ابه گزارش خبرنگار مهر، کارگردان "ماکاندو" در این نشست درباره مراحل آمادهسازی متن برای اجرا گفت: بعد از حدود یکسال که دنبال متنی برای اجرا بودم، آرش پارساخو خردادماه 86 نمایشنامه "ماکاندو" را نوشت. البته چند طرح دیگر هم داشتیم که نادر برهانی مرند بر اساس یک افسانه آذری با نام "سارای" و همچنین رمان "تصویر واقعی دوریان گری" نوشته بود.
وی ادامه داد: پارساخو داستان "پیرمرد فرتوت با بالهای بزرگ بزرگ" گابریل گارسیا مارکز را پیشنهاد داد و ما همزمان روی چند داستان از این نویسنده از جمله "زیباترین غریق جهان" و "بعد از ظهر باشکوه بالتازار" شروع به کار کردیم. در نهایت نمایشنامهای چهار اپیزودی با نام "ماکاندو" برگرفته از چهار داستان مارکز برای اجرایی عروسکی شکل گرفت.
انصاری یادآور شد: اما به دلیل بازسازی مجموعه تئاتر شهر و نبود بودجه مناسب برای تئاتر عروسکی امکان اجرای هر چهار اپیزود نمایش برایمان میسر نشد و به همین دلیل همه انرژی خود را روی یک قصه گذاشتیم و شروع به پرداخت و آمادهسازی آن برای اجرا کردیم. به نظر ما داستان "پیرمرد فرتوت با بالهای بزرگ بزرگ" پتانسیل بالایی برای نمایشی شدن و اجرا داشت.
آزاده انصاری کارگردان نمایش "ماکاندو"
این کارگردان با اشاره به اینکه در اجرای "ماکاندو" از عروسکهای نخی، تاپ تیبل و ماروت استفاده شده، درباره حضور بازیگر و عروسک کنار هم گفت: این یک انتخاب برای ما بود. سعی میکنم کارهایم شبیه هم نباشند و همواره دنبال یک شکل جدیدم. ابتدا هر تجربهای باید برای خود من تازگی داشته باشد تا به همراه تماشاگر با چیز جدیدی آشنا شوم.
انصاری قرار دادن بازیگر در کنار عروسک را به عنوان یک تجربه جدید برای خود دانست که باعث میشود تأکید داستان بر فضای واقعی و غیرواقعی روی صحنه بیشتر نمایان شود و وجود بازیگر و عروسک کنار هم را به عنوان راهی برای تأکید بر احساسات انسانی و فضای جادویی داستان عنوان کرد.
وی ادامه داد: برخی قصههای مارکز بار فانتزی بسیار بالایی دارند که وجود فانتزی در نمایشهای عروسکی بسیار مهم است. من نیز به این شعار نمایشگران عروسکی که میگویند هر داستان را میشود به صورت عروسکی کار کرد، معتقدم. ولی میگویم باید دید به چه صورت میتوان فضایی فانتزی و خیالی در آن داستان ایجاد کرد. داستان "پیرمرد فرتوت" این ویژگی را داشت.
انصاری درباره استفاده از صدا و موسیقی زنده در نمایش گفت: ابتدا که متن نوشته شد کاراکتر مارکز در آن نبود، ولی در تمرین به این نتیجه رسیدیم که نمیشود از جادو کلام مارکز گذشت. البته شک داشتم از صدا و موسیقی زنده استفاده کنم و حتی قصد داشتم صدای مارکز ضبط شده باشد. اما به این نتیجه رسیدیم که صدا و موسیقی زنده بهتر با مخاطب ارتباط برقرار میکند.
وی درباره این موضوع که حضور سیامک صفری و فرشاد فزونی در صحنه گاهی توجه تماشاگر را از صحنه نمایش منحرف میکند تأکید کرد: ما فکر کردیم همه چیز را ساده برگزار کنیم و به نوعی همه چیز در مقابل جشمان تماشاگر قرار بگیرد. به این صورت حق انتخاب را به مخاطب نمایش دادهایم تا آزادانه تصویر مورد علاقه خود را برای دیدن در هر صحنه انتخاب کند.
کارگردان "ماکاندو" درباره گروه سنی مخاطبان نمایش گفت: ما در تمرین به این فکر نبودیم که مخاطب ما کودک یا بزرگسال باشد. اساسا من در تمام کارهایم به این فکر نبودم که برای چه گروه سنی کار میکنم، چون به نظرم این تفکر دست و پاگیر است و اگر نمایش درست اجرا نشود توقع ایجاد میکند. در "ماکاندو" صحنههایی داریم که مخاطبان کودک و بزرگسال را جذب میکند.
انصاری درباره طراحی صحنه نمایش توضیح داد: من روی رنگ صحنه تأکید بسیار داشتم، زیرا هنگام خواندن داستان تمام شخصیتها را سفید میدیدم. منوچهر شجاع طراح صحنه و پارساخو نیز همین حس را داشتند. من و شجاع به این فکر افتادیم تا برشی از یک دهکده را در صحنه داشته باشیم. شجاع نیز بر اساس نمایش و فضای آن سادگی را در طراحی صحنه رعایت کرد.
وی درباره دلیل اجرای این اثر در کارگاه نمایش یادآور شد: سال 85 دفتر تئاتر عروسکی اداره کل هنرهای نمایشی فراخوانی برای تولیدات تئاتر عروسکی منتشر کرد. من هم متن "سارای" برهانی مرند را ارائه دادم و در حالی که هیئت بازخوان نمایشنامه اعلام کرده بود "سارای" برای گروه سنی کودک نیست، برای اجرا در تالار هنر مورد قبول واقع شد.
انصاری ادامه داد: در صحبت با مدیر کل هنرهای نمایشی این مسئله را عنوان کردم که "سارای" مناسب اجرا در تالار هنر نیست و قرار شد متنی جدید را برای اجرا ارائه دهم. اوایل اردیبهشت 86 وقتی متن جدید را ارائه دادم خواستار سالنی برای اجرای نمایش شدم که سن نداشته باشد. در آن زمان بنا به طرح هویتبخشی تالارهای نمایشی تنها کارگاه نمایش به من پیشنهاد شد.
این کارگردان تئاتر عروسکی کمبود سالن اختصاصی برای نمایش عروسکی را معضلی مهم برای اینگونه تئاتری دانست و گفت: درخواست سالن اختصاصی به جای بالا بردن سطح کیفی آثار عروسکی اتهامی است که این روزها به نمایشگران عروسکی زده میشود. در حالی که سالهاست نمایشگران عروسکی قصد تولید تئاتر عروسکی دارند، ولی مکان مناسب برای عرضه ندارند.
وی خاطرنشان ساخت: انتظارها از نمایشگران عروسکی بیش از اختیاراتی است که به آنها داده میشود. زمانی ما میتوانیم به کیفیت مناسب در تولید آثار برسیم که به صورت مداوم در حال تمرین و اجرا و در نهایت آزمون و خطا باشیم. وقتی هر دو سال یکبار فرصت اجرای نمایش عروسکی مهیا میشود دیگر یک گروه نمیتواند وارد مراحل آزمون و خطا شود.
انصاری در ادامه نشست خبرگزاری مهر درباره قرارداد نمایش "ماکاندو" تأکید کرد: بازیگرانی که در این نمایش با من همکاری کردند دارای دستمزد بالایی در کارهای صحنه هستند. اما چون در یک نمایش عروسکی حضور دارند دستمزد پائینتری به آنها تعلق میگیرد و به همین خاطر سقف قرارداد نمایش نیز پائینتر میآید.
وی ادامه داد: قرارداد نمایشهای عروسکی و دستمزدهایی که به فعالان این بخش تعلق میگیرد بسیار پائین است. ما برای اینکه بتوانیم بخش کوچک زحمات بازیگران حرفهای را جبران کنیم مجبوریم از سایر هزینههای نمایش بکاهیم. نمایشهای عروسکی تا آخرین روز اجرا نیازمند هزینه هستند، زیرا هر لحظه احتمال بروز مشکلاتی در عروسکها وجود دارد.
آرش پارساخو هم در نشست نقد و بررسی نمایش "ماکاندو" در خبرگزاری مهر با اشاره به اینکه داستان گابریل گارسیا مارکز فضای دراماتیک نداشت، ایجاد فضای نمایشی را در "ماکاندو" یکی از تفاوتهای متن با داستان اصلی ذکر کرد.
پارساخو درباره نحوه نگارش "ماکاندو" گفت: مهمترین ویژگی "پیرمرد فرتوت با بالهای بزرگ بزرگ" مارکز وجود خلاقیت در تمام قسمتهای آن است و ویژگی کارگردانی آزاده انصاری باعث شد این متن اجرایی جدید و خلاقانه داشته باشد. به دلیل عضویت در گروه تئاتر معاصر با فضای ذهنی گروه آشنا هستم و از ابتدا تقریبا شکل کلی نمایش و فضای آن در ذهنم مشخص بود.
نمایشنامهنویس "ماکاندو" افزود: متن را برای تمرینات آماده کردم و در حین تمرینات تغییراتی در آن ایجاد شد. در ابتدا این متن به صورت اپیزودیک بود، ولی چون شرایط مناسب برای اجرای آن فراهم نشد متن به یک نمایشنامه تک اپیزودی و برگرفته از داستان مارکز تبدیل شد. به همین خاطر چیزهایی به متن جدید اضافه کردیم.
وی اظهار داشت: فضایی که مارکز در داستان خود داشت دراماتیک نبود و تغییراتی که ما ایجاد کردیم در جهت دراماتیک کردن متن و اضافه کردن چیزهایی بود که روی صحنه نشان دهیم. در داستان عناصر بسیاری وجود داشت که فقط کافی بود به هم مرتبط شوند. به همین خاطر ما با نخی فرضی ارتباط تمامی این عناصر را میسر و همگی را روی صحنه نشان دادیم.
پارساخو درباره نگارش نمایشنامه به صورت کارگاهی و حین شکلگیری نمایش خاطرنشان ساخت: ما متن اولیه را داشتیم و بر اساس آن تمرین را شروع کردیم. در این میان چیزهایی که در تمرین دیده میشد و ایدههایی که بازیگران ارائه میدادند در متن به صورت پرداخت شده گنجانده شد. البته این الگویی است که در گروه تئاتر معاصر وجود دارد و اکثر اوقات از آن پیروی میکنیم.
وی افزود: خانم بهزادی طراح عروسک نمایش نیز باعث شد من بیشتر با فضاهای مختلف آشنا شوم. هر روز در تمرین و اجرا متن تغییر میکند و هیچگاه برای ما متنی به صورت قطعی و تغییرناپذیر وجود ندارد. من در طول تمرین و اجرا ایدههای خوبی از بازیگران نمایش گرفتم، زیرا آنها بهتر از من کاراکترها و فضا را میشناسند و با آنها زندگی میکنند.
افسانه ماهیان بازیگر اصلی زن "ماکاندو" درباره حضور در این نمایش گفت: من تا به حال تجربه کار عروسکی به این شکل را نداشتم. سال 73 در سریالی تلویزیونی با نام "نازنین خانم" در کنار یک عروسک به ایفای نقش پرداختم. ولی آنجا به خاطر نوع بازی جلو دوربین مجال ورود به دنیای عروسکی را پیدا نکردم.
وی یادآور شد: من زیاد به تماشای کارهای عروسکی نمینشینم. ولی وقتی نمایشهای "اپیزودهای مرگبار" و "تنهاترین زیبا مرده" انصاری را دیدم تصورم نسبت به تئاتر عروسکی تغییر کرد. زیرا شاهد بودم کلیشههای رایج در نمایشهای عروسکی شکسته شده است. به همین خاطر وقتی پیشنهاد بازی در "ماکاندو" به من داده شد آن را پذیرفتم.
این بازیگر تئاتر اظهار داشت: البته با دنیایی پر از ابهام وارد این کار شدم. اعتراف میکنم در این اثر نمایشی رقبای سرسختی به نام عروسک داشتم و انرژی زیادی صرف کردم تا خود را به آنها برسانم. به نظر من بازیگر در کار عروسکی انرژی مضاعفی صرف میکند. بخصوص در این کار که از بیان استفاده نمیشد و انرژی باید در حرکات بدن و صورت صرف میشد تا مفهوم و مقصود به مخاطب منتقل شود. به طور کلی به دنیای عروسک نزدیک شدن کاری بسیار سخت است.
ماهیان درباره نوع بازی خود در این نمایش و احتمال نزدیک شدن به بازی کودکانه گفت: من هم مانند سایر بازیگران به سمتی هدایت میشدم که مد نظر کارگردان نمایش بود. سعی من این بود که دنیایی فانتزی و تخیلی را با همراهی عروسکها نشان دهم و قصدم این نبود که بازی کودکانه داشته باشم. البته به نظر من این نمایش برای گروه سنی هفت تا 70 ساله است.
وی تأکید کرد: "ماکاندو" برای سن خاصی نیست و مخاطب این را تشخیص میدهد. کار سادگی خاصی دارد و در بازی، طراحی صحنه و عروسک و گفتار مارکز نیز این بضاعت دیده میشود. با اینکه قصه نمایش سوررئال است، ولی این موضوع باعث نشد من تجزیه و تحلیل خاصی برای نقش داشته باشم. شاید چون کاراکتر من در نمایش به گونهای است که فقط حس بیرونی را نشان میدهد و کمتر به سمت احساسات درونی میرود، گاهی ذهنیت بازی کودکانه در مخاطب ایجاد شود.
سیامک صفری که در "ماکاندو" به جای شخصیت مارکز صحبت میکند نیز درباره تجربه خود در این نمایش گفت: این تجربه برای من تازگی داشت و صحبت به جای مارکز برایم بسیار جذاب بود. سادگی، بیتکلفی و صمیمیت خاصی در شکل اجرا وجود دارد که به نظر من به کاراکتر خود مارکز نزدیک است. در این اثر در سادگی تمام تخیل به کار میافتد و دنیای خیالی شکل میگیرد.
وی اظهار داشت: احساس میکنم این نوع کار کودکی مخاطب را بیدار میکند. مخاطب ما ظاهرا کودک نیست ولی فضای نمایش به گونهای است که سن مخاطب را کنار گذاشته و گفتگویی تازه را با وی شروع میکند. این جادوی مارکز است که در اجرا نیز وجود دارد و در تمام لحظات کودک درون مخاطب را صدا میزند.
رامین سیاردشتی بازیگر مرد نمایش "ماکاندو" نیز در ادامه نشست مهر گفت: من از قبل با دنیای عروسکی آشنا بودم و ورودم به حوزه تئاتر با تجربههای عروسکی شروع شد. سال 75 بود که با دوستانم اولین نمایش عروسکی را با نام "سیمرغ" برگرفته از شاهنامه فردوسی تجربه کردم. سال 82 اولین تجربه من در مقام کارگردان نمایش عروسکی بود که در آن نمایش "برج" را برای گروه سنی بزرگسال در تالار هنر به صحنه بردم.
وی افزود: من جادوی نمایش عروسکی را دوست دارم. به نظر من گروه تئاتر معاصر حرفهای است و حضور در "ماکاندو" برای من فرصتی برای همکاری با این گروه و همچنین پیوند مجدد با دنیای عروسک بود. برای من حضور در فضای نمایش "ماکاندو" بسیار جذاب بود، زیرا آدمها در این شخصیت ما به ازاء عروسک دارند که گاهی خود آنها را حرکت میدهند. این نوع کار و اجرای عروسکی را بسیار دوست دارم.
سیاردشتی در بخش دیگر سخنان خود گفت: به نظر من نیز نمایش "ماکاندو" مرزبندی خاصی برای گروه سنی مخاطب ندارد. من معتقدم نمایش عروسکی دارای ویژگیهایی است که در تلقیق با بازی بازیگر میتواند بسیار اعجابآور و تأثیرگذار باشد. بازیگر و عروسک کنار هم روی صحنه ظرفیتهای زیادی دارند که نمایش "ماکاندو" توانسته از این ظرفیتها به خوبی استفاده کند.
فرزین محدث هم که در "ماکاندو" نقش پیرمردی اثیری را ایفا میکند درباره نقش خود توضیح داد: من پیش از این تجربه کار عروسکی نداشتم. ما مرحله تمرین بسیار خوبی را برای اجرای نمایش پشت سر گذاشتیم. شهریورماه سال گذشته قرار شد من در این نمایش بازی کنم و از آن زمان دست به آزمون و خطا زدیم تا به جنس بازی و شیوه اجرایی مناسب دست یابیم.
وی تأکید کرد: اگر سال گذشته این نمایش را اجرا میکردیم شاید چیزهایی که در اجرا اتفاق افتاد وجود نداشت. تمرین خوبی که کار برای اجرا طی کرد باعث شد همگی ما به یک شناخت خوب از نمایش و جنس بازی دست یابیم. بازیگری این نمایش با کارهای دیگر متفاوت است زیرا بر اساس رئالیسم جادویی اتفاق میافتد. جنس بازیها هم به درستی شکل گرفته و در عین اینکه بازیگران در کنار عروسکها حضور دارند ولی عروسک وار بازی نمیکنند.
این بازیگر تئاتر ادامه داد: صادقانه میگویم نقش من بسیار سخت بود و تنها یکماه مانده به اجرای نمایش به این نتیجه رسیدیم که بازی من چگونه باشد. من پیش از آن مانند سایرین بازی میکردم ولی بعد به این نتیجه رسیدیم که این پیرمرد چون موجودی اثیری است واکنشی نسبت به دیگر کاراکترهای نمایش نداشته باشد و تنها در قسمتی که عاشق میشود شاهد واکنش وی باشیم.
محدث در بخش دیگر گفت: کار من فقط روی صحنه این است که نگاه کنم و در عین حال به حرفهای مارکز گوش میکنم تا بتوانم لحظههای مورد نظر را درست بازی کنم. همچنین به عروسک خود و اتفاقهایی که روی صحنه میافتد توجه میکنم تا در فضای مناسب قرار بگیرم.
"ماکاندو" داستان ورود پیرمردی عجیب به شهری خیالی است که در پی آن اتفاقات مختلف زندگی ساکنان شهر را تحت تاثیر قرار میدهد. افسانه ماهیان، رامین سیاردشتی، فرزین محدث و علی میلانی بازیگران و مرضیه ایمانخانی، فرزانه عاقلی، نسیم یاقوتی و نعیما کرمی عروسکگردانان این اثر نمایشی هستند. این نمایش هر روز ساعت 20 اجرا میشود.
فرشاد فزونی در نشست نقد و بررسی نمایش "ماکاندو" در خبرگزاری مهر با اشاره به حضور خود در تمام روزهای تمرین در کنار بازیگران، موسیقی این نمایش را به عنوان یکی از بازیگران آن معرفی کرد.
آهنگساز نمایش "ماکاندو" که به صورت زنده اجرای آن را همراهی میکند در این نشست درباره روش کار خود گفت: وقتی در تمرین یا اجرا حاضر میشوم به صورت حسی فضای کار را انتخاب میکنم. سپس خود را در آن فضا قرار میدهم تا با من ارتباط برقرار کند. تا به حال به این فکر نکردهام که از چه روشی برای کار خود استفاده کنم.
فزونی در ادامه افزود: استفاده از صداهایی که با دهان و گلوی خود در آهنگسازی تئاتر ایجاد میکنم برایم راحتتر است. همواره به من گفته میشود که برخی آثارم دارای فضای فانتزی است. به نظر من شاید این امر در نمایش "ماکاندو" به خاطر حالت کودکانه و راحتی است که بخصوص در فضای نمایش وجود دارد و بیواسطه با مخاطب ارتباط برقرار میکند.
این آهنگساز تئاتر درباره نحوه حضور خود در تمرینها و اجرای نمایش یادآور شد: در تمام نمایش هایی که آهنگسازی آنها را بر عهده داشتم از اولین جلسات تمرین تا آخرین اجرای نمایش همراه گروه بوده و همراه بازیگران و سایر عوامل نمایش به تمرین و بازی پرداختهام. همواره سعی کردهام اثری که میسازم خود به عنوان بازیگری روی صحنه باشد.
فرشاد فزونی آهنگساز و فرزین محدث و رامین سیاردشتی بازیگران "ماکاندو"
فزونی درباره حضور خود روی صحنه "ماکاندو" و احتمال منحرف شدن توجه تماشاگر از صحنه نمایش گفت: من باید بازیگران را از نزدیک روی صحنه ببینم تا بتوانم موسیقی را همراه با حس و فضای صحنه اجرا کنم. اگر موسیقی به صورت ضبط شده پخش میشد که دیگر نمیتوانست با بازیگران و صحنه ارتباط متقابل برقرار کند.
وی درباره اینکه موسیقی اجرا را تحتالشعاع خود قرار داده توضیح داد: من چون درگیر کار هستم نمیتوانم این موضوع حس کنم. اگر این تصور وجود داشته باشد به نظر من به خاطر این است که تماشاگر ما در ایران کمتر با اینگونه موسیقی نمایش مواجه شده و به آن عادت ندارد. در تئاتر ما موسیقی در اکثر اوقات نقشی بسزا در روند اجرا ایفا نمیکند.
فزونی افزود: کاری که در تئاتر انجام میدهیم ایجاد فرکانس است و من فرکانسهایی را که در فضای صحنه و نمایش وجود دارد حس و آنها را پیاده و اجرا میکنم. شاید این کار ارزش موسیقایی نداشته باشد ولی من فرکانسهایی را که وجود دارد به صورت صوت درمیآورم و سعی میکنم زیاد مزاحم مخاطب نمایش نباشند.
آزاده انصاری کارگردان "ماکاندو" نیز در ادامه نشست مهر با بیان اینکه موسیقی به عنوان دیالوگ در نمایش مورد استفاده قرار میگیرد و خود مانند بازیگر روی صحنه حضور دارد، گفت: رابطه موسیقی با صحنه و بازیگران به قدری مهم و متقابل است که نبود موسیقی و فزونی به کار لطمهای بزرگ میزند و به نوعی دیگر نمیتواند جنبه اجرایی داشته باشد. اگر فزونی در تمرینات حاضر نمیشد نمایش به راحتی نمیتوانست برای اجرا آماده شود.
افسانه ماهیان بازیگر "ماکاندو" هم درباره موسیقی نمایش گفت: از همان روزهای اول تمرین تصورم این بود که موسیقی نمایش باید زنده باشد و بچههای گروه نیز این را تأیید میکردند. وقتی فزونی به گروه اضافه شد به همراه همه نقشها بازی میکرد و به بازیگران حس میداد و وقتی در تمرین نبود جای خالی موسیقی کاملا مشهود بود و به نوعی روند تمرین را با مشکل مواجه میکرد.
فرزین محدث نیز درباره موسیقی نمایش "ماکاندو" گفت: موسیقی نمایش خود یک شخصیت است و نباید به عنوان موسیقی به آن نگاه کرد. وقتی در تئاتر میخواهیم حسی را القا کنیم از موسیقی استفاده میکنیم اما در این نمایش موسیقی به عنوان یک شخصیت روی صحنه حضور دارد. هر کدام از کاراکترهای نمایش نیز موسیقی خاص خود را دارند. به همین خاطر به نظر من موسیقی بر فضای نمایش غالب نیست، ولی یکی از عناصر مهم و مؤثر آن است.
وی ادامه داد: به نظر من اگر موسیقی و اجرای زنده آن نظر مخاطب را جلب کند ایرادی ندارد. ما میخواهیم عوامل نمایش همگی روی صحنه دیده شوند و مخاطب در انتخاب تصاویر خود آزاد باشد. خوبی این کار این است که به کودک درون تماشاگر اجازه میدهد انتخاب کند. این کشف و شهودی است که برای تماشاگر در حین اجرای "ماکاندو" به وجود میآید.
فزونی در ادامه درباره وضعیت دستمزد آهنگسازان تئاتر خاطرنشان ساخت: همانطور که جایگاه مناسب موسیقی در تئاتر مشخص نشده دستمزدهایی نیز که برای آهنگسازان تئاتر در نظر گرفته شده یک شوخی محض است. برای خود من سخت است که با این شرایط به کار ادامه دهم، زیرا باید برای هر اثر نمایشی هزینه ای شخصی نیز متقبل شوم.
ماهیان در بخش پایانی این نشست درباره وضعیت قراردادهای مالی خانواده تئاتر خاطرنشان ساخت: اینکه کارگردان نمایش به عنوان تهیهکننده یا مدیر تولید یک اثر نمایشی نیز باشد تفکر نسبتا خوبی است. ولی برای اینکه کارگردانان با مشکل مواجه نشوند باید بسته به هزینههای نمایش و برآورد درست و مناسب آنها بودجه را دریافت کنند.
وی تصریح کرد: مشکل ما این است که موضوع تهیه کنندگی یا مدیر تولید بودن کارگردان ها کارشناسی نشده و فقط به مرحله اجرا درآمده است. این سئوال باید مطرح شود که چرا یک کارگردان باید مدیر تولید یک اثر نمایشی نیز باشد. این روندی که در پیش گرفته شده به نظر من اساسا منطقی نیست.
عضو هیئت مدیره انجمن کارگردانان خانه تئاتر یادآور شد: قراردادهای تیپ باید از طرف اداره کل هنرهای نمایشی رعایت شود. خانه تئاتر کاملترین قراردادهای تیپ را ارائه داد، ولی اداره کل هنرهای نمایشی شیوهنامهای را از درون آن درآورده و به شیوه خود آن را اجرا میکند. هیئت مدیره خانه تئاتر در تلاش است قراردادهای اصلی را مشخص کند، ولی متأسفانه تا امروز اتفاقی در این زمینه رخ نداده است.
رامین سیاردشتی هم که در زمینه طراحی صحنه تئاتر نیز فعالیت میکند در پایان این نشست درباره وضعیت طراحان صحنه و لباس تئاتر گفت: تعطیلی تنها کارگاههای ساخت دکور لطمه زیادی به اعضاء این صنف از تئاتر زده و کسی نیز جوابگوی این وضعیت نیست. در نمایش "ماکاندو" منوچهر شجاع به خاطر نبود فضا و امکانات ساخت دکور را با مقداری پارچه و چوب در کارگاه نمایش انجام داد.
نظر شما