به گزارش خبرنگار مهر، در این جلسه حسن بلخاری درباره جامعه شناختی هنر نقاشی در این دوره گفت: "از دیدگاه مورخان هنر، دهههای چهل و پنجاه دهه احیا نقاشی قهوه خانه ای است. این پیام بسیار مهمی برای بررسی هنر معاصر است. در واقع اوج این هنر در دوره قاجار و بعد از آن کمال الملک و در ادامه دوره ناتورالیسم هنری ایران است و در واقع این هنر بازنمایی زیبایی شناسانه طبیعت است."
رئیس پژوهشکده هنر فرهنگستان هنر افزود: "در دهه 40 از لحاظ سیاسی و اجتماعی با مدرنیزاسیون غربی مواجهیم. سال 1343 در ایران وزارت فرهنگ و هنر تشکیل و این سیاستگذاری موجب احیا نقاشی قهوهخانهای شد. این احیا به چند مساله برمیگردد، اول بازگشت به سنتها در نقاشی و حضور مذهب در نقاشی این دهه که نقاشی قهوهخانهای مایههای ملی و مذهبی پیدا می کند. دلیل دیگر نسبت هنرمندان دهه چهل با دولت است که آنها فرمهایی مستقل در تضاد با سیستم دولت به وجود آوردند."
مرتضی گودرزی نیز درباره تحولات نقاشی هنر این دو دهه گفت: "دهه های 40 و 50 کلیدی ترین نقش را در نقاشی ایران دارد و واقعیت های این دوره هنوز جاری و بستر شکلگیری نقاشی ایران است. در آثار این دو دهه وجه صادقانهای در انعکاس بیواسطه جریانات موجود در جامعه دیده می شود که مهم ترین درگیری و چالش آن بین سنت و مدرنیته است. هنرمند این دوره میخواهد از سنت خود بگریزد ولی نمیتواند چون ایرانی و مسلمان است. حتی اگر هنرمند هم این مسئله را رد کند اثرش اجل بر روایت زمانه خود است."
رئیس پژوهشکده هنر حوزه هنری در ادامه گفت: "هنرمندان ما در این دو دهه در چالش با دولت کمتر اثر آفریدند و در آثارشان سنت را بر اساس باور و ملیتشان که در فضای ذهنی یک ایرانی جاری است، گنجاندند و آثار بسیار قابل تاملی برای نسل جوان و استادان امروزی پدید آوردند. چون هنرمند آن دوره و هر دوره ای دوست دارد در حفظ استقلال خودش در اثرش اعاده شخصیت کند."
گودرزی با اشاره به اینکه نمی توان به هنر آن دو دهه نمره 20 داد گفت: "نمی توانیم تلاش های صادقانه و جستجوگرایانه هنرمندان را نادیده بگیریم و حاصل تلاش های آنها آثارشان است و بیش از هر تحلیل دیگری در مباحث اجتماعی و اقتصاد هنر آموزنده است. به خصوص مکتب سقاخانه که همه هویت ایران را دربر می گیرد و سرچشمه های فکری هنرمندان ایران است."
هادی نیز در ادامه این نشست گفت: "در این دوره نقاشانی که با نگاه به قطب های هنری و بدون مجذوب بودن در آن قطب ها در پی شناخت ارزش های جهان بینی و ارزش های زندگی ایران در پیرامون خود بودند و این آگاهی هنرمند به زمان و الگوهای رفتاری و مناسبات اجتماعی اوست که آثارش را در تاریخ نقاشی ایران ماندگار می کند، این وفاداری هنرمند به فرهنگ خودش است که زمان نیز به پایداری اثرش وفادار می ماند و جهان را به ستایش چنین آثاری وامیدارد."
این نخستین جلسه نقد و بررسی هنر پیش از نمایشگاه هنر معاصر در دهههای 40 و 50 بود و به گفته مسئولان برگزاری این نمایشگاه، ادبیات، سینما و هنرهای دیگر این دوره نیز مورد بررسی قرار میگیرد.
نظر شما