به گزارش خبرنگار مهر، نظام بهرامی کمیل، جامعه شناس در تازهترین کتاب خود به تحلیل قدرت نامها در کنترل جهان واقعی پرداخته و قدرت جادویی نامها در تعیین نظام علی و معلولی جوامع توسعه نیافته را بررسی کرده است. موضوع اصلی این مطالعه بررسی رابطه بین زبان با نهادهای اجتماعی و ساختار فکری افراد جامعه ایران است. این کتاب با عنوان «نام باوری: باور به قدرت جادویی نامها» با شمارگان ۵۰۰ نسخه، ۵۸ صفحه و بهای ۱۰ هزار تومان از سوی انتشارات پونه مهر اشراق روانه کتابفروشیها شده است.
کتاب حاوی دو گفتار است که عناوین آن به ترتیب عبارتند از: «نامباوری در جامعه» و «الگوهای زبانی در جوامع نامباور». گفتار اول به هفت سرفصل به این شرح تقسیم شده است: «نام باوری در زبان»، «نام باوری در اسطورهها»، «نام باوری در مذاهب»، «نام باوری در سحر و جادو»، «نام باوری در میراث فرهنگی»، «نام باوری در سیاست» و «نام باوری در خانواده».
گفتار دوم کتاب نیز شامل ۱۲ سرفصل به ترتیب با این عناوین است: «یکتا کردن«، «همگانی کردن»، «وصلهای کردن»، «تابوگرایی و حذف کردن»، «پنهان و تطهیر کردن»، «تحریف کردن»، «شناور کردن»، «تکرار و تورم زبانی»، «واژگونگی زبانی»، «دوزبانگونگی»، «تحقیر زبانی» و «تشابه اسمی».
بهرامی کمیل در بخشی از مقدمه کتاب مینویسد: «نبرد و کشمکش پیرامون نامها یکی از پدیدههای اجتماعی است که به ویژه در سالهای اخیر بسیار مساله ساز بوده است. انتخاب نام افراد، شرکتها و تولیدات آنها و بهویژه نام خیابانها و اماکن عمومی؛ یکی از دغدغههای مسئولان و قانونگذاران کشور بوده است. هدف اصلی این کتاب آن است که ابعاد، ویژگیها و پیامدهای پدیدهای به نام «نامباوری» Namism را روشن کند؛ تا از این مسیر توجه به موضوع بسیار مهمی که در زندگی روزمره ما در جریان است؛ بیشتر شود. این مطالعه میخواهد نشان دهد چگونه بر سر استفاده از نامها نبرد دایمی برقرار است و سازوکارهایی که در این نبرد بهکار میرود کدامند؟»
نویسنده در سرفصل «نام باوری در سیاست» از گفتار یکم کتاب درباره تاثیر نامباوری در میان سیاستمداران بویژه سیاستمداران ایرانی تحلیل جالبی را ارائه داده است. او در بخشی از این فصل نوشته است: «سیاستمداران تمایل دارند تا مفاهیم و نامهای مربوط به ایدئولوژی سیاسی خود را به تمام حوزههای جامعه تسری دهند. برای مثال نظامهای فاشیستی که برای جنگ احترام و تقدس خاصی قایل هستند، تلاش میکنند تا نامها و استعارههای این حوزه را به سایر حوزهها گسترش دهند. کارگزاران موسولینی برای زیاد شدن محصول گندم از نبرد گندم و برای کاهش بیکاری از نبرد اشتغال سخن میگفتند. حتی از به کار بردن عبارت غیرانسانی نبرد زاد و ولد نیز برای این انسانیترین عمل بشری پروایی نداشتند.
مقایسه الگوی زبانی بین سیاستمداران ایرانی با سیاستمداران کشورهای توسعه یافته نشان میدهد رویکرد نامباوری در ادبیات و لحن سیاستمداران ایرانی تاثیر بسیاری گذاشته است. برای مثال مشاهده میشود در کشورهای توسعه یافته احزاب و سیاستمداران وابسته به آنها تا قبل از به قدرت رسیدن میگویند که «چرا این همه فقر، بیکاری، فساد، ضعف، سومدیریت و ناکارآمدی وجود دارد؟» اما اگر در انتخابات پیروز شدند و قدرت گرفتند مدام میگویند که داریم این کارها را برای بهبود شرایط انجام میدهیم.
اما در ایران سیاستمداران چه قبل از اینکه در قدرت باشند و چه بعد از اینکه قدرت را در اختیار گرفتند مدام میگویند: «چرا این همه فقر، بیکاری، فساد، ضعف، سوءمدیریت و ناکارآمدی وجود دارد؟» البته اضافه میکنند که: «این شرایط شایسته مردم کشور ما نیست و اوضاع باید حتما خوب شود.» تقریبا همه رؤسای جمهور، وزرا، نمایندگان مجلس، رؤسای سازمانها و نهادهای دولتی و مقامات عالی رتبه نظام جمهوری اسلامی یکصدا فریاد میزندد که فساد باید از بین برود، اما از آنجا که فرهنگ نامباوری در جامعه حاکم است، آنها به همین شعار دادن بسنده میکنند و هیچ اقدام و عملی برای کاهش فساد انجام نمیدهند.»
نظام بهرامی کمیل دارای مدرک دکتری جامعه شناسی سیاسی از دانشگاه علامه طباطبایی است. «گونه شناسی روشنفکران ایرانی»، «نظریه رسانهها: جامعه شناسی ارتباطات»، «بازخوانی امنیت در فرهنگ با تمرکز بر رسانههای اجتماعی»، «حوزههای جامعه شناسی»، «بینشها و نظریههای جامعه شناسی»، «آسیب شناسی ساختاری در صنعت چاپ ایران»، «بررسی نسبت فرهنگ با تغییرات جمعیتی» و... از دیگر کتابهای منتشر شده این جامعه شناس معاصر است.
نظر شما