۲۲ آبان ۱۴۰۱، ۱۰:۴۵

در گفتگو با مهر بررسی شد؛

آسیب‌شناسی کسب‌وکارهای خرد و خانگی

آسیب‌شناسی کسب‌وکارهای خرد و خانگی

در سالیان اخیر راه‌اندازی کسب‌وکارهای خرد و خانگی و تاثیر و نقش‌ آن در سرانه درآمد خانواده‌ها و درآمد ناخالص ملی به یکی از مباحث مهم در حوزه کارآفرینی و اشتغال‌ تبدیل شده است.

به گزارش خبرنگار مهر، در سالیان اخیر راه‌اندازی کسب‌وکارهای خرد و خانگی و تأثیر و نقش آنها در سرانه درآمد خانواده‌ها و تولید ناخالص ملی، به یکی از مباحث جالب توجه در حوزه کارآفرینی و اشتغال تبدیل شده است.

توجه به کسب‌وکارهای کوچک و خانگی در کشورهای پیشرفته و برخوردار اقتصادی، باعث شده تمرکز بر این نوع مشاغل در سایر کشورها نیز امری مهم و ضروری به حساب آید و از جمله الزامات و بایدهای اشتغال‌زایی نوین شمرده شود. در این‌جا است که بر سبیل پژوهش و ضرورت، طرح چند سوال واجب و خطیر به نظر می‌رسد؛ از جمله، کسب‌وکارهای خرد و خانگی به شکل عملی و نه از منظر تئوریک، چه‌قدر می‌توانند در اشتغال‌زایی و رفع مشکل بیکاری نقش داشته باشند؟ این کسب‌وکارها در کنار مزایا و پتانسیل‌هایی که از آن انتفاع می‌برند با چه تهدیدها و کاستی‌های مواجه هستند؟ دولت‌ها در فرآیند ایجاد و راه‌اندازی کسب‌وکارها چه نقشی را باید ایفا کنند؟ و پاشنه آشیل و نقطه ضعف مشاغل خرد و خانگی چیست؟

طرح و وجوه دستیابی به پاسخ چنین پرسش‌هایی بهانه گفتگویی شد با یحیی چاقویی استاد دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران با محوریت آسیب‌شناسی کسب‌وکارهای کوچک و خانگی.

چاقویی از جمله صاحب نظران و چهره‌های دانشگاهی عرصه اشتغال است.

- اگر موافق باشید گفتگو را از این‌جا آغاز کنیم که چه تعریف کلاسیک و جامعی را برای کسب‌وکارهای خرد و خانگی قائل هستید؟

کسب‌وکار خرد و خانگی تعریف و شاخصه‌های ویژه خود را دارد؛ از جمله اینکه، به هیچ نهاد و سازمانی وابسته نبوده و استقلال کامل داشته باشد. همچنین خیلی بزرگ و گسترده نباشد و نهایتاً تعداد و حجم پرسنلش به سه تا پنج نفر برسد. از نظر من کسب‌وکارهایی که بیش از ۵ نفر کارمند داشته باشد در رسته خرد و خانگی دسته‌بندی نمی‌شود.

- در کسب‌وکارهای خرد و خانگی چه سهم و نقشی در اقتصاد و سرانه درآمد ناخالص ملی، به ویژه کشورهای پیشرفته دارند.

به نظر بنده این کسب‌وکارها به شکل ذاتی و منطقی نمی‌توانند سهم بزرگی را در اقتصاد داشته باشند چرا که کسب‌وکارهای خرد و خانگی قادر نیستند ادامه حیات بدهند، مگر این‌که به شکل دیگری از کسب‌وکار تبدیل شوند. ایجاد و راه‌اندازی کسب‌وکار کوچک و خانگی در کوتاه‌مدت و با توجه به مدیریت هزینه‌ها اقدام ارزنده‌ای است اما امکان دوام، پایداری و استمرار آن برای درازمدت وجود ندارد. به عبارت بهتر، یک کسب‌وکار برای همیشه نمی‌تواند به شکل کوچک و خانگی بماند که اگر چنین شود حتماً در نهایت کارش به شکست و ورشکستگی ختم خواهد شد و آسیب می‌بیند. کسب‌وکارهای خرد و خانگی باید به سمت کسب‌وکارهای متوسط و بزرگ یا اشکال دیگر بروند و این سیکل تکرار شود. اعتقاد دارم که این کسب‌وکارها به نوبه خود در اقتصاد سهم دارند اما نه آن‌قدر که درباره آن تبلیغ می‌شود.

- کسب‌وکارهای خرد و خانگی تا به امروز چقدر در ایران جدی گرفته شده‌اند، به ویژه توسط دولت‌ها، مسئولان ذیربط و دست‌اندرکاران ایجاد اشتغال در کشور؟

در شعار و کلام خیلی زیاد اما در عمل خیلی کم؛ لااقل تا جایی که من اطلاع دارم. البته حمایت‌هایی می‌شود و دستورالعمل‌ها و آیین‌نامه‌هایی وجود دارد اما خیلی جدی گرفته نمی‌شود. کسب‌وکارهای کوچک و خانگی برای حمایت‌های مالی نیاز به پشتیبانی‌های مشاوره‌ای و کمک در اخذ مجوز و مساعدت در وضع قوانین و مقررات دارند. اصولاً حمایت‌های مالی در رده‌های بعدی پشتیبانی از این کسب‌وکارها قرار دارد. دولت باید در کنار این کسب‌وکارها به عنوان یک حامی مشاوره‌ای باشد. صاحبان این کسب‌وکارها نه از سرمایه چندانی برخوردار هستند و تجربه کافی دارند که برای مثال به دنبال مشاوره بروند. دولت باید این کار را برایشان انجام دهد. اصولاً دولت باید نقش شتاب‌دهنده برای آن‌ها داشته باشد. در حال حاضر، با نگاهی به مراکز رشدی که در دانشگاه‌ها شکل گرفته و قرار است از کسب‌وکارهای خرد و خانگی حمایت کنند، متوجه می‌شوید غالب شرکت‌هایی که در این مراکز مستقر شدند سال‌هاست حضور دارد اما اصولاً این شرکت‌ها کسب‌وکار کوچک و خانگی نیستند.

- کسب‌وکارهای خرد و خانگی چه ویژگی‌های منحصر به فردی دارند و از چه مزایا و پتانسیل‌هایی برخوردار هستند؟

اول، خیلی چابک هستند یعنی به سرعت می‌توانند تغییر شکل دهند که یک ویژگی مهم است. دوم، چون کوچک هستند و پرسنل کمی دارند و این پرسنل هم غالباً یکدیگر را می‌شناسند و روابط طولانی و فامیلی دارند، به شدت اعتماد در این کسب‌وکارها برقرار است. به عبارت دیگر، یکی از سم‌های مهلک کسب‌وکارهای متوسط و بزرگ یعنی بی‌اعتمادی در بین کارکنان و حتی عدم اعتماد اولیه میان مؤسسان، در کسب‌وکارهای کوچک و خانگی وجود ندارد. ویژگی بارز سوم این‌که، کسب‌وکارهای خانگی کارهای کوچک را خیلی خوب انجام می‌دهند. از آن‌جا که ساختارشان چابک است و منابع مالی محدودی در اختیارشان قرار دارد کارهای کوچک را به خوبی می‌توانند به سرانجام برسانند. این کسب‌وکارها عموماً گرفتار بروکراسی اداری نیستند.

در کسب‌وکار بزرگ علی‌رغم این‌که شرکت خصوصی است و به ظاهر هیچ ربطی به دولت ندارد، اما بروکراسی اداری در ساختارش وجود دارد. همچنین تصمیم‌گیری در کسب‌وکارهای خرد و خانگی فرآیند ساده و آسانی دارد و هر تصمیم جدیدی را در عرض مدت کوتاهی می‌توانند اجرا کنند. نه نیازی به طرح و تصویب در هیأت مدیره است و نه احتیاجی به گذراندن فرآیندهای دست و پاگیر اداری دارند.

- این کسب‌وکارها چه‌قدر می‌توانند در خودکفایی خانواده و ارتقای سطح اقتصادی جامعه نقش‌آفرینی کنند؟

به نظرم می‌توانند سهم داشته باشند اما نه آن‌قدر که ما شعارش را می‌دهیم. به باور من، این کسب‌وکارها در مجموع می‌توانند یاری‌رسان ۳۰ درصد از کل جامعه در خودکفایی و افزایش توان اقتصادی باشند. البته کسب‌وکارهای خرد و خانگی علاوه که می‌توانند برای کارآفرینی ایجاد شغل کنند قادر هستند برای افراد دیگری هم به شکل مستقیم یا با واسطه اشتغال‌زایی ایجاد کنند اما کارآفرینان از آن‌جا که آموزش دیده نیستند گاهی در مسیری می‌افتند که در نهایت منجر به شکست‌شان می‌شود. در بررسی میزان موفقیت و اشتغال‌زایی کسب‌وکارهای خانگی باید ضریب شکست در آن‌ها را هم بررسی کرد و دید چه‌قدر می‌توانند باعث آسیب‌های مالی و روحی برای صاحبان خود شوند. باید حواس مسئولان و سیاست‌گذاران به این مهم معطوف باشد که صاحبان این کسب‌وکارها چند درصد احتمال موفقیت دارند و چه میزان ممکن است شکست بخورند. شکست برای صاحبان کسب‌وکارهای خرد و خانگی مهلک و غیرقابل جبران است، چرا که منابع مالی محدودی دارند و بسیار آسیب‌پذیر هستند. گاهی یک شکست، تمام منافع و مزیت‌ها را از بین می‌برد و بی‌اثر می‌کند.

- کسب‌وکارهای خرد و خانگی تا چه میزان می‌توانند در شرایط و مقاطع خاص اجتماعی و اقتصادی مثل دوران شروع ویروس کرونا و رکود اقتصادی برآمده از آن کمک کنند و در به گردش درآوردن چرخ اقتصاد نقش ایفا کنند؟

این کسب‌وکارها چون چابک هستند می‌توانند در برهه‌ها و مقاطع خاص همچنین در شرایط خاص می‌توانند تغییر حالت بدهند و بروند به سمت بخش‌های از اقتصاد که دچار بحران است و نیاز به کمک و ترمیم دارد. می‌توانند حتی خدمات خود را تغییر دهند و محصولات‌شان را عوض کنند. حتی قادر هستند که خدمات جدیدی را ارائه دهند. چابکی این کسب‌وکارها باعث می‌شود که بتوانند در شرایط بحران عملکرد مؤثری داشته باشند.

- سازمان‌های مردم‌نهاد و ارگان‌های خدمت‌رسان که دغدغه کارآفرینی و اشتغال‌زایی را در کشور دارند چه‌قدر می‌توانند و باید کسب‌وکارهای خرد و خانگی را جدی بگیرند و بر روی آن سرمایه‌گذاری کنند؟

اگر می‌خواهند کمک کنند، دخالتی در کسب‌وکارها نداشته باشند و فقط نقش شتاب‌دهنده را برای کارآفرینان ایفا نمایند. خط و ربط به کارآفرینان ندهند بلکه به عنوان یک مشاور در کنارشان باشند. حتی به نظرم کمک مالی به این کسب‌وکارها هم می‌تواند حکم سم را برایشان داشته باشد. ارائه تسهیلات هم باید ضابطه‌مند و برنامه‌ریزی شده باشد. این نهادها و سازمان‌ها نباید نقش تصدی‌گری داشته باشند و تنها به عنوان شتاب‌دهنده و تسهیل‌کننده در کنار صاحبان این کسب‌وکارها بمانند.

کد خبر 5630623

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha