به گزارش خبرنگار مهر، نشست «عقل سرخ» اولین نشست از سلسله نشستهای اصحاب علوم انسانی در باب فهم و تبیین جهان مقاومت پس از شهادت سردار سلیمانی، صبح امروز در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد.
حجتالاسلام والمسلمین محمد دادسرشت در این مراسم گفت: پس از شهادت سردار سلیمانی، ما نوعی انسجام وحدت اجتماعی را مشاهده کردیم، طوری که پس از شهادت ایشان، همه منقلب بوده و گریه میکردند. بنده میخواهم در اینجا از سنتهای اجتماعی یاد کنم که همان قوانین اجتماعی هستند. سنت اجتماعی که در ادبیات دینی به آن سنت الهی میگوئیم، یک مدل تکوینی و مدل خلقتی است؛ به این معنا که خداوند هنگام تکوین دین، این قوانین را حاکم کرد. طبیعتاً در چنین شرایطی، این سنتها تحولناپذیر میشوند، البته اراده انسانی همه جا و همیشه حاکم است.
وی ادامه داد: متأسفانه گاهی برخی از مفاهیم مغفول واقع میشوند و وقتی این غفلت اتفاق اتفاق بیفتد، بار معنایی و اجتماعی آنها هم در اجتماع فراموش میشود. باورهای انگیزشبخش که در ادبیات دینی به آنها ایمان و کفر میگوئیم، از جمله همین مفاهیم است. این باورهای انگیزشبخش اگر به حق باشند، معادل ایمان هستند و اگر ضد ارزش و ناحق باشند، کفر نامیده میشوند.
دادسرشت افزود: در خصوص سنتهای اجتماعی که اشاره کردم، ما در قرآن در سوره «مریم» آیهای داریم که خداوند در آن فرموده «کسانی که ایمان آوردند و کنشگری اجتماعی داشتند، خداوند آنها را دوست میدارد و عشق و مودت آنها را در قلب همه قرار میدهد». در این آیه ما با واژه «مودت» که همان «عشق» است، آشنا میشویم. پایه وحدت، مابهالشتراک است. امر مابهالشتراک انسانها هم عشقی است که خداوند متعال برای چنین انسانهایی قرار میدهد، بنابراین اگر با توجه به این توضیحات بخواهیم شهادت سردار سلیمانی را تبیین کنیم، اینگونه میشود که خداوند علاقه به یک انسان را در قلب همه قرار میدهد و نتیجهاش برگزاری چنین تشییعی میشود. اینکه یک نفر باورهای حق و محرک داشته و منجر به کنشگری هم شده، بر اساس سنت عشق اجتماعی که پیش از این توضیح دادم، قابل تبیین است.
محسن صبوریان، دانشجوی دکتری دانشکده علوم اجتماعی و پژوهشگر اجتماعی گفت: بنده میخواهم سخنانم را با مفهوم اُنس آغاز کنم؛ مفهومی که خواجهنصیر درباره آن گفته جامعه شکل نمیگیرد مگر با انس. البته اندیشمندان دیگری مثل هابز، دورکیم و لاک هم به نوعی به موضوع انس پرداختهاند. موضوع بحث بنده، شهادت سردار قاسم سلیمانی و آخرالزمان است. در ادبیات ما آخرالزمان به دو مفهوم استفاده میشود؛ ۱ مربوط به دوره پیامبر (ص) است و ۲ به معنای ظهور حضرت مهدی (عج) تا قیامت است. در همینجا هم دو معنای مثبت و منفی از انتظار مطرح میشود که معنای مثبت آن، کسب آمادگی برای رسیدن به عدالت است.
وی افزود: در سالهای اخیر ما سه واقعه بزرگ داشتیم که برای اندیشمندان علوم اجتماعی بحثبرانگیز است. انقلاب اسلامی، واقعه میلیونی اربعین و تشییع جنازه سردار قاسم سلیمانی است. در تبیین و بررسی این سه واقعه اخیر، میتوان فهمید که استفاده از تبیینهای این دنیایی، کار را سخت میکند و نوعی میتوان به این موضوع ایمان آورد که دست خداوند در چنین وقایعی وجود دارد. شهادت سردار قاسم سلیمانی آنقدر مهم بود که حتی اگر کار رسانهای هم برای ایشان انجام نمیشد، تشییعجنازه چند میلیونی اتفاق میافتاد، چون این شهادت نوعی عامل وحدتبخش بیرونی بود که از جمله انسانها را کنار هم قرار داد و زنده بودن شهید یعنی همین؛ با آنکه فرد حضور ندارد، اما حیات اثربخش در دنیا دارد. با توجه به بحث ابتدایی که راجع به انس داشتم، میتوان نتیجه گرفت انس را کسی به وجود نمیآورد و فقط خداوند است که عامل وحدت و موجب تقویت آن است. در دوره مدرن اینکه بتوانیم افرادی را از طیفهای مختلف جمع کنیم و کنار هم قرار دهیم، با مواد علوم اجتماعی جور درنمیآید، به همین دلیل میتوان گفت دست خداوند در برخی وقایع حاضر است و خداوند میخواهد که در جایی ارادهاش محقق شود.
نظر شما