۱ مرداد ۱۳۹۷، ۱۲:۴۳

توسط نشر ققنوس

«کمبود» منتشر شد

«کمبود» منتشر شد

کتاب «کمبود» نوشته سندهیل مولای ناتان و الدار سفی با ترجمه حسین علیخانی رنانی توسط نش ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش خبرنگار مهر،  کتاب «کمبود» (نگاهی به کمبودهای فردی و اجتماعی) نوشته سندهیل مولای ناتان و الدار سفی به تازگی با ترجمه حسین علیخانی رنانی توسط نش ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است. نسخه اصلی این کتاب در سال ۲۰۱۴ منتشر شده است.

این کتاب به دلیل علاقه نویسندگانش به مساله کمبود نوشته شده و ریشه‌اش در پژوهشی است که بیش از نیم‌قرن سابقه دارد. محققان آن پژوهش کارشان را مطالعه کمبود نمی‌دانستند اما از نظر مولفان کتاب پیش رو، آنان روی نوع بسیار شدیدی از کمبود یعنی قحطی پژوهش می‌کردند. اواخر جنگ جهانی دوم، متفقین متوجه شدند که به مشکلی برخورده‌اند. آن‌ها همان‌طور که در قلمروهای اشغال‌شده به دست آلمان‌ها پیشروی می‌کردند، به مردم زیادی برمی‌خوردند که به مرز قحطی رسیده بودند. البته مشکل‌شان غذا نبود. مشکل پیچیده‌تر بود و سوال این بود که غذا دادن به مردمی که مدت‌ها در مرز قحطی بوده‌اند، چگونه باید باشد؟

کمبود، ذهن را می‌گیرد؛ همان‌طور که غذا ذهن سوژه‌های قحطی‌زده را گرفته بود. مولفان کتاب «کمبود» معتقدند ما هم اگر دچار نوعی کمبود شویم، مجذوب آن می‌شویم. ذهن به صورت خودکار و شدید، به سمت نیازهای برآورده نشده کشیده می‌شود. برای گرسنگان این نیاز غذاست؛ برای گرفتاران، ممکن است پروژه‌ای باشد که باید تمامش کنند؛ برای پول‌لازم‌ها ممکن است اجاره این ماه باشد و برای افراد تنها، نبود همنشین.

این کتاب ۳ بخش اصلی با عناوین «ذهنیت کمبود»، «کمبود کمبود می‌آورد» و «طرحی برای کمبود» دارد که در آن‌ها مطالبی درباره تمرکز و تونل‌بینی، مالیات بر پهنای باند، بسته‌بندی و فراخی، تخصص، قرض گرفتن و نزدیک‌بینی، دام کمبود، فقر، بهبودبخشی به زندگی فقیران، مدیریت کمبود در سازمان‌ها و کمبود در زندگی روزمره درج شده است.

در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم:

چرا برای داشتن درکی از ۷۰ دلار به یک شاخص نیاز هست؟ به دلیل فراخی. فراوانی به معنای آزادی از بده‌بستان‌هاست. وقتی در هنگام فراوانی چیزی را می‌خریم، احساس نمی‌کنیم از چیزی باید بگذریم. از نظر روان‌شناختی، این خوشایند است. اما ممکن است مانعی در تصمیم‌گیری باشد. اگر ندانید از چه چیز می‌گذرید، سخت بتوان تشخیص داد که چیزها چه قیمتی دارند و آیا ارزشش را دارند یا نه. فراخی، و نبود بده‌بستان‌ها، به این معناست که ما هیچ راه شهودی و آسانی برای ارزش‌گذاری چیزها نداریم.

البته سنجش با بوریتو موفقیت بزرگی برای سندهیل نبود. اما این چندان از آنچه عده‌ای از متخصصان پیشنهاد می‌دهند فاصله ندارد. روان‌شناسی که در زمینه تصمیم‌گیری مطالعه می‌کند پیشنهاد داده که نرم‌افزاری در آیفون می‌تواند کاری مشابه انجام دهد. «شما اعلام می‌کنید، "من کفش، کافی لاته، کتاب و مسافرت به جزیره باهاما را دوست دارم." و آن‌گاه که وسوسه می‌شوید چیزی بخرید، آن چیز بر پایه چیزهایی که به آن‌ها علاقه دارید ترجمه می‌شود. پس، آن نرم‌افزار [از شما می‌پرسد]، "آهای! این چیز خاص مثل نصف روز در باهاما بودن، دو [جفت] کفش و یک کافی لاته است."» متخصصان دیگر پیشنهاد داده‌اند که از «قیمت زمانی» استفاده شود. فرض کنید در محل کارتان هر ساعت ۲۰ دلار درمی‌آورید (منظور سرجمع است:‌ یعنی پس از کم کردن هزینه‌های رفت‌وآمد، مالیات و دیگر چیزها). شما برای خرید یک بستنی‌سازِ ۸۰ دلاری فقط چهار ساعت کار می‌کنید، و برای خرید اشتراک یک‌ماهه شبکه‌ای کابلی، که ۶۰ دلار گران‌تر است، از آن به بعد در هر ماه فقط سه ساعت بیشتر کار خواهید کرد. (خوردن یک کافی لاته در هر روز تقریبا به پنجاه ساعت کار در سال نیاز دارد.)

سندهیل، در حالی که داشت به واکمن فکر می‌کرد، دریافت که چقدر این استدلال گمراه‌کننده است. او تاکنون هرچقدر دلش خواسته بوریتو خورده بود. فرض کنید او نخریدن واکمن را انتخاب کند. او در عوضِ آن نمی‌رود به رستوران تا هفتادوهشت بوریتوی بیشتر بخورد. او واکمن را با هفتادوهشت بوریتو بده‌بستان نمی‌کند. برای این‌که این فکر جواب دهد، او باید بداند پول صرفه‌جویی‌شده خرج چه چیزی می‌شود. این پول قطعا خرج بوریتوها نمی‌شود، همان‌طور که پرهیز از خرید فلان چیز لزوما منجر به رفتن شما به باهاما نمی‌شود. برای این که بده‌بستان رنگ واقعیت به خود بگیرد لازم است پولی را که صرفه‌جویی کرده‌اید ردیابی کنید و بفهمید چگونه خرجش می‌کنید. این برای دیگر موردها نیز صادق است: برای مقایسه چیزها چگونه باید آن‌ها را در کنار هم چید تا بتوان به درک ملموسی رسید؟

این کتاب با ۳۰۹ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۲۵ هزار تومان منتشر شده است.

کد خبر 4354704

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha