمی روانشناسانه در مورد یک تاکسیدرمیست چاق» را در سایت هنری تن مدیسون آمریکا منتشر کرده است.
متن یادداشت او بدین شرح است: به طور خلاصه، «کوپال» را میتوان یک تریلر سوررئال یا یک تراژدی پوچ و ابزورد توصیف کرد که عناصری از قاطعیت و کوبندگی فیلمهای پولانسکی و خصوصا آن دسته از فیلمهایش که ریشههای تئاتری بیشتری دارند و مسخ کافکا و تا حدی فیلم Saw (۲۰۰۴) ساخته جیمز وان وام گرفته و با هم ترکیب کرد.
ملایی بلافاصله تم داستانش را از طریق نشان دادن شرایط و وضعیت خودخواسته زندگی دکتر کوپال به مخاطب منتقل میکند. آنجایی که او خودش را در یک خانه نسبتا بزرگ محبوس کرده است - که در جای جای آن و به طور گسترده تصویری مدرن از یک حیوان گربهسان دیده می شود (که شاید تصویر سگش هایکو باشد) - و همه چیز به وسیله دوربینهای مداربسته - و دوربینی که به سگش متصل است - به شدت تحت کنترل دقیق است.
تمام ارتباط کوپال با دنیای بیرون به دیدارهای گاه به گاه با همسر ناسازگارش فیروزه محدود است. فیروزه تلاش دارد از طریق تهدید و اتمام حجت کردن و یا عنوان کردن خواستهای عاطفی - که تهدیدی است برای کار و حرفه کوپال- الگوهای پارانوئیدی و رفتارهای مخرب او را درهم بکشند.
کوپال در دژی که برای خودش ساخته است در ظاهر باید از طریق تکنولوژی کنترل کاملی بر همه چیز داشته باش اما بر خلاف آن، اتفاق عجیبی میافتد: یکی از درهای بزرگ که امنیت بالایی هم دارد، به درستی کار نمیکند و کوپال گیر می افتد.
استفاده ماهرانه از تصاویر آهسته، نقش مهمی در نظربارگی تدریجی فیلم و لذت بردن از وجوه کمیک آن دارد در حالی که بعدتر پیچیدگیهای شدید روایی- که ماهیت واقعیت را به چالش میکشد - کوپال را مجبور میکند به شیوههایی غیرمعمول و نامتعارف با آنها روبرو شده و به مقابله بپردازد.
شخصیت کوپال به عنوان محور مرکزی فیلم، پرتره مضطربی از پیوندهای ذاتی و درونی ماست و نقدی است بر روان گسیختگی که حاصل محیطی است مصنوعی که مانند حصاری پیرامون خودمان ساختهایم.»
دومین دوره جشنواره فیلم های ایرانی ویسکانسین از ١٧ تا ۲۵ فوریه با مدیریت حمیدرضا نصیری دانشجوی دوره دکترای مطالعات سینما در دانشگاه ویسکانسین برگزار شد.
مترجم این یادداشت محسن خدابخشی است.
نظر شما