پیام‌نما

وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ * * * و [نیز یاد کنید] هنگامی را که پروردگارتان اعلام کرد که اگر سپاس گزاری کنید، قطعاً [نعمتِ] خود را بر شما می‌افزایم، و اگر ناسپاسی کنید، بی‌تردید عذابم سخت است. * * * گر سپاس خدا كنيد اكنون / نعمت خويش را كنيم افزون

۲۵ آبان ۱۳۹۹، ۱۱:۲۵

با عنوان «از آن پس یا خاطره‌هایت رابینداز دور» منتشر شد

روایتی داستانی از خانواده درگیر در قتل

روایتی داستانی از خانواده درگیر در قتل

کتاب «از آن پس یا خاطره‌هایت را بینداز دور» به نویسندگی علی محمدی خاورانی منتشر شد.

به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «از آن پس یا خاطره‌هایت را بینداز دور» به نویسندگی علی محمدی خاورانی توسط نشر داستان چاپ و منتشر شد.

آنان که از اتفاقات ناگوار زندگی خود چیزی نمی‌آموزند، وجدان هستی را مجبور می‌کنند آن اتفاقات را تا آن‌جا که نیاز باشد تکرار کند. تا فرد آن چیزی را که آن اتفاقات ناگوار می‌خواهند آموزش دهند، یاد بگیرد.

این گفته یونگ مصداقی است از رمان «از آن پس یا خاطره‌هایت را بینداز دور» داستانی که مرد شخصیت محوری داستان ناچار است با تمامی اتفاقات ناگوار زندگی مواجه شود، آن‌ها بپذیرد و تلاش کند شرایط را در مسیر خواسته خود تغییر دهد.

«آز آن پس» روایت آدم‌هایی است که خواسته یا ناخواسته در یک قتل دخیل هستند. پدری کشته شده و اکنون خانواده‌ای در سوگ او گذشته، حال و آینده را تصویر می‌کنند...

در بخشی از متن کتاب آمده است:

امروز پدر را تشییع کردیم. وقت خاکسپاری، من و برادرهایم شانه به شانه‌ی هم ایستاده بودیم و به خواهرم نگاه می‌کردیم. کنار قبر نشسته بود و مثل ما، چشم دوخته بود به پر شدن آن. مردم جوری به سرعت خاک‌ها را روی هم می‌ریختند، انگار کار مهم‌تری برای انجام داشتند که زمانش گذشته باشد. غیر از ما، نماینده پزشکی قانونی، یک درجه‌دار و یک سرباز انتظامی، عمه‌ی بزرگ‌ترم، شوهر و پسر عمه‌ی دیگرم به همراه تعداد زیادی از کسانی که تقریباً هیچ‌کدام‌شان را نمی‌شناختم هم بودند. آدم‌هایی که کمابیش پدر را دیده بودند و یا برایش کار می‌کردند. مردمی که پدر را دوست داشتند و تنها کسانی که دیگر نمی‌توانستند به او آسیبی برسانند..

کتاب «از آن پس یا خاطره‌هایت را بینداز دور» به نویسندگی علی محمدی خاورانی، در ۵۰۰ نسخه رقعی ۱۷۰ صفحه، به قیمت ۴۰ هزارتومان، توسط نشر داستان چاپ و منتشر شد.

کد خبر 5071818

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha