به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی مجمع عالی حکمت اسلامی، نشست تجربۀ دولتسازی در چهار دهه پس از انقلاب اسلامی با ارائه حجت الاسلام والمسلمین نجف لکزایی و دبیری علمی شریف لکزایی پنج شنبه 30 بهمن ماه در مجمع عالی حکمت اسلامی قم برگزار شد.
در ابتدا حجت الاسلام لکزایی با دو رویکرد فلسفۀ سیاسی و جامعهشناسی سیاسی مفهوم دولتسازی را مورد بررسی قرار داد.
وی در ادامه سخنانش از رویکرد فلسفۀ سیاسی با اشاره به تمثیل فارابی در بحث طب و سیاست مسئولیت دولت را تأمین سلامت روحی و معنوی جامعه دانست و افزود: در نسبت با این وظیفه دولتها به دو دستۀ فاضله و غیرفاضله تقسیم میشوند. دولت فاضله سعادت دنیا و آخرت را میشناسد و به علم خود عمل میکند اما دولت غیرفاضله فقط خیر دنیا را دنبال میکند.
ویبر اساس الگوی دولت نبوی هشت مؤلفه برشمرد: ۱- رهبری فاضله (ولایت فقیه جامع الشرایط)، ۲- سیاست فاضله، ۳- دولت فاضله، ۴- فن فرمانروایی فاضله، ۵- امت فاضله، ۶- انسان فاضل، ۷- دین فاضله (قرائت کامل و جامع از دین)، ۸- علم سیاست فاضله.
در بحث تجربۀ دولتسازی در جمهوری اسلامی ایران از منظر فلسفۀ سیاسی، پیشنهاد وی این بود که باید بر انواع دولت در فلسفۀ سیاسی متمرکز شویم.
در ادامه، از رویکرد جامعهشناسی سیاسی با طرح نظریۀ ماکس وبر به تحلیل دولت در جمهوری اسلامی پرداخت. وبر از منظر فردگرایانه وارد بحث میشود و محرّکهای رفتاری را به سه دستۀ ۱. سنتی، ۲. احساسی و ارزشی، ۳. عقلی و قانونی تقسیم میکند. بر همین اساس سه مدل سنّتی ( اعمّ از دینی و غیردینی)، کاریزماتیک و قانونی را در مورد دولتها ارائه میدهد. پیشفرض وی این است که دولت کاریزما چندان دوام نمیآورد و به سمت سنّتگرایی یا قانونگرایی حرکت میکند.
وی تصریح کرد: امام گرچه شخصیت کاریزماتیک بود و یک انقلاب کاریزماتیک را محقق کرد، اما از ابتدا در پی تشکیل یک نظام قانونی بود و حتّی پیش از پیروزی انقلاب دستور داد پیشنویسی برای قانون اساسی تهیه کنند. بعد از پیروزی انقلاب هم بلافاصله تلاش کرد نظام قانونی و دولت جدید مستقر شود که این در بین انقلابهای دنیا بینظیر است. دولتی که تأسیس شد طبق رویکرد وبری دولتی قانونی با مدل دموکراتیک و مردمسالارانه و البتّه مبتنی بر دریافتها و ارزشهای دینی بود.
استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) در بخش دیگری از این نشست به ارزیابی دولت قانونی از منظر فلسفۀ سیاسی پرداخت.
از نظر وی ما با نگاه فلسفه سیاسی وارد تجربۀ دولتسازی نشدهایم و در علم و دانش و نظر که مهمترین مؤلفۀ دولتسازی هستند دچار ضعف هستیم.
رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، دولتسازی را یکی از شئون ولایت فقیه دانست و تعمیق اندیشۀ رهبری و اتصال آحاد امت اسلامی به رهبر را یکی از مهمترین وظایف دولت برشمرد. به بیان دیگر، از منظر فلسفۀ سیاسی یکی از مؤلّفههای دولتسازی در جمهوری اسلامی تعمیق اندیشۀ ولایت است و تعمیق این اندیشه باعث انسجام میان امت و ارکان دولت با رهبری میشود.
وی تأکید کرد که رفع ظلم و اقامۀ عدالت توسّط دولت زمانی اتفاق میافتد که در دانش دولتسازی پیشرفت کنیم، اندیشۀ ولایت تعمیق یابد و فضیلتگستری تحقق پیدا کند. جامعۀ اسلامی زمانی شکل میگیرد که دولت اسلامی باشد و برای این کار ابتدا باید دانش لازم را تولید و این دانش عبارت است از معرفی اسلام در تمامیت خود.
از نظر وی نظریۀ کنونی پیرامون دولتسازی یک نظریۀ التقاتی است و باید در خصوص نظریۀ دولت اسلامی به اجماع برسیم، البته برای دستیافتن به چنین نظریهای در کنار بهرهگیری از آموزههای وحیانی، تجارب نبوی و علوی و ذخایر اندیشۀ اسلامی، از تجارب بشری هم میتوان استفاده کرد. لازم است پرسشهایی که این نظریه باید به آن پاسخ دهد به صورت شفاف مطرح شود. دولت فاضله را باید متناسب با شرایط روز و به شکل میانرشتهای از منظر جامعهشناسی سیاسی، فلسفۀ سیاسی، فقه سیاسی و کلام سیاسی تعریف کرد. برای این کار، نخستین مرحله، تولید دانش متناسب با هر یک از این گامها است.
در پایان نشست، به پرسشهای تعدادی از حاضران پاسخ داده شد.
نظر شما