پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۲۳ اسفند ۱۳۹۹، ۱۱:۲۲

معرفی کتاب تازه منتشر شده آرش حیدری و مهشاد مهاجرانی؛

کهریزک: برونِ‌ِ درونِ تهران/ تفریحات بچه‌های کهریزک چه بود؟

کهریزک: برونِ‌ِ درونِ تهران/ تفریحات بچه‌های کهریزک چه بود؟

«کهریزک: برونِ‌ِ درونِ تهران» نوشته آرش حیدری و مهشاد مهاجرانی منتشر شد. از وجوه جالب توجه این کتاب بازگشت به تاریخ کهریزک است؛ بازگشتی که صرفاً تاریخچه کهریزک را بیان نمی‌کند.

به گزارش خبرنگار مهر، «کهریزک کجاست؟» شاید اولین و یکی از مهم‌ترین سؤال‌هایی باشد که با دیدن عنوان کتاب به ذهن می‌رسد و گزاره‌ها جواب‌هایی از پیش تعیین شده‌ای است که به خانه سالمندان کهریزک و زندان معروف آن و در نهایت به نزدیکی‌اش به بهشت زهرا و مرکز زباله آراد کوه اشاره دارد. جواب‌هایی که همه، پیش فرض برون افتادگی وبه حاشیه رفتن را برای کهریزک یدک می‌کشند. فرضی که نگاه آسیب شناسانه به کهریزک را رقم می‌زند. نگاهی که کهریزک را تلی از آسیب می‌بیند که با کلید و رمز آسیب شناسانه باید به جان آن افتاد و آن را هرچه زودتر به حالت عادی برگرداند. به عبارت دیگر نگاهی که حاشیه نشینی را نوعی انحراف در نظر می‌گیرد و علل و عوامل مختلفی را مصوب آن و راه حل آن را تنها در دست بازگرداندن مسیر به سمت راه اصلی می‌دانند. اما مسئله شاید در همین مسیر به اصطلاح اصلی باشد. در بخشی از کتاب می‌خوانیم:

«حاشیه نشینی محصولِ درون مانگارِ ساختاری است که در آن رابطۀ مشخصی بین اقتصاد، توسعۀ شهری، مهاجرت، تمرکز و… برقرار است. مسئله بر سر تحلیل شکلِ این رابطه است و نه فهرست کردنِ عناصرِ موجود در این ساختار. مسئله این است که عناصر این ساختار چه شکلی دارند و چگونه آرایش پیدا کرده اند که ی کی از گر هگاه های آنها به حاشیه نشینی تبدیل شده است. حاشیه نشینی محصول ک جریختی ی ا انحراف از مسیر اصطلاحاً اصلی نیست… این بدان معنا نیست که حاشیه نشینی طبیعی است بلکه بدان معنا است که تا زمانی که رابطۀ اقتصاد، شهر، نیروی کار، ملک و مسکن و… به این شکل خاص است، حاشیه نشینی گریز ناپذیر است.» (ص .۱۰)

مهشاد مهاجرانی یکی از نویسندگان کتاب در این باره می‌گوید: «تلاش ما در این کتاب بر هم ریختن همین معادلات فکریِ از پیش تعیین شده و ایستادن بر پشت بام خانه سالمندان و دیدن یک شهراست. شهری که حیاتی را برای ما نمایان می‌کند، شهری که اولین کارخانۀ صنعتی ایران را در بر داشته و حالا جایگاهی است از هر آنچه نباید در تهران باشد. کهریزکی که در آن بیش از هر چیز دیگری ساخت و سازهای آن و املاکی‌ها به چشم می‌آید. چمن زمین گذشته که روزی اولین کارخانه صنعتی ایران را در خود جای داد چگونه تبدیل به مکانی برای دفع هر آنچه نباید در تهران باشد، شد. تفرجگاه سابق تهرانی ها که اکنون برای اهالی تهران یادآور زندان و نیستی و مرگ است این مسیر طرد را چگونه طی کرده است. خشکسالی چگونه آرایش کهریزک را حول ساخت و سازهای روزافزون تغییر می‌دهد و تمام پلشتی های تهران را به دوش می‌کشد و صدایی از آن بلند نمی‌شود».

کتاب درگیر در فهم معادلاتی است که کهریزک را بدین شکل تولید کرده‌اند. آرش حیدری دیگر نویسندۀ کتاب در این باره می‌گوید: «مفهوم «تولید شدن» برای ما مفهومی کلیدی است. تصوراتِ نیوتنی از فضا-زمان نمی‌توانند منطق فضای شهری را توضیح دهند چراکه تصور می‌کنند با مکانی مواجه هستیم که روی آن ساختمان‌ها و مردمان قرار گرفته‌اند. اصلاً اینطور نیست! فضا تاریخ دارد و در فرایند تاریخی ساخته می‌شود. به این معنی ما به دنبال همین فرایند تولید شدن گشته‌ایم و تلاش کرده‌ایم آن را نشان دهیم تا با این ایدئولوژی‌های آسیب‌شناسانۀ رایج تعیین تکلیف کنیم. ایدئولوژی‌هایی که فرایندهای اجتماعی را با تفکری خام ذیلِ دسته‌بندی عوامل می‌فهمند و با به اصطلاح راهکار دادن در پی حل مسئله‌اند. مسئلۀ ما این است که خودِ اینم شیوۀ اندیشیدن به شهر و آنچه آسیب‌اجتماعی نامیده می‌شود مسئلۀ اصلی است. در این کتاب صحنه جدال و تلاقیِ نیروهایی را ترسیم کرده‌ایم که در گره‌گاهشان کهریزک در منطقی که امروز می‌بینیم تولید شده است و این فرایندی تاریخمند است. به عبارت دیگر در منطقی تبارشناسانه به دنبال فهم آن فرایندهایی بودیم که از خلال جزئی به نام کهریزک هندسۀ کل و محصولاتش را توضیح‌پذیر کنیم.»

از وجوه جالب توجه این کتاب بازگشت به تاریخ کهریزک است؛ بازگشتی که صرفاً تاریخچه کهریزک را بیان نمی‌کند بلکه لحظه‌های مهمی را از دل اسناد بیرون می‌کشد وچگونگی تداوم نسبت‌های تاریخی را در اکنون ما جستجو می‌کند و نشان می‌دهد که تا چه اندازه تاریخ های گذشته همچنان در هستی ما تداوم دارند و این وجه آرشیوی را درکنار روایت‌های شفاهی اهالی کهریزک قرار می‌دهد. به عبارت دیگر در کنار مطالعۀ تاریخی با روش اسنادی با مردم‌نگاری نیز در پی نوعی تاریخ شفاهی می‌گردد و تبارشناسی خود را در تلاقی این دو افق روش‌شناختی پی می‌گیرد. در طول کتاب با روایت های متعددی از اهالی کهریزک مواجه می‌شویم برای مثال در یکی از روایت های اهالی آمده است که:

«از تفریحات خیلی خوب بچه های کهریزک می‌دونید چی بوده؟ الان حالا مرده شور خونه رو بستن، قبلاً بچه‌ها می‌رفتن بهشت زهرا که ببینیم مرده رو چطوری می‌شورن. تفریحشون این بوده می‌رفتن نگاه می‌کردن. یه تفریح دیگه جوونای کهریزک این بود عصر پنج شنبه‌س بریم بهشت زهرا خیراتی زیاده. ببینید پارک نمی‌رفتن می‌رفتن بهشت زهرا میوه شیرینی می‌گرفتن، همیشه‌ام اصطلاحی هست بین ما که همه می‌خوان ادعا کنن ما بچه ته دنیاییم، ما کهریزکیا میگیم ما یه ایستگاه بعد ته دنیاییم، یعنی همه میان بهشت زهرا ما یه ایستگاه بعدشیم یعنی ته دنیا که رسیدی ما یه ایستگاه بعدشیم» (ص ۹۴)

این کتاب در۵ فصل و ۱۰۳ صفحه نوشته شده است. فصل‌های کتاب از این قرار است:

فصل اول: «چشم انداز»: در این فصل نویسندگان با توضیحی از پوزیتیویسم و فهم عامیانه از فضا سعی دارند با توضیحِ چگونگی تولید و بازتولید کهریزک در تکینگی‌اش نشان دهند و این مسئله را طرح کنند که فهمِ درون‌ماندگار شهر چگونه ممکن است و چرا باید صورت گیرد.

فصل دوم: «کهریزک و تاریخ مندیش»: در این فصل نویسندگان سه لحظۀ بنیادین را از دل مطالعه‌ای اسنادی برجسته ساخته اند: تأسیس کارخانۀ قند، اصلاحات ارضی و بدل شدنِ کهریزک به بارانداز. این سه لحظه را با مطالعه‌ای اسنادی روشن کرده‌اند و سعی دارند امکان‌های گذشتۀ کهریزک که در اکنون حاضر است را نمایان کنند.

فصل سوم: «کهریزک در جدال روایت ها»: در این فصل نویسندگان لایه‌ای دیگر از آرشیو را نشان می‌دهند که لزوماً در دل اسناد مکتوب حاضر نیست اما با منطقی آرشیوشناسانه می‌توان آن را پاراه‌ای بزرگ از آرشیو تاریخی به حساب آورد. به تاریخ شفاهی و روایت‌های مردمان کهریزک از زندگیشان اشاره دارد و نسبت این روایت را با لحظه‌های بررسی اسنادی روشن می‌کند. این فصل نشان می‌دهد که کهریزک برخلاف آنچه در گفتارهای رایج بازنمایی می‌شود که یک میدان نبرد تمام عیار است و منظر ساکنان کهریزک به حیات اجتماعیشان سرتاپا مقاومت است.

فصل چهارم: «منطق قدرت نهادی»: در این فصل نویسندگان از نهادهای قدرتی می‌گویند که صدای غالب کهریزک هستند و صدای فضاهای غیر رسمی کهریزک را به سکوت می‌برند. در همین فصل است که روایتی خواندنی از آنچه در مرکز زباله آرادکوه می‌گذر دیده می‌شود؛ روایتی که چرایی تداوم حضور مرکز زباله در کنار کهریزک را روشن می‌کند.

فصل پنجم: «یک ایستگاه بعد از ته دنیا»: در این فصل نویسندگان سعی دارند کهریزک و فضاهای شکل‌بندیش را در بطن روابط نیروها توضیح دهند. نیروهایی که از یک سو با منطق توسعه و مدرنیزاسیون قابل توضیح‌اند و از دیگر سو در تلاقی این توسعه با منطق سرمایه. این برخورد نیرو-نسبت‌هایی را پدید می‌آورد که بازیگرانِ اصلیِ میدان کهریزک هستند و رابطۀ قدرتی را پدید می‌آورد که کهریزک را ممکن کرده است نیروهایی که هرکدام منشأ و خاستگاهی متفاوت دارند.

کد خبر 5168242

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha