با توجه به روند فزاینده فشارهای سیاسی در کنار استیصال غرب برای توقف جمهوری اسلامی ایران در روند سریع فعالیت های هسته ای، می توان اینگونه انتظار داشت که واشنگتن مذاکرات بغداد را به عنوان راه برون رفت از شرایط دشوار کنونی در مواجهه با تهران در دستور کار خود قرار داده و با توجه به چنین دستوری می توان انتظار تغییر میدان رویارویی ایران و غرب از موضوع هسته ای به میدان خاورمیانه و عراق را نیز داشت.
نکته مذکور به آن معناست که هرچند دستور کار این مذاکرات محدود به عراق است و نباید بر مسئله هسته ای متمرکز شود اما نتیجه مثبت آن میتواند شانس موفقیت نشست آتی سولانا - لاریجانی را متاثر ساخته و آن را تقویت نماید.
یکی ازمولفه های مهمی که درشرایط کنونی تحولات مسئله هسته ای ایران را متاثر ساخته ،" گزارش جدید مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی درباره فعالیت های اتمی کشورمان" است ؛ البرادعی در آخرین گزارش خود علاوه بر حفظ سنت همیشگی "رویکرد دوپهلو"، هم چنان نقش گذشته خود در جهت خواسته های 1+5 برای اعمال فشار برای توقف ایران را حفظ کرده است.
|
با تاکید روشن آژانس بر تداوم فعالیت های هسته ای ایران و عدم مشاهده انحراف در این فعالیت ها، ناکارآمدی اهرم فشار بر جمهوری اسلامی عملا اثبات شده و 1+5 و در راس آن آمریکا را با نوعی سردرگمی در خصوص برخورد با ایران یا جلوگیری از پیشرفت های آن مواجه ساخته است |
با تاکید روشن آژانس بین المللی انرژی اتمی در این گزارش بر تداوم فعالیت های هسته ای ایران و عدم مشاهده انحراف در این فعالیت ها، ناکارآمدی اهرم فشار بر جمهوری اسلامی عملا اثبات شده و 1+5 و در راس آن آمریکا را با نوعی سردرگمی درخصوص برخورد با ایران یا جلوگیری از پیشرفت های آن مواجه ساخته است.
درعین حال به نظر می رسد با صدور گزارش اخیر البرادعی و ذکر مجدد نکات فنی که پیشرفت های سریع ایران نیز به آن اضافه شده، ظرفیتی جدید برای شکل گیری زمینه تفاهمات تازه بر مبنای پایه های فنی - دیپلماتیک در حال ایجاد است.
شاید آنگاه که اعلام خبر خوش هسته ای از سوی رئیس جمهور کشورمان با تردیداتی از سوی جامعه بین المللی مواجه می شد، تصور اقدام ایران در تزریق گاز هگزافلوراید اورانیوم به هشت سری 164 تایی دستگاههای سانتریفوژ و آزمایش دو سری 164 تایی این دستگاه ها و طی مراحل ساخت سه سری دیگر با همین مشخصات، برای طرف های غربی تا حدی دور از ذهن می نمود.
ازسوی دیگر وقتی مواضع اخیردکترلاریجانی، مسئول پرونده هسته ای کشورمان درخصوص زیانباربودن تلاش برای طولانی کردن این روند را با پیشرفت های بی وقفه کشورمان تطبیق می دهیم، صدق این گفتار به وضوح برای مان آشکار می گردد که زمان شکل گیری مصالحه برسر فعالیت های هسته ای ایران هرقدر طولانی تر شود، غرب با مشکلات و پیچیدگی های بیشتری در این خصوص مواجه خواهد شد.
هر چند که تداوم روند صدور قطعنامه های شورای امنیت که گزارش جدید البرادعی، از ادامه آن حکایت می کند، تحرکات تقابل آمیز 1+5 علیه ایران را می نمایاند اما در مجموع به نظر می رسد گذر زمان این درس را به غرب داده که ای بسا مذاکره یا حتی مصالحه با ایران پیش از قطعنامه 1737 به مراتب دست یافتنی تر از ایران کنونی است؛ هر چند که با توجه به تلاش های ضد ایرانی 1+5 دشواری هایی نیز برای ایران وجود دارد اما آنچه که در شرایط کنونی با اهمیت است دستیابی به چارچوبی برای ایجاد زمینه های لازم جهت شکل دهی به دیالوگی سازنده با تهران امروز است.
|
با توجه به علم 1+5 نسبت به زیان های فرسایشی شدن روند مقابله با ایران، نشست اخیر مقامات عالیرتبه اروپایی با جواد وعیدی را که هدف آن آماده کردن زمینه برای نشست 31 ماه می لاریجانی - سولانا اعلام شده را نیز می توان به منزله تلاش طرفین این معادله برای فراهم کردن مقدمات ایجاد زمینه مذکور دانست |
با توجه به واقف بودن 1+5 نسبت به زیان های فرسایشی شدن روند مقابله با ایران، نشست اخیر مقامات عالیرتبه اروپایی با جواد وعیدی را که هدف آن آماده کردن زمینه برای نشست 31 ماه می لاریجانی - سولانا اعلام شده را نیز می توان به منزله تلاش طرفین این معادله برای فراهم کردن مقدمات ایجاد زمینه مذکور دانست.
هم چنین اعتراض شدید دیپلمات های آمریکایی، انگلیسی، فرانسوی و ژاپنی به اظهارات محمد البرادعی در گفتگو با نیویورک تایمز نشانه ای دیگر از ناتوانی جبهه غرب در تفکیک موجه مباحث فنی پرونده هسته ای ایران از مسایل سیاسی آن است؛1+5 تا حدی از مواضع فنی رئیس آژانس بین المللی انرژی اتمی بیمناک شده که چنین سخنانی را از جمله مواردی دانسته که می تواند اجماع درون گروهی شان را خدشه دارد نماید.
به گزارش «مهر» اما آنچه که امروز بیش از هر نکته دیگری در رسانه های غربی مورد اشاره قرار می گیرد، رسیدن کشورمان به نقطه ای غیرقابل بازگشت در عرصه فن آوری هسته ای است؛ با این پیش فرض که ایران به چنین نقطه ای رسیده و حتی از آن عبور کرده است، خود به خود هر گونه درخواست یا اجبار ایران به تعلیق غنی سازی با هدف جلوگیری از دسترسی کشورمان به مرحل پیشرفته تکنولوژی هسته ای، ملغی می گردد و لذا باید در جستجوی قالبی دیگر برای دست یابی به تفاهمات آتی بر مبنای واقعیات جاری بود.
آنگونه که از آخرین تحولات هسته ای بر می آید، دور دوم مذاکرات 31 می بین علی لاریجانی و خاویر سولانا از دو جهت اصلی اهمیت می یابد:
1. بی نتیجه بودن رویکرد تقابلی فعلی با تهران
2. قطعی شدن پیشرفت های هسته ای ایران و اذعان به گذر از "مرحله غیرقابل بازگشت"
بر اساس گزینه های مذکور، مذاکرات آتی سولانا - لاریجانی اهمیتی بسزا یافته و می توان انتظار فراهم شدن مقدماتی برای ورود دوباره به پروسه مذاکرات سازنده را از آن انتظار داشت.
...........................................................................
گزارش: حامد وفایی


نظر شما