به گزارش خبرگزاری مهر، یکصد و پنجمین جلسه گروه علمی فلسفه سیاسی با موضوع سیاست حکمت با ارائه علیرضا صدرا استاد دانشگاه تهران سه شنبه ۱ مهرماه به صورت مجازی برگزار شد.
خلاصه مباحث مطرح شده بدین شرح است:
پیش درآمد
اول .۱- حکمت کامل: شناخت رسا و سازوار میباشد. ۲- هستی شناسی و چیستی شناسی است. دانایی حقیقی و بینش یقینی میباشد. ۳- شناسایی و شناساندن محض و نظری است.
دوم .۱- معطوف به دانش، کنش و روش یا رفتار مدنی میباشد. الف. دانش (آگاهی) چگونگی شناسی واقعی اجتماعی و سیاسی و ب. فن (صناعت) چگونگی سازی اجتماعی و سیاسی میباشد. سوم. منتج به کارآمدی ملی است. بهره وری و اثربخشی عملی، تحققی و عینی اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دولتی، عمومی و خصوصی است.
درآمد
۱- حکمت مدنی بایسته: ریشه در خردورزی و دانشورزی فطری اجتماعی و سیاسی انسانی داشته و از آن آغاز میگردد تا خودشکوفایی، خردمندی و دانشمندی مدنی فرا رفته و میرود.
۲- شرق، میان رودان و ایران، خاستگاه و جامع حکمت جاویدان شرقی و ایرانی و دیانت مدنی و مدنیت بوده است.
۳- حکمت مدنی: سیری متکامل (پلکانی) تاریخی و جهانی از آغاز و بنیاد تا سر حد ساختار کمالی متعالی کنونی دارد. تا حکمت مدنی کامل مهدوی فراز رفته و خواهد رفت.
۴- در چالش غلبه ظن تفلسف سیاسی تک ساحتی و توهم سوفیسم سیاسی تنازعی آتنی که نخست سیاست را سخن و متقاعد کردن ملت، بعد جدل و منقاد کردن مردم و سرانجام سفسطه یا مغلطه و تحمیق تودهها، میدانست و میخواند، با انتقال حکمت جاویدان شرقی و ایرانی، ضمن تنقیح، تنظیم و تألیف روشمند علمی، سقراط پرچمی را بلند کرده و مدعی شد: «سیاست حکمت» یعنی دانایی و بینایی آگاهی و عمل مدنی بوده و «فلسفه»: فرزانگی راستین و روش دستیابی بدان است.
۵- افلاطون نظریه علمی (تئوری) و نظریه عملی (دکترین) حکمت مدنی را به ترتیب در جمهوریت و نوامیس تبیین و ترسیم ساخت. میتوان اینها را هندسه مدنی برای مهندسی اجتماعی و سیاسی دانست.
۶- ارسطو نیز روش شناسی و به اصطلاح منطق و دانش و اخلاق آن را در کتابهای ارگانون (ارغنون)، سیاست و اخلاق نیکوماخسی را تألیف نمود. میتوان اینها را مهندسی (معماری نهادسازی و نظام سازی)، مدیریت و آسیب شناسی به منظور آسیب زدایی اجتماعی و سیاسی دانست.
۷- با انحطاط مکاتب پساارسطویی، حکمت مکتوم شد. مسیحیت نیز آن را احیا و تجدید نکرد.
۸- فارابی، بر مبانی و با زبان حکمت دینی مدنی توحید اسلام (قرآن و سنت)، به تجدید حکمت مدنی جاویدان، احیای حکمت مدنی راستین و تأسیس حکمت مدنی فاضلی توحیدی اسلامی ساخت.
۹- حکمت عقلی برهانی سینوی و حکمت قلبی شهودی سهروردی، جهات نگرش و گرایش حکمت را پرورانده و خواجه نصیر به تقریب و ملاصدرا به تجمیع و توحید این مسالک و مشارب در قالب حکمت متعالی معطوف به سیاست پرداخت.
۱۰- در گفتمان حکمت متعالی صدرایی در سیر دوم جامعه سازی و سفر چهارم راهبری جامعه، حکمت: نبوت، امامت و سیاست است تا امام خمینی (ره) از آغاز و از بنیاد رهیافت انقلابی و راهبرد جمهوری اسلامی، حکمت: هدایت، ولایت و امامت میباشد. راهبرد راهنمایی، سرپرستی و راهبری راهبردی بایسته است. در نتیجه حاکمیت، حکومت و سیاست انسانی، اسلامی و فاضلی و متعالی شایسته است.
۱۱- انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران، حکمت را وارد حکومت کرده و دغدغه و داعیه ابتنای حکومت بر حکمت را دارد.
۱۲- حکمت مدنی: بنیاد حقیقی و بنیان ماهوی کارآمدی عملی، پیشرفت (توسعه اقتصادی، تعادل سیاسی و تعالی فرهنگی؛ معنوی و اخلاقی) عینی و تمدن سازی واقعی نظام سیاسی و دولت و ملت را تجویز و تبیین مینماید.
برآمد
الف. حکمت مدنی بایسته سیاست، بنیاد حقیقی و بنیان ماهوی یقینی سیاست شایسته حاکمیت و حکومت حکمت اجتماعی و سیاسی است.
ب. یک. ارتقای هر چه فراتر کارآمدی بهینه و بسامان ملی، پیشرفت مدنی و تمدن سازی نوین این چنین سیاست حکمتی را میطلبد. دو این چنین سیاست حکمتی، کارآمدساز، پیشرفت ساز و تمدن ساز خواهد بود.
ج. کارامدی زیرساختی، ساختاری و کارگذاری سیاسی راهبردی؛ سیاست گذاری و سیاست مداری است، یعنی ترسیم و اعمال سیاستهای عمومی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی داخلی و خارجی میباشد.
د. حکمت دولت سازی و دولت سازی حکمت، نقطه آغاز بوده و محوریت عزیمت است.
ه. یک. مهندسی سیاسی، دو. مدیریت سیاسی و سه. آسیب شناسی و آسیب زدایی شئون سه گانه دولت سازی کارآمد میباشند.
و. مدیریت بهره وری و اثربخشی مدنی: ۱. بسیج منابع، ۲. سازماندهی، ۳.پ یش برد و ۴. پایش حکمی و علمی دولتی و ملی اجتماعی و سیاسی است.
نظر شما