پیام‌نما

إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا * * * * قطعاً کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، به زودی [خدای] رحمان برای آنان [در دل ها] محبتی قرار خواهد داد. * * مؤمنى را كه هست نيكوكار / بهر او مهر مى‌دهد دادار

۲۸ بهمن ۱۳۸۲، ۱۶:۱۸

محمد رضا سرشار در گفت و گو با " مهر ":

بسياري از مشكلات ، در سايه توسعه فرهنگي و علمي قابل حل است

بسياري از مشكلات ، در سايه توسعه فرهنگي و علمي قابل حل است

خبرگزاري " مهر " : محمد رضا سرشار ( رضا رهگذر ) از چهره هاي سختكوش و شناخته شده فرهنگ و هنر است . تعدد آثار منتشر شده وي در حوزه ادبيات ، نقد ادبي ، كودك و نوجوان ، دين و ... گواه بر اين مدعاست ، علاوه بر اين ، حضور اين نويسنده و منتقد در حوزه مديريت فرهنگي هم طي دو دهه اخير بر اهل فرهنگ پوشيده نيست . آنچه مي خوانيد ، حاصل گفت و گوي خبرنگار ادبي " مهر " با سرشار است.

با توجه به جايگاه تعيين كننده اي كه در حوزه فرهنگ و ادبيات داريد، آيا بهتر نبود سياست را به اهل آن مي سپرديد و به نوشتن ادامه مي داديد؟

 نگاه بنده به سياست ، همان نگاه شهيد مدرس است  كه سياست را عين ديانت و ديانت را عين سياست مي دانست . با اين ديدگاه ، معتقدم كه آحاد مردم كشور ،  بنا به وظيفه ديني ، انقلابي و انساني خود ،  در قبال آنچه در جامعه شان و نيز جهان مي گذرد ، مسوولند.
اگر حمل برريا نشود ،  بنده به شهادت آثاري كه  تاكنون منتشر كرده ام - خاصه كتابهاي قبل از انقلابم - بسياري از فعاليتهاي اجتماعي ام ، از سر همين تعهد بوده است. اگر روزي نوشتن را به مدت لااقل  سه سال (1360 - 1363) به طور كامل تعطيل كردم و به راديو رفتم ، از سر همين اساس تعهد بود. اگر حدود ده سال از بهترين و خلاقه ترين سالهاي عمرم را صرف آموزش و پرورش استعدادهاي داستان نويسي كردم ، از سر همين احساس تعهد بود. رو آوردنم به نقد و مباحث نظري داستان ، يا تصدي سردبيري چند نشريه يا دبيري فلان بخش فلان روزنامه ، بر اساس همين نگرش بود. همچنان كه تقبل آن همه دردسر و مشكلات براي تشكيل انجمن قلم ايران ... حالا هم زمانه اي است كه شتاب تحولات اجتماعي و جهاني به حدي رسيده است كه با يك گوشه نشستن و با فراغ بال داستان نوشتن و دل بستن به جريان لاك پشت وار صنعت چاپ و نشركشور براي چاپ و توزيع آثار ، جور در نمي آيد.  در واقع شرايطي از جهاتي مشابه صدر مشروطه در كشور پيش آمده ،  يعني همان طور كه درآن زمان عده قابل توجهي از شاعران و نويسندگان ، به ضرورت زمانه وارد فعاليت هاي مستقيم سياسي شدند ، در اين زمان هم ، به نظر من ، چنين

  با وجود اينكه انقلاب ما از اساس ،  يك انقلاب فرهنگي است و رهبر و ديگر سران آن، بدون استثنا ، همه از چهره هاي فرهنگي بوده اند ، اما از دهه هفتاد به اين سو، سايه سنگين سياست و اقتصاد بر همه شئون كشور و زندگي مردم افتاده است ،  به طوري كه در حال حاضر ،  فرهنگ و سياست هاي فرهنگي ما نيز تابعي از اقتضائات سياسي و خواست هاي سياستمداران شده است.

 
محمد رضا سرشار

كاري ، دست كم ، براي برخي دوستان اهل قلم كه توانايي فكري و جربزه عملي لازم براي اين كار را دارند ، لازم است . ضمن آنكه به شخصه ، واقعا معتقد نيستم كه همه كساني كه در حال حاضر به عنوان چهره هاي جنجالي معركه سياست مطرح اند ، واقعا مردان بزرگي در اين عرصه اند  كه بتوانيم با خيال راحت تدبير همه امورمان را به دست آنان بسپاريم و به گوشه اي بخزيم و به نوشتنمان بپردازيم. همچنان كه مي بينيم ، با وجود اينكه انقلاب ما از اساس ،  يك انقلاب فرهنگي است و رهبر و ديگر سران آن، بدون استثنا ، همه از چهره هاي فرهنگي بوده اند ، اما از دهه هفتاد به اين سو، سايه سنگين سياست و اقتصاد بر همه شئون كشور و زندگي مردم افتاده است ،  به طوري كه در حال حاضر ،  فرهنگ و سياست هاي فرهنگي ما نيز تابعي از اقتضائات سياسي و خواست هاي سياستمداران شده است.
در حالي كه در يك شرايط صحيح ، سياست و اقتصاد ، شان هايي از شئون فرهنگ اند . به تعبيري ، ما به جاي آنكه اقتصاد و سياستمان را تابعي از فرهنگمان كنيم ، فرهنگمان را سياسي و اقتصادي كرده ايم  و ريشه بسياري از مشكلات فعلي كشور را بايد در همين انحراف جست.

راهيابي تني چند از اهالي فرهنگ و هنر به مجلس ششم ، مي توانست نويد بخش ايجاد تحول در حوزه فرهنگ باشد اما عملا اين اتفاق ، بروز نكرد ، به نظر شما چه عواملي در اين موضوع دخيل بود؟

مجلس مي توانست در اين زمينه نقش  تصحيح ، تعديل و تعيين كننده داشته باشد  كه متاسفانه در چند دوره اخير ، تحت تاثير همان نگرش نادرست ، از اين مهم غفلت كرده است . تا آنجا كه در دوره ششم ، تازه براي اولين بار دو - سه چهره ادبي ، هنري  و فرهنگي به مجلس راه يافتند . اما اين عده نيز به جاي آنكه به تلطيف فضاي به شدت سياست زده مجلس و مصوبات آن بپردازند، خود يك پاي آن كشمكشها و تنشهاي جناحي و حزبي شدند.

اكنون كه خود شما براي مجلس هفتم كانديدا شده ايد ، فكر مي كنيد كه بتوانيد در مركز قانون گذاري كشور ، بدون دامن زدن به تنازعات جناحي و ... در جهت دستيابي به فضايي كه مد نظر داريد گام برداريد؟

درمورد نامزدي ام براي  مجلس هفتم ،  بايد اقرار كنم كه  تقريبا اكثر سالهاي عمر من در پس از انقلاب ، در راه ها و كارهايي غالبا غير مرتبط با علايق شخصي و حرفه اي ام صرف شد ،  بنده در حد همين توان و استعداد محدود ، اغلب نگاه كرده ام ببينيم در كجاي اين كشور مي توانم مفيد تر باشم  و بعد به همان جا رفته ام و همان كار را كرده ام.
نامزد شدنم براي نمايندگي مجلس  هفتم هم  در همين راستاست . اگر خدا خواست و مردم افتخار وكالتشان را به بنده دادند ، دور تازه اي از خدمت به كشورم در زندگي من آغاز خواهد شد. در غير اين صورت ، چيزي تغيير نكرده است.

در صورت راهيابي به مجلس هفتم ، آيا خود را صرفا متولي خدمت رساني به حوزه  فرهنگ و هنر و اهل آن مي دانيد يا ...؟

خوشبختانه بنده، از سوي هيچ جناح ، حزب ، گروه ، تشكل و حتي صنف و حرفه اي براي نامزدي مجلس معرفي نشده ام  و حتي يك ريال هم از سوي هيچ يك از اينها صرف تبليغات براي من نشده است . بنابراين ،  بحمدالله وامدار هيچ كس جز كساني كه احتمالا به بنده راي خواهند داد ،  نيستم .

 طبعا هر نماينده منتخبي  از هر حوزه ، تخصص و صنفي كه انتخاب شده باشد ،  دروهله اول نماينده همه مردم ايران است. بنابراين بايد به مصالح كلان و عمومي كشور فكر و درراه آن عمل كند. در وهله بعد ، او نماينده مردم حوزه انتخابيه خود است و بايد در چارچوب  نيازها و خواست هاي آنها برنامه بدهد و كار كند. در مرحله سوم ، او نماينده صنف و هم رشته اي هاي خود است و بايد در جهت ارتقاي منزلت اجتماعي ، شرايط حرفه اي و معيشتي آنان تلاش كند.
خوشبختانه بنده، از سوي هيچ جناح ، حزب ، گروه ، تشكل و حتي صنف و حرفه اي براي نامزدي مجلس معرفي نشده ام  و حتي يك ريال هم از سوي هيچ يك از اينها صرف تبليغات براي من نشده است . بنابراين ،  بحمدالله وامدار هيچ كس جز كساني كه احتمالا به بنده راي خواهند داد ،  نيستم . اما چون فردي فرهنگي هستم ،  طبعا به مسائل با ديد فرهنگي نگاه مي كنم . در عين آنكه مسائل و نيازهاي مردم و كشور دغدغه اصلي ام است ، معتقدم بسياري از اين مشكلات ، در سايه توسعه فرهنگي و علمي ، قابل حل يا لااقل تقليل است . مناقشات جناحي و ستيز بر سر قدرت را جز آشفتن فضاي جامعه و سوختن فرصت ها براي خدمت و سازندگي نمي بينم  و عقلانيت ، اعتدال ، تفاهم و صداقت را  گم شده  بسياري از فعالان عرصه سياست كشور مي دانم.

کد خبر 59643

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha