دکتر علیرضا بهشتی استاد فلسفه سیاسی دانشگاه تربیت مدرس و فرزند شهید بهشتی، در گفتگو با خبرنگار مهر در پاسخ به این پرسش که به نظر شما چرا اندیشههای دکتر بهشتی ذیل کارهای سیاسی شان پنهان و تا حدی فراموش شده گفت : دکتر بهشتی را معمولاً به عنوان رهبر سیاسی می شناسند. دلایل متعددی هست، اولاً اینکه عمر ایشان بسیار کوتاه بود، البته عمر دکتر شریعتی هم کوتاه بود. دکتر بهشتی 53 سال عمر کرد، در حالی که دکتر شریعتی 44 سال اما دکتر بهشتی اولاً در نوشتن وسواس داشت و معتقد بود که یک کار باید در گفت و گوهای مختلف پخته و نقد شود، رساله دکترای او دو سال طول کشید تا به صورت کتاب درآمد. دلیل دوم اهمیتی بود که دکتر شریعتی برای کار تحقیقاتی جمعی قائل بود. در سال 1349، هنگام بازگشت از آلمان و تاسیس «مرکز تحقیقات اسلامی» با دکتر شهید باهنر، دکتر مفتح و آقای مهدوی کنی به دنبال کار جمعی بود و کمتر به دنبال کار شخصی و انفرادی بود.
وی درباره دلیل سوم گفت : دلیل سوم هم به بازماندگان ایشان مربوط است. آثار دکتر بهشتی را به چهار دسته میتوان تقسیم کرد. نخست ترجمههای ایشان از انگلیسی و آلمانی، دوم تالیفات به صورت مقاله و کتاب، سوم که بخش قابل توجه آثار ایشان است، درس گفتارهاست و بخش چهارم نیز سخنرانیهاست. دکتر بهشتی فرصت بررسی و تحقیق این آثار را نداشت و بنابراین ما فکر کردیم که توصیه ایشان در جلسه شورای بررسی و انتشار آثار دکتر شریعتی پس از شهادت را مدنظر قرار دهیم. یعنی ابتدا آثار ایشان به طور کامل و دقیق و بدون کم و کاست منتشر شود و سپس نقد و بررسی شود. البته موسسه ما غیردولتی و خصوصی است و مجبوریم این کار را به مرور زمان و پاره وقت انجام دهیم. بین سالهای 1360 تا 1367 شورایی به نام شورای احیای آثار دکتر بهشتی تاسیس شد که برخی از این آثار را جمع آوری و 6 اثر را نیز منتشر کرد. این امر به دلایلی متوقف شد. بعد از بازگشت من از خارج در سال 1376 ما بنیاد نشر آثار و اندیشههای شهید آیت الله دکتر بهشتی را تاسیس کردیم که تاکنون 40 اثر از کتابهای ایشان منتشر شده است و بعد از آن هم به نقد و بررسی این آثار خواهیم پرداخت. البته تاکنون نیز چندین جلسه بررسی این آثار صورت گرفته است.
دکتر بهشتی در پاسخ به این پرسش که در مورد اندیشه های شهید دکتر بهشتی، با طیف وسیعی از اندیشهها از مرکب و بسیط بودن جسم، عدالت، شناخت، عرفان، نماز و دعا گرفته تا جنبههای اجتماعی – سیاسی مثل اقتصاد، سیاست و... مواجهیم. به نظر شما حلقه متصل کننده و پروژه فکری که این اندیشههای گوناگون را یکپارچه کند، چیست؟ گفت : دغدغههای همه اندیشمندان معاصر ما این بود که نشان دهند اسلام توانایی راهنمایی عمل برای جهان معاصر را دارد، البته رهیافت ها، منابع و روش این افراد متفاوت بوده است.
وی افزود: شهید مطهری با فلسفه اسلامی آشنایی عمیق و کامل داشت اما در شناخت منابع غربی با واسطه و از منابع ترجمه استفاده میکرد، دکتر شریعتی نیز جامعهشناس و به دانشهای غربی تسلط داشت البته با آثار اسلامی نیز آشنایی داشت اما شناخت تخصصی در این باب نداشت. دکتر بهشتی از این بابت شخصیت شاخصی داشت، هم تحصیلات جدید داشت و هم در حوزههای سنتی تحصیل کرده بود. به زبانهای عربی، آلمانی و انگلیسی تسلط داشت و میتوانست منابع مستقیم را مطالعه کند و از این حیث گونهای وسواس و روشمندی در کار ایشان مشاهده میشود و بنابراین گرچه در همه این حوزهها صاحب اثر بود اما معتقد بود که باید در این باب کار دقیق و علمی صورت گیرد.
وی اظهار داشت: دکتر بهشتی قائل به ارتباط عمیق میان نظر و عمل از یکسو و پیوند میان عالمان روشنبین و روشنفکران دینی از سوی دیگر بود. این امر در کتاب «بهداشت و تنظیم خانواده» مشهود است که حاوی چهار جلسه بحث در انجمن اسلامی پزشکان با حضور مرحوم دکتر سامی و دیگر متخصصان است. در جلسه سوم مرحوم استاد مطهری و در جلسه چهارم مرحوم علامه جعفری وارد مباحثه میشود و کتاب از نظر روشی برجسته است. البته دکتر بهشتی پایبند به روش است و معتقد است و ضمن آنکه به نوآوری باور دارد، هر امر جدیدی را نیز ترویج نمیکند. ایشان در زمینههای گوناگون از فلسفه غرب، اقتصاد، روانشناسی، جامعهشناسی و سیاست مطالعه داشتند اما ادعا نمیکرد که اقتصاد دان، جامعه شناس یا روان شناس است، بلکه به عنوان یک عالم دینی در باب امکان انسان شناسی دینی یا اقتصاد دینی سوال میکرد. بنابراین او این مسائل را به لحاظ نهایت بحث نمیدانست، بلکه آغاز گفتوگو تلقی میکرد و این امر بسیار مهمی است که در میان دیگران کمتر مشاهده میشود.
دکتر بهشتی همچنین در پاسخ به این پرسش که آیا میشود گفت که در نظر دکتر بهشتی تاکید بر عمل بیش از آنچه در مورد دکتر شریعتی یا مرحوم مطهری مشاهده میشود، هست؟ گفت : البته اینها همه روشنفکر دینی و مصلح بودند و به مسائل عینی و انضمامی توجه داشتند اما گویا دکتر بهشتی تاکید بیشتری بر عمل دارد و حزب سیاسی تشکیل می دهد. شاید هم این امر به همان التفات او به امر اجتماعی است. ایشان معتقد بود که اگر اسلام بخواهد وارد عرصه شود باید پیوند عمل و نظر رخ دهد. او می داند که نظر بدون عمل و بالعکس فایده ای ندارد و باید دوشادوش یکدیگر باشند.
وی در ادامه تصریح کرد: یعنی از سویی به مباحث نظری و فلسفی میپردازد و از دیگر سو در تربیت نیروی متناسب با این اندیشه تلاش می کند، هم قبل و هم بعد از انقلاب. از طرفی ایشان با فرهنگ غرب ارتباط مستقیم دارد و میبیند که در آنجا رهبریهای فردی ما را به جایی نمیرساند و اندیشه باید به موازات سیاست پیش رود. از این رو در اصفهان، تهران و دیگر جاها سخنرانی میکند که توسط شهربانی احضار میشود. در عین حال شهید بهشتی به عنوان ناظر دقیق اجتماع است و احساس میکند که تا پیوند نظر و عمل صورت نگیرد کاری از پیش نمیرود و البته این عمل درازمدت و مبنایی است که به چندین نسل نیازمند است. به تعبیر ایشان باید کارها را در مسیر خودشان انداخت و در بلندمدت امور سامان میپذیرد. به تعبیر دیگر باید پرسشهای میدان عمل را در نظر سنجید و نظریهها را نیز در میدان عمل تجربه کرد و این امری است که شهید بهشتی را از دیگران متمایز میکند.

وی در ادامه درباره حضور دکتر بهشتی در غرب که از نقاط عطف زندگی اوست گفت : معمولاً دو نوع برخورد با غرب داشتهایم، یا سراپا شیفتگی یا همه انزجار و محکوم کردن. این امری طبیعی و رایج است. همه در مواجهه با بیگانگان به مقایسه دست میزنند، اما برخی در سطح مقایسه سطحی میمانند ولی دیگران به ریشهها میپردازند. البته 5 سال اقامت دکتر بهشتی در غرب بسیار موثر است اما زمینه ها از پیش بوده است. دکتر محقق هم کلاس دکتر بهشتی در دانشکده معقول و منقول تعریف میکند که دکتر بهشتی را دیدم که از پلههای دانشکده پایین میرفت و بریتانیکا در دستانشان بود و میگفت ببینید آقای دکتر غربیان چه کردهاند! این نشان از جستوجوگری دکتر بهشتی دارد. بنده یادم میآید ایشان همیشه در آلمان روزنامهها و اخبار را میخواند و تفکر میکرد، به ریشههای نظم و دقت پیشرفت غربیان میاندیشید.
دکتر بهشتی در ادامه درباره موضع شهید بهشتی درباب سنت و مدرنیته گفت : نمونههای این امر در دو کتاب ایشان، بانکداری و رفاه و بهداشت و تنظیم خانواده مشهود است. همچنین در مصاحبه تلویزیونی در باب نظام جمهوری اسلامی به این باب میپردازد. آقای بهشتی به ارتباط مستقیم این دو به صورت ساده و بسیط قائل نبود و معتقد بود که آنچه این امر را می تواند به یکدیگر پیوند دهد بنیادهاست. مثلا در بحث اقتصاد، شاهدیم که در دنیای مدرن اقتضائاتی خاص خودش را دارد. انسان اقتصادی جدید همان جانور اقتصادی است. ایشان میپرسد میتوان این بنیاد را با انسان در اسلام سنجید، همچنین در حوزه معرفتشناسی، جایگاه عقل در سنت دینی و فلسفه غربی و غیره یا ایشان در بحث زکات معتقدند که باید فلسفه زکات را فهمید و آن را با دنیای جدید تطبیق داد.
وی افزود: ایشان به بنیادهای معرفتشناسی، انسانشناسی و ارزشهای اخلاقی سنت و تجدد میپرداخت و امکان مقایسه را میسنجید. مثلا در باب لیبرالیسم همین مسیر را پی میگیرد. این آشنایی با بینادها در عمل ایشان نیز منعکس میشود و این از اقدامات وی آشکار است. مثل تاسیس روزنامه تهران تایمز که به خوبی نشانگر بینش عمیق وی نسبت به چشماندازهای جهانی است. دکتر بهشتی جهانی میاندیشد و از مصاحبههای مداوم ایشان با خبرنگاران خارجی آشکار است. او میداند که باید با جهان پیرامون ارتباط داشت. ایشان همیشه اخبار دنیا را پیگیری میکرد و جنبه ایجابیاش در مواجهه با دیگران بیش از جنبه سلبی بود. گو اینکه شهید بهشتی شخصیتی موسس داشت و همواره در پی ایجاد نهادها و انجمنهای علمی، فرهنگی و اجتماعی بود و میخواست مدارس، نهادها و صندوقهای قرضالحسنه اسلامی تجربه شود.
استاد دانشگاه تربیت مدرس درباره نقد آثار دکتر بهشتی گفت : من نقدی وارد نمیدانم، نه از باب نسبت خانوادگی بلکه به این علت که مجموعه آثار ایشان منتشر نشده است و باید آثار شهید بهشتی به طور کامل چاپ شود و بعد بتوانیم به جمعبندی برسیم. خود دکتر بهشتی نقدپذیر بود، اما این نقد با توجه به مجموعه آثار باید صورت گیرد. چون دکتر بهشتی نظاممند بود و باید او را با توجه به کلیت آثارش در نظر گرفت.
وی تصریح کرد: آثار دکتر بهشتی چنان که گفتیم بیشتر به صورت درس گفتار یا گفتار عمومی است و باید با توجه به بستر و زمینه (CONTENT) صورت گیرد. غفلت از بستر و زمینه رخدادی است که در مورد بسیاری از روشنفکران و متفکران صورت نگرفته است، بنابراین باید که آثار ایشان به کل منتشر شود تا فهم غلط صورت نگیرد. مثلا ایشان تفسیر قرآن دارد یا بحثی مفقود در باب روش تفسیر دارند، قطعا این مباحث در اندیشه ایشان در باب دین تاثیر دارد. ضمن آنکه ایشان وسواسی خاص داشتند که شاید ناشی از معلمبودن ایشان است و این امر در بنده و دیگر فرزندان ایشان نیز تاثیر داشته است.


نظر شما