۱۱ فروردین ۱۴۰۳، ۹:۵۵

مهر گزارش می دهد؛

نوای «الغوث الغوث» از دیار علویان تا نجف اشرف

نوای «الغوث الغوث» از دیار علویان تا نجف اشرف

ساری- فرشتگان خدا عرش را به زمین آوردند تا فرشی برای وصال به معبود شود و در نخستین شب از شب های احیا نوای «الغوث الغوث» زمینیان از کربلای مازندران تا نجف اشرف رسد.

خبرگزاری مهر، گروه استان‌ها: همه چیز برای یک محفل نورانی و قرآنی فراهم است. از پیراهن‌های مشکی بر تن گرفته تا تسبیحی که هر دانه‌اش با ذکر از میان انگشتان گذر می‌کند.

حال غریبی است و همه کوچه‌ها به حسینیه و مسجد محل ختم می‌شود. اینجا و در این مکان جوان‌ها و آدم‌های هستند که شاید دیگر روزها کمتر این حوالی پرسه می‌زدند.

در حیاط پشت شبستان مسجد کودکان خردسال جمع شده‌اند و بازی می‌کنند و منتظرند تا مراسم قرآن به سر و دعا شروع شود. کودکی با زبان شیرین می پرسد عمو مداحی کی شروع می‌شود…

دست به دستگیره در مسجد می‌رود. انگار حال و هوایی دیگری است. دور تا دور مملو از جمعیت است از همه قشر و تیپ و سن. از آن جوان موی بسته و آستین کوتاه و بازوی خالکوبی شده گرفته تا پیرمردی که به زحمت به ستون وسطی تکیه داده و ذکر می‌گوید.

به عشق مولا آمدند

رفقای هیأتی یک به یک از راه می رسند، شب‌های قدر و محرم بیشتر با هم می آیند و فرقی نمی‌کند مهندس و کارمند ارشد فلان اداره است یا بازاری خوشنام. فقط به عشق مولا آمده است و زیرلب می‌گوید یا علی.

نوای «الغوث الغوث» از دیار علویان تا نجف اشرف

بعد از شنیدن یک سخنرانی جانانه و دل سبک کن، آئین ویژه شب قدر شروع می‌شود. آغاز این مراسم با دعا برای تعجیل در فرج مولا و صاحب اصلی این شب، امام زمان است و همه می‌خوانند اللهم عجل لولیک الفرج.

قرآن این کتاب نورانی وحی را بر سر می‌گذاریم و نوای بک یا الله طنین انداز می‌شود و با ذکر توسل رسول الله، علی و فاطمه و اولادش به ایستگاه حسین در کربلا می رسیم.

نام حسین که به میان می‌آید اشک بی اختیار از چشمان غمبار و گناه آلود راهش را باز می‌کند و بر روی گونه‌ها سُر می‌خورد تا عطش دل فرونشاند و هنگامی که راوی می‌گوید: «هنوز خیمه‌ها سالار دارد و آخرین بار که ذوالجناح بدون صاحب آمد، همه از خیمه‌ها بیرون دویدند ولی سالار زینب را ندیدند».

با توسل بر حسین قلبمان را آرام می‌کنیم و اولادش را وسیله‌ای قرار می‌دهیم تا ناممان را در جمع محبان حسین قرار دهیم و برای شفای مریض‌ها و رفع گرفتاری مؤمنان دعا کنیم.

ای حرمت ملجا درماندگان

با نوای یا باب الحوائج موسی بن جعفر دم می‌گیریم و بر سینه می زنیم و بر غربت و مظلومیت سبط رسول اکرم اشک می‌ریزیم. وقت آن است تا کبوتر دل را به حرم منور و نورانی امام رضا (ع) پر بکشد. چند وقتی است توفیق زیارت و سفر حاصل نشده اما در این شب خود را روبه رو ضریح مطهر و پنجره فولاد می‌بینیم و دسته جمعی می‌خوانیم «آمده ام ای شاه پناهم بده، خط امانی زگناهم بده. ای حرمت ملجا درماندگان…» و از مشهد الرضا دل‌ها را روانه نجف اشرف می‌کنیم و برای فرج فرزندش دعا می‌کنیم.

بند آخر توسل که می‌رسد حال دلمان بهتر می‌شود.

محفل شب قدری با دعا و استغاثه و قرآن و مناجات خوانی به سحر رسید اما دل ما یک کربلا می‌خواهد آن هم کربلایی که با ترنم ظهور عجین شود.

آئین شب زنده داری و شب اول قدر در مناطق مختلف استان مازندران برپا شد و مردم دیار علویان با حضور در مساجد و تکایا، این شب را گرامی داشتند.

کد خبر 6065232

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha