"مهدی مطهرنیا" در گفتگو با خبرگزاری مهر در پاسخ به سئوالی درباره وضعیت کنونی رژیم صهیونیستی در منطقه و همچنین قدرت یافتن گروه های مقاومت گفت : قدرت گروه های مقاومت در منطقه پس از پیروزی انقلاب اسلامی روزافزون بوده و این موضوع همچنان ادامه دارد.
وی ادامه داد: آنچه امروز اهمیت دارد این است که رژیم صهیونیستی قرن بیست و یکم با رژیم صهیونیستی قرن بیستم از منظر غربیان فرق دارد و از نظر آنها این رژیم دوران تاسیسی را پشت سرگذاشته و اکنون مرحله تثبیت اسرائیل است.
این کارشناس مسائل بین المللی با اشاره به نظریه خود مبنی بر اینکه عصر حاضر "عصر دانایی ملتها، اساس قدرت دولتهاست"، ابراز عقیده کرد : غرب که در تلاش برای کمک به اسرائیل به عنوان پایگاه خود در منطقه خاورمیانه در قرن بیست و یکم است، به این نتیجه رسیده که بقای رژیم صهیونیستی در این است که با تشکیل یک دولت فلسطینی، توده ها و افکار عمومی جهان را اقناع کند.

وی، سیاست کنونی آمریکا را استفاده از قدرت نرم یا هوشمند برای نشان دادن لایه هایی از عملکرد اسرائیل به مردم جهان دانست تا بتواند تندروها را در رژیم صهیونیستی محدود کند.
این استاد دانشگاه با اشاره به انتشار گزارش افشاگرانه یک روزنامه سوئدی درباره فروش اعضای بدن فلسطینی ها توسط نظامیان صهیونیست و همچنین گزارش گلدستون درباره جنایات جنگی رژیم صهیونیستی در غزه، به جنایات اسرائیل در طول شصت سال گذشته نیز اشاره کرد و گفت : جنگ غزه اولین جنایت اسرائیل نیست و این سئوال مطرح می شود که هدف غرب از طرح چنین گزارشهایی در شرایط کنونی چه می تواند باشد؟!
وی، طرح این گزارشها از سوی غرب را از یک سو ناشی از بیداری ملتها در نتیجه مقاومت جنبشهای اسلامی در منطقه و همچنین گسترش رسانه ها و دانایی افکار عمومی عنوان کرد و از سوی دیگر این موضوع را ناشی از حاکمیت قدرت هوشمند بر ایالات متحده و دنیای غرب ارزیابی نمود.
مطهرنیا ادامه داد : آمریکایی ها دیگر شعار صهیونیستها مبنی بر صهیونیست سازی نیل تا فرات را پیگیری نمی کنند چرا که خود بر فرات تکیه کرده اند و نیل را نیز از طریق دیگری کنترل می کنند و اکنون آنها در جستجوی کنترل فضای میان نیل و فرات برای آینده زمان و تثبیت خاورمیانه و در نهایت انتقال بحران به آنچه اصطلاحا استوانه بحران نامیده می شود، هستند.
وی انتشار گزارش گلدستون و روزنامه سوئدی علیه رژیم صهیونیستی را دارای فاکتورهای مختلفی از جمله تاثیرگذاری مقاومت، دانایی ملتها، مدیریت قدرت هوشمند بر قدرت ها به منظور تثبیت اسرائیل و منطقه خاورمیانه و کنترل تندروهای صهیونیست دانست.
دکتر مطهرنیا اظهار داشت : هدف غرب حمایت راهبردی از اسرائیل است، اما تاکتیک کنونی آنها کنترل رادیکالها به منظور تثبیت این رژیم به عنوان نماینده آنها در منطقه خاورمیانه است.
وی در پاسخ به پرسشی درباره قابل کنترل بودن تندروهایی چون آویگدور لیبرمن، وزیر امور خارجه رژیم صهیونیستی یا بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر این رژیم توسط غرب نیز به مهر گفت : تندروهای اسرائیل ثابت کرده اند که تندوریشان در صورت ضرورت به میانه روی تبدیل می شود و کسی چون آریل شارون که قصاب صبرا و شتیلا بود از درون لیکود تندرو، حزب میانه رو کادیما را ایجاد کرد و وی این فهم را برای آینده صهیونیستها بوجود آورد که صهیونیسم سیاسی باید برای کنترل صهیونیستهای رادیکال به منظور حفظ اسرائیل لازم است، تدابیری بیندیشد.
این کارشناس مسائل بین الملل، نگاه کنونی آمریکا به اسرائیل را متفاوت از نگاه قرن بیستم دانست و ماموریت این رژیم در قرن بیست و یکم را نیز متفاوت از قرن گذشته ارزیابی کرد.
وی، ایران را در معادلات قدرتها در حال و آینده دارای جایگاه مهمی دانست و گفت : جمهوری اسلامی اکنون و در آینده کانون کشمکش قدرت در دنیای غرب بین اروپا و آمریکا و در عین حال کشمکش غرب با آسیای خاوری به رهبری چین خواهد بود.
این استاد دانشگاه افزود: ایران بیشترین مرز را با کشورهای حاشیه خلیج فارس دارد و از طرف دیگر با استوانه بحران یعنی افغانستان و پاکستان در نزدیکی چین همسایه است و همه اینها در کنار هم تاثیرگذری شاخصه های مختلف در موازنه قدرت در جهان را معنادار می کند.


نظر شما