به گزارش خبرنگار هنري " مهر " دكترسرير، ازموسيقيدانان برجسته اي كه نزديك به چهل سال درزمينه هاي مختلف موسيقي فعاليت كرده است وآثاراورا بيشتربا صداي محمد نوري شنيده ايم ، درابتدا درباره موسيقي پاپ گفت: استقبال گسترده از اين نوع موسيقي بخصوص بين قشر جوان همه را شگفت زده كرده است موسيقي پاپ در جهان امروز تعاريف متفاوتي دارد. اما پرسش من اين است كه آيا هر موسيقي اي كه نازل تر به نظر مي رسد و در طبقه ديگري جاي نمي گيرد پاپ است؟ مسلما اين طور نيست اما با نوع بخصوصي كه متداول شده است اين تلقي بوجود آمده است، اما اگر بخواهيم به چشم انداز و تعريف مشخصي برسيم بايد گذشته آن را ببينيم، تا به دو پرسش مهم و دو دل نگران مهم پاسخ بدهيم.
سريردرباره دل نگراني ها گفت: اولين پرسش اين است كه آيا اين پديده به موسيقي ملي ما لطمه مي زند يا خير؟ و دومين پرسش اين كه كلام اين موسيقي چگونه بايد باشد آيا به صرف اين كه اين موسيقي ساده تر و روان تر از موسيقي هاي ديگر است مي توان هر كلامي را در آن گنجاند. مي دانيد كه كلام در موسيقي تنها چيزي است كه مفهوم عيني و تصويري به موسيقي مي دهد و از اين لحاظ كلام مهمتر از عوامل ديگر است.
سرير با اشاره به تاريخ موسيقي گفت: در روم و يونان قديم هم موسيقي هايي وجود داشتند كه مردم با آن شادي مي كردند و آن را تنها براي رفع خستگي استفاده مي كردند در كتاب مجمع التواريخ هم از قول بهرام گور نقل شده است كه او از هند دوازده هزار خوانند و نوازنده آورد تا مردم را شاد كند. در دوره سرمايه داري هم موسيقي مردمي رونق زياد گرفت.
اين دوره كه با رونق زندگي مردم همراه بود مردم به تفريح رو آوردند آنها مي خواستند از موسيقي براي رفع خستگي استفاده كنند موسيقي پاپ مرز بين موسيقي شهري و موسيقي روستايي شد و كم كم در همه جا فراگير تر از هم انواع موسيقي شد. در قرن هجدهم و نوزدهم كم كم موسيقي هايي شكل مي گيرد كه ريتم هاي ساده اي داشت با رواج صفحات موسيقي و ميكروفن خواننده هاي متنوع تري هم وارد صحنه شدند تا دوره الويس پريسلي وبيتل ها كه موسيقي پاپ به طرزبي سابقه اي رشد كرد و به صورت يك صنعت اقتصادي به آن نگاه شد.
سرير با توضيح اين كه امكانات علمي و تكنولوژيك هم يكي ديگر از عوامل رونق موسيقي پاپ است، گفت: تحولات علمي و تكنولوژيك باعث شد كه شتاب اقتصادي بيشتري در اين موسيقي بوجود بيايد. در اين دوره تمركز مردم كمتر از پيش شده بود و همين باعث شد كه مردم حتي اگر علاقه هم داشتند سمفوني گوش كنند فرصت يا تحمل شنيدن موسيقي طولاني را نداشته باشند. آنچه بيشتر از همه موثر بود تحولي بود كه در كلام پيش آمد. اشعار عاشقانه و مستقيم ، رئال و سطحي نگري هاي موجود در آن باعث شد مردم با موسيقي ارتباط بيشتري پيدا كنند البته اين مساله ارزش هنري موسيقي پاپ را به شدت كم كرد در صورتي كه اشعار نوين سرشار از تركيبات تازه و امروزي است و شايسته است كه از آنها استفاده بيشتري بود.
عامل ديگري كه موسيقي پاپ را رايج تر از ديگر موسيقي ها كرد امكانات اجرايي گسترده آن بود دستيابي ساده به برنامه هاي رايانه اي وسايل نوين ضبط و سازهاي متنوع باعث شد كساني كه اطلاعات چنداني هم نسبت به موسيقي ندارند بتوانند موسيقي پاپ ارايه دهند و اين به همان اندازه كه مثبت بود منفي هم بود.
وي بااشاره به موسيقي پاپي كه در ايران رايج بود، گفت: با تاثير نفوذ غرب و فرهنگ غربي و تحول ادبيات و نثرهاي شاعرانه موسيقي هم موازي با كلام متحول شد. علاقه مندان به اين موسيقي كساني بودند كه با فرهنگ غربي آشنايي داشته و زندگي فعالتري داشتند در نتيجه از اين موسيقي براي رفع خستگي استفاده مي كرد در ابتدا اين موسيقي از تصانيف قديمي ايراني ، موسيقي هاي محلي و موسيقي ايراني گرفته شد اما بعد ها ربع پرده ها و فواصل موسيقي ايراني كمتر در آن استفاده شد. تفاوت عمده موسيقي پاپ با موسيقي ايراني ملودي هاي كوچكتر آن است كه امروزه شكلي يكنواخت و تقليدي به خود گرفته است. علاوه بر اين هارموني رقيق و هموفونيك و كلام نازل هم در موسيقي پاپ ديده مي شود. استفاده از سازهاي الكترونيك هم در پتپ رايج شد البته اين سازها بيشتر از اين كه به تحول موسيقي پاپ در ايران كمك كند به ضرر آن بود گاهي اوقات گمان مي كنم اگر برق قطع شود بسياري از نوازندگان و آهنگسازان ديگر قادر به ادامه كارشان نخواهند بود. ممكن است اين صحبت ها خيلي ها را برنجاند اما حقيقت است و روند موسيقي پاپ در سالهاي اخير اين موضوع را ثابت مي كند.
سپس سرير در پايان به عنوان راهكارهاي ممكن براي بهبود موسيقي پاپ گفت: من معتقد نيستم كم اطلاع ترين افرا د در موسيقي پاپ فعاليت مي كنند اما آنچه به جامعه ديكته مي شود صحيح نيست. به نظر من جوهر ملوديها بايد به كارهاي خلاقه نزديكتر شود و از طرفي به فرهنگ موسيقي ايراني هم نزديك تر شود. به قول فريدون مشيري "بايد دست تو را بگيرد و با خودش به راه معرفت بيشتر و احساس برتر بكشاند" . علاوه بر اين هارمون ها و تنظيم ها همبايد منطبق با فرهنگ ، خواست ، دانش و درك عمومي شود.
دست اندركاران بايد سعي كنند اين نوع موسيقي تعداد بيشتري را به خود جلب كنند.
وي افزود: جامعه بعد از جنگ عموما با مشكلات رواني همراه بود موسيقي در ابعاد نواختن آواز، و حركت بايد به سمت درمان جامعه پيش برود.
وي در پايان با بازگشت به دو پرسش ابتدايي خود گفت: حال بايد پرسيد آيا اين موسيقي بد است و به ضرر موسيقي ملي؟ خير اين موسيقي در همه جاي دنيا هست و در همه جاي دنيا نگراني براي هويت ملي وجود دارد حتي در اروپا اما با حفظ هويت و چهره ملي در اين موسيقي مي توان اين نگراني را از بين برد. موسيقي ملي ما آنقدر ناپايدار و سست نيست كه به اين زودي ها از بين برود. استفاده از اشعار و كلام مناسب تر هم مي تواند به بهبود وضع موسيقي پاپ كمك كند. در سال هاي اخير كلمات فاخر از ترانه ها دور شده اند و كلام محاوره اي كه ارزش چنداني ندارد جاي آن را گرفته اند در دوره مشروطيت ترانه هاي ارزشمندي وجود داشت كه تا به حال هم زنده مانده و زمزمه مي شود. بهتر است اشعار فاخر و بديع و خلاق باشند.
وي در پايان گفت: ما مي دانيم كه جوانان نگاه خوب و دقيقي به موسيقي دارند و مي توانيم با دقت بيشتر نقايص آن را از بين ببريم. اگر موسيقي پاپ را بيشتر به عنوان يك اثر هنري پاپ و ماندگار نگاه كنيم موفق خواهيم بود.
بهتر است تنها به امروز فكر نكنيم جوانها نقدهاي جانانه اي نسبت به موسيقي دارند و اين نشانه اصلي قدم هاي سازنده اي به سوي ارتقاي آثار موسيقي است كه درد اصلي جامعه موسيقي ما را تشكيل مي دهد.
نظر شما