به گزارش خبرگزاری مهر، دومین نشست از سلسله نشستهای بررسی تأثیر فتح ایران بر روند شکل گیری تمدن اسلامی با ارائه محمد باغستانی مدیر گروه و عضو هیأت علمی گروه هنر و تمدن اسلامی پژوهشکده اسلام تمدنی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در مدرسه علمیه جعفریه برگزار شد.
در ابتدای این جلسه باغستانی به سه شبهه اصلی مطرح شده پیرامون فتح ایران اشاره کرد:
۱) ادعا بر این است که جنگ عامل مسلمان شدن ایرانیان شده و این جنگ گسترده موجب شده تا ایرانیان به اجبار به اسلام تن دهند.
۲) شبهه دیگری که از شبهه اول ریشه میگیرد این است که در حمله اعراب مسلمان به ایران، کشتار زیادی از ایرانیان صورت گرفته است.
۳) بخش قابل توجهی از تمدن عظیم ایران، توسط اعراب مسلمان نابود شده است.
استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی سپس به بررسی هر یک از این شبهات پرداخت:
شبهه اول: اسلام اجباری
هر پدیدهای که در این عالم پیدا میشود، نیازمند عاملی برای وجود و عاملی برای بقا خود است. اولاً اسلام با جنگ پدید نیامده است بلکه مبتنی بر رسالتی جهانی برای حضرت محمد صلی الله علیه و آله بوده است. پیش از ورود اعراب مسلمان به ایران، علاوه بر اسلام آوردن جناب سلمان، این ایرانیان یمن بودند که در زمان پیامبر اسلام به دین اسلام گرایش یافتند. از همین ایرانیان یمن بود که نخستین مدافعان برخاستند و با پیامبر دروغینی به نام اسود عنسی مبارزه کردند و اولین شهید ایرانی دفاع از اسلام نیز از میان ایشان تقدیم اسلام شد.
پس از ورود اسلام به ایران، هرگز از فشار نظامی برای الزام و اجبار مردم به تغییر آئین خود استفاده نشد. اگر ایرانیان به زور مسلمان شدند، چرا پس از اینکه در سرکوبی بنی امیه، مشارکت فعال داشتند، به آئین زرتشتی بازنگشتند؟ کسانی که مدعی اسلام اجباری ایرانیان هستند، باید شواهد زیادی ارائه کنند که ایرانیان قصد بازگشت به ایین زرتشت و حکومت ساسانی داشتند ولی عربهای مسلمان مانع شدند.
شبهه دوم: کشتار وسیع ایرانیان
باغستانی در ادامه به شبهه دوم اشاره کرده و گفت: براساس شبهه اول، این نتیجه گرفته شده که کشتارهای فراوانی از ایرانیان، توسط اعراب مسلمان صورت گرفته است. با مطالعه منابع و گزارشهای تاریخی در مییابیم که مسلمانان قصد اجبار و فشار برای گسترش اسلام نداشتند. در همه جنگها مسلمانان در ابتدا سه پیشنهاد دعوت به پذیرش اسلام، پرداخت جزیه و یا در نهایت جنگ مطرح میشد. نکته مهم دیگر این است که آیا مسلمانان از اقتدار کافی برای تحمیل دین خود برخوردار بودند. براساس گزارش منابع تعداد سپاهیان مسلمان در حمله به ایران کمتر از ۵۰ هزار نفر و در برخی موارد ۱۰۰ هزار نفر گزارش شده است. در مقابل جامعه ایران در آن دوره جمعیتی در حدود ۱۴۰ میلیون نفر داشته است. ارتش ساسانی یکی از دو ارتش بزرگ جهان محسوب می شده است. با این شرایط چگونه اعراب مسلمان توانسته اند تا اسلام را بر ایرانیان تحمیل کنند؟
وی افزود: پژوهشگری زرتشتی در کتابی با عنوان «ستیز و سازش» آورده که تا پایان سده اول در حدود ۱۰ درصد از جمعیت ایران، مسلمان شده اند. در پایان قرن دوم این میزان به حدود ۵۰ درصد افزایش مییابد و این افزایش تدریجی در قرنهای سوم و چهارم ادامه مییابد. بنابراین گزارش اسلام تدریجی ما را از همه استدلالها بی نیاز میکند.
عضو هیأت علمی گروه هنر و تمدن اسلامی گفت: در مقابل افرادی که نسبت به فتح ایران اشکال میکنند، نمیخواهند به شرایط حکومت ساسانی در آن دوره توجه کنند. اگر مردم ایران طرفدار دولت ساسانی بودند، چرا یزدگرد باید شهر به شهر فرار کند و در نهایت توسط یک آسیابان ایرانی در مرو کشته شود؟ چگونه است که فره ایزدی و جنبه روحانی پادشاه ایران در میان ایرانیان افول کرده است؟
چرا ایرانیها نمیخواستند از حکومت خود دفاع کنند؟ در حقیقت ایرانیان از حکومت ساسانی دلسرد شهد بودند. جنگهای طولانی بین ایران و روم، دریافت مالیاتهای سنگین و متعدد از طبقات پایین و فردوست جامعه و ظلم و ستم به آنان و قتل عام ۳۶ هزار زندانی بخشی از ظلمهایی است که ایرانیان با آن مواجه بودند. از سویی دیگر در ۱۵۰ سال پایانی دولت ساسانی، آداب و رسوم دینی و دستورات آئین زرتشتی بسیار پر دامنه شده بود. دستوراتی که یک متدین زرتشتی باید انجام میداد بسیار بود و با زندگی عمومی مردم، سازگاری نداشت. یکی از موارد سختی در آئین زرتشتی پرداخت کفاره بود. برای نمونه اگر کسی رودخانه را آلوده میکرد، باید چندین هفته مجانا برای آتشکده کار میکرد. یا بایستی از زنان در دوره عادت ماهیانه، دوری کرد. از سویی دیگر روحانیون زرتشتی جز طبقه اشراف محسوب میشدند و با حکومت ساسانی ارتباط تنگاتنگی داشته و از ثروتهای حکومت استفاده میکردند. در چنین جامعهای، فتوحات اسلامی، جامعه ایران را از ظلم ساسانی نجات داد. در مقابل در شریعت اسلامی قربانی (به غیر از نذر) تنها یک بار آن هم در صورت استطاعت برای انجام حج، بر مسلمان واجب میشود. خواندن نمازهای یومیه به جماعت مستحب است اما میتوان فردی و در منزل خواند. از سویی دیگر اشتراک آئین اسلام و زرتشت در برخی از اصول مانند اعتقاد به آخرت سبب شد تا پذیرش اسلام از سوی ایرانیان به آسانی صورت بگیرد.
استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در ادامه به مواردی از همکاری ایرانیان با عربهای مسلمان اشاره کرد: اعراب ایرانی که در مرزهای ایران، عراق و عربستان مستقر بودند با عربهای مسلمان همکاری میکردند. علاوه بر مرزبانان، دهقانان (که استانداران آن زمان محسوب میشدند) نیز با فاتحان همکاری داشتند. از دیگر خدمات ایرانیها میتوان به موارد زیر اشاره کرد: خبرگیری از سپاهیان ایرانی و اطلاع رسانی به عربهای مسلمان؛ تعمیر راهها توسط ایرانیان برای عبور سپاهیان مسلمان؛ ضیافت و میهمانی برای عربهای مسلمان؛ راهنمایی و شناسایی راهها؛ ایرانیانی که به زبان عربی مسلط بودند، به عنوان مترجم ایفای نقش میکردند. پیوستن به سپاه فاتح که در جنگ قادسیه جمعیتی بالغ بر ۴ هزار نفر به سپاهیان مسلمان پیوستند.
شبهه سوم: نابودی بخش قابل توجهی از تمدن عظیم ایران
مدیر گروه هنر و تمدن اسلامی در بخش پایانی سخنان خود به شبهه تخریب تمدن ایران توسط عربهای مسلمان پرداخته و گفت: نمیتوان ادعا کرد که عربهای مسلمان در جریان فتح ایران، هیچ گونه خطایی نکردند. عمده گزارشهایی که مربوط به تخریب تمدن ایرانی میشود به روایات سیف بن عمر تمیمی بر میگردد که جعال بودن او ثابت شده است. از طرف دیگر طبری هم که روایات او را نقل کرده، در مقدمه کتاب خود آورده که هدف من جمع آوری روایات است و لذا درباره اسناد آن داوری نکرده است. از آنجایی که منابع مربوط به فتوحات در قرن دوم و پس از آن نگارش یافته اند، این احتمال وجود دارد که در برخی گزارشها اغراق صورت گرفته باشد. شهید مطهری در کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران آورده است که علم در ایران قبل از اسلام گسترده نبود. علم کالایی اشرافی محسوب میشد که آموختن آن فقط در اختیار طبقه اشراف قرار داشت و طبقات پایین جامعه از این حق محروم بودند. از سویی دیگر چیزی به نام مدرسه با آن معنایی که مدنظر ماست، وجود نداشته است. بزرگترین مؤسسه علمی ایران، بیمارستان جندی شاپور بوده که این مرکز پس از ورود اسلام به ایران حفظ شده و دانشمندان آن نیز مورد احترام و توجه بودند. بسیاری از کتابهایی که به زبان پهلوی بود، از جمله خداینامه ها، به عربی ترجمه شد. علاوه بر این عربهای مسلمان با علم آموزی ایرانیان مخالفت نکردند. در قرن ششم هجری در یکی از روستاهای ماورا النهر، پیرزنی با نخ ریسی و پولی که از این طریق به دست میآورد، دو پسرش را روانه تحصیل علم میکند.
نظر شما