پیام‌نما

كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ * * * جنگ [با دشمن] بر شما مقرّر و لازم شده، و حال آنکه برایتان ناخوشایند است. و بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است، و بسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما بد است؛ و خدا [مصلحت شما را در همه امور] می‌داند و شما نمی‌دانید. * * * بس بود چیزی که می‌دارید دوست / لیک از بهر شما شرّی دو توست

۴ مرداد ۱۳۸۳، ۱۰:۲۵

تحليل عمليات مرصاد در گفتگوي فرمانده وقت لشكر حضرت رسول با « مهر »

سردار كوثري : ملت ما هيچ وقت جنايات منافقين را فراموش نخواهد كرد

سردار كوثري : ملت ما هيچ وقت جنايات منافقين را فراموش نخواهد كرد

در قرارگاه به آقا محسن گفتم خبر داده اند كه منافقين ديشب حمله كرده اند . شما مطلعيد؟ گفت بله اما چون شما امشب مي خواستيد در جنوب عمليات كنيد ، نخواستم ذهنتان را درگير اين منطقه بكنم

سردار كوثري رييس اداره امنيت ستاد كل نيروهاي مسلح و فرمانده اسبق لشگر 27 محمد رسول الله در گفت و گوي اختصاصي با مهر گفت : براي اينكه بخواهيم در مورد عمليات مرصاد كه در سال 67 رخ داد صحبت كنيم بايد كمي به عقب تر از اين تاريخ برگرديم . دو ، سه ماه قبل از عمليات مرصاد ، عراقي ها پس از شكست هاي پي در پي تاكتيك خودشان راعوض كردند و حالت تهاجمي گرفتند . با تمام قوا و تجهيزات وارد ميدان شدند . انواع سلاح هايي كه موجود داشتند را استفاده كردند . آمريكا نيز علنا به پشتيباني از ارتش حزب بعث وارد آبهاي خليج فارس شد . البته آمريكائيها و شوروي سابق قبل از شروع جنگ از صدام حمايت مي كردند و اصلا خود آنها در 26 تير 58 پس از پيروزي انقلاب اسلامي صدام را با يك كودتاي بدون جنگ در عراق به قدرت رساندند . و چراغ سبز نشان دادند تا او به ايران حمله كند . آنها در اذهان عمومي جا انداخته بودند كه كاري با ارتش عراق ندارند ولي از سال 66 به خصوص در اواخر جنگ حمايت هايشان علني شد .

وي افزود : حالت تهاجمي عراق وبدست آوردن بعضي پيروزي هاي آنها، پذيرش قطعنامه 598 در تير 67 به دستور حضرت امام ( ره )  وپشتيباني علني آمريكا از عراق با تحاجم موشكي به هواپيماي مسافربري ايران در آبهاي خليج فارس  يك احساسي را بين نيروهاي ضد انقلاب خصوصا گروهك منافقين ايجاد كرد كه مي توانند دست بكار شوند و كاري را انجام دهند لذا گروهك منافقين كه چند عمليات كرده بود و فكر مي كرد تواني براي درگيري با ايران دارد با فشارقدرت هاي جهاني تدارك برنامه اي عليه ايران را ديد .گروهك منافقين با اين استنباط و تحليل بچه گانه شان به اين نتيجه رسيده بودند كه با توجه به حمله عراقي ها و بدست آوردن نتايج به ظاهر پيروزي ديگر مردم ايران به نظام پشت كرده است و از جبهه ها حمايت نمي كند لذا با اين تحليل و پشتيباني و تحريك قدرت هاي جهاني دست به عمليات عليه ايران زدند .

سردار كوثري گفت : پس از پذيرش قطعنامه 598 دو، سه روزي مرزها نسبتا آرام بود . توپخانه ها آنچنان كار نمي كرد . نيروهاي زيادي در يگانها و لشگر ها جمع شده بود . چون از نظر ما جنگ هنوز تمام نشده بود و بايد بند بند قطعنامه اجرا مي شد و از طرفي مي دانستيم صدام پايبند به هيچ اصل بين اللمللي نيست لذا نيروهاي لشگر 27 حضرت رسول را در دوكوهه و مدارس شهرهاي نزديك مثل انديمشك سازماندهي كرديم و چند گردان هم در اردوگاه كارون نگه داشتيم و بنوعي آماده بوديم .

وي افزود : با توجه به آرامش نسبي با چند تن از فرماندهان لشگر تصميم گرفته شد كه به سمت اصفهان براي شركت در شب هفت شهيد صالحي جانشين لشگر حركت كنيم . كليه نيروها و فرماندهان را توجيح كرديم و به سمت نجف آباد زادگاه شهيد صالحي رفتيم . شب هفت در آنجا حاضر بوديم سپس فردا كه جمعه بود گفتيم چند سالي است از شهادت حاج همت مي گذرد سري به خانواده اين شهيد بزنيم . شب در نجف آباد مانديم و صبح به شهر رضا رفيتم .

فرمانده اسبق لشگر 27 حضرت رسول در ادامه گفت : وقتي وارد خانه شهيد همت شديم برادر حاج همت گفت آقا رحيم تماس گرفت اين شماره را داد و گفت زنگ بزن . تلفن را گرفتم بعد از سلام وعليك كردن آقا رحيم گفت برو به جاده اهواز خرمشهر كه عراقي ها آمدند . تلفني با دوكوهه هماهنگ كرديم و يكسري كارها را گفيتم و خودمان نيز به راه افتاديم . آنقدر سريع رفتيم كه بعدازظهر به دوكوهه رسيديم . ديدم بچه ها آشفته اند . با بي سيم به گردان هاي اردوگاه كارون گفتم چه كارهايي بكنند تا خود من برسم .دوساعت از دوكوهه تا كارون فاصله بود . ساعت ده ، ده و نيم شب رسيدم اردوگاه كارون واقداماتي را انجام داديم . صبح فردا با نيروها بعد از نماز صبح به جاده اهواز خرمشهر رفيتم . كه اين عمليات به نام « عمليات غدير» نام گذاري شد .

وي افزود : عراقي ها از مرز گذشته بودند و در جاده اهواز خرمشهر جولان مي داند . از يك طرف به ايستگاه حميديه و حسينيه رسيده بودند . شش كيلومتر جلوتر يك بيمارستان صحرائي را منهدم كرده بودند . و از طرف ديگر به سمت ما در كارون آمدند . با چند تا از بچه ها PMP هاي آنها را زديم سپس با هماهنگي يگانهاي همجوار و قرارگاه به جلو پيش رفيتم تا اينكه به مرز خودمان رسيديم و در دژهاي مرزي مستقر شديم . از جاده اهواز خرمشهر تا مرز 13 كلومتر فاصله است . درنتيجه عمليات غدير با موفقيت انجام گرفت ولي عراقي ها انتظار شكست را نداشتند و فكر نمي كردند نيروهاي ايران اين جنين  بعد از قطعنامه آمادگي داشته باشند .

سردار كوثري گفت : همان شب منطقه را پاكسازي كرديم و از انجا كه مي دانستيم ارتش حزب بعث فهم و شعور كافي ندارد و فقط قلدري و زور را سرلوحه خودش قرار داده است لذا با نظر قرار گاه به منظور ايجاد امنيت مرزها تصميم بر اين شد كه كمي جلوتر از مرزهاي خودمان برويم و دژهاي مرزي آنها را تصرف كنيم تا زمان مذاكره پيش باشيم . عمليات قرار بود سه روز بعد انجام بگير د.

وي افزود : صبح روزي كه مي خواستيم عمليات كنيم بعد از نماز صبح بي سيم من را خواست . گفتند فلاني از اردوگاه كوزران با شما كار دارد - اردوگاه كوزران كه متعلق به لشگر 27 حضرت رسول بود درشرق تنگه « چارزبر » قرار داشت كه بعدها به تنگه مرصاد معروف شد . در غرب اين تنگه نيز اردوگاه  لشگر 32 انصار همدان قرار داشت -  پاي بي سيم كه رفتم ديدم مي گويند منافقين ديشب حمله كردند . ابتدا عراقي ها تا سر پل ذهاب آنها را همراهي كردند سپس خود منافقين با پشتيباني هوايي و هوانيروز ارتش عراق به سمت كرمانشاه در حركت اند . گفتم هرچه اسلحه و مهمات داريد برداريد و برويد به ارتفاعات تا از بالا به جاده مسلط شويد و از اردوگاه دفاع كنيد . خود من هم به قرارگاه در دارخوئين رفتم .

فرمانده اسبق لشگر 27 حضرت رسول گفت : در قرارگاه به آقا محسن گفتم اين طوري خبر دادند شما مطلعيد گفت بله چون شما امشب مي خواستيد عمليات كنيد نخواستم ذهنتان را درگير اين منطقه بكنم. شما امشب عمليات را انجام بدهيد و عراقي ها را در جنوب نگاه داريد . برگشتيم لشگر . همين كه رسيدم با بي سيم خبر دادند كه نه تصميم گرفته شد لشگر 27 هم غرب عمليات كند و هم جنوب . خود من گفته بودم كه ما مي توانيم هم زمان در دو منطقه عمليات كنيم . بچه ها وقتي شنيدند كه چه اتفاقي افتاده خيلي با روحيه بالا آماده شدند تا با منافقين بجنگند چون جنايات آنها را ديده بودند . دوستان و آشنايانشان بدست آنها درتهران ترور شده بودند . توجيحات و هماهنگي هاي لازم را انجام داديم .

وي افزود : دو هلي كوپتر شنوك آمد . در هريك از اين ها يك دستگاه تويوتا و چند تا موتور جاسازي كريدم . ابتدا گردان حمزه تيپ دو كه براي اين عمليات آماده شده بود سواركرديم  و قرار شد مابقي گردانهاي عمل كنند پشت سر آنها منتقل بشوند . من با اولين هلي كوپتر به سمت كرمانشاه پرواز كردم . در كرمانشاه ابتدا در سه راه ملاوي زمين نشستيم تا موقعيت را ارزيابي كنيم . قرار بود يكي از بچه هاي سپاه آنجا باشد تا هماهنگ كنيم ولي خبري نبود لذا دوباره پرواز كرديم  به سمت اسلام آباد رفتيم .نزديك كارخانه نمك اسلام آباد هوا به تاريكي مي رفت درنتيجه نشستيم و نيروها پياده شدند .

سردار كوثري در ادامه گفت  : نيروها وسايل را آماده كردند خودرو و موتورها را به عنوان  جلودار فرستاديم تا منطقه را ارزيابي كنيم . احساس مي كرديم منافقين تا اين منطقه آمده باشد و در تنگه اي كه مقابلامان بود كمين زده باشد . هيچ خبري نبود در نتيجه همان شب تا 30 كيلومتري سه را اسلام آباد پياده پيش رفتيم . آنجا چون بچه ها كمي خسته شده بودند يك ساعتي استراحت كرديم و دوباره به راه افتاديم . در15 كيلومتري سه راه اسلام آباد ديدم مردم روستاها بيرون ريختند و وحشت زده سردرگم هستند . نيروهاي مردمي هم سنگر زده بودند تا موقع احتياج دفاع كنند . از اين ها گذشتيم تا اينكه به باند اضطراري سه راه اسلام آباد رسيديم .

وي افزود : در اسلام آباد گروهك منافقين از شهر بيرون آمده بود . عده اي از مردم وحشت زده در حال خارج شدن از شهر بودند . عده اي نيز از كرمانشاه براي مقابله درحال ورود به  شهربودند . لذا اينها در هم گره خورده و حركت منافقين را كند كرده بود. گروهي ديگر از منافقين كه متوجه اين قضايا شده بودند ومي خواستند باخودروهايشان  برگردند با هم بر خورد كرده  بودند . منافقين بسيار آشفته و درهم شده بودند . - اينها را فيلم داريم ،از خود منافقين بدست آمده است - .

فرمانده سابق لشگر 27 حضرت رسول خاطر نشان كرد : نيروهاي ايراني از طرف ديگر بعد سر پل ذهاب كه متوجه گروهك منافقين شده بودند سريع يگانهاي خودشان را به تنگه چارزبر ( مرصاد ) آورده و در آنجا موضع گرفته بودند. ما وقتي به سه راه اسلام آباد رسيديم عقبه نيروهاي منافقين در آنجا بود . چون منطقه را مي شناخيتم شبانه شناسائي هاي لازم انجام شد .سپس گردان حمزه را وارد ميدان كرديم . بچه ها ماشين هاي اينها را زدند و چون خودروهاي پشتيباني بود و حامل بنزين و مهمات بود درنتيجه آتش عجيبي به هوا بلند مي شد . اين گونه عقبه نيروهاي منافقين نا امن شد .

وي افزود : با نا امن شدن عقبه و بسته بودن تنگه چارزبر در مقابل گروهك منافقين غافل گير شد لذا نيروهاي آنها  سريع به فكرفرار افتادند . از انجا كه مابقي گردان ها هم رسيده بود براي ايجاد امنيت، بعضي از مناطق و دشت ها را پوشانديم تا مانع فرار آنها شويم . روز بعد كليه يگانها در محل هاي تعيين شده مستقر بودند و قرار بود هر يگاني از يك منطقه به كمر ستون منافقين بزند تا عمليات پايان يابد . شهيد صياد شيرازي هم با هلي كوپتر در سمت ريجاب و جوانرود عقبه آنها را مورد حمله قرار مي داد . با اين وضعيت و هجوم برق آساي نيروها به جرات مي توانم بگويم كه يك خودرواز منافقين نتوانست از منطقه خارج شود . 

ريس اداره امنيت ستاد كل نيروهاي مسلح گفت : نيروهاي منافقين درماشينهاي صفر كيلومتر كه به سفارش كشورهاي عربي ساخته شده بودند نشسته بودند و انتظار داشتند همه مردم از آنها استقبال كنند  و تا تهران نيز با هيچ مشكلي روبرو نشوند . آنها مردم را نشناخته بودند . نه فهم داشتند  و نه شعور سياسي - نظامي . آمريكايي ها نيز يك تحليل درست به اين وفاداران خودشان نداده بودند .

وي افزود : ازاسناد  و مدارك غنيمت گرفته شده  و اقرار اسرا ، حماقت منافقين به وضوح مشخص مي شد . آنها كارت هاي شناسائي صادر كرده بودند كه مشخصات كامل افراد در آن درج بود . در آن كارت ذكر شده بود كه اعزامي از فلان كشور . حالا اين اعزام ها چه موقع انجام گرفته بود ؟ سه روز قبل دو روز قبل و حتي همان روز حمله . مسئولين اين گروهك گفته بودند كه بياييد كه اگر نرسيد در دولت آينده ايران مسئوليتي نخواهيد داشت .  بعضي از اين افراد وقتي با آنها صحبت مي كرديد مي ديديد كه حتي يك تير هم نزده است وآشنائي با ابتدائي ترين اصول نظامي  ندارد . آنها فقط مي خواستند سياهي لشگر جمع كنند . واقعا دل انسان به درد مي آمد وقتي درعمليات مرصاد اين جوانان را مي ديد كه به گروهك منافقين پيوسته اند . جوان هايي كه از طرفي خودشان را  به ظاهر روشنفكر مي دانستند و از طرف ديگر به راحتي فريب مسعود و مريم رجوي را خورده بودند.

سردار كوثري گفت : حماقت اين گروه همين بس كه فكر مي كردند به راحتي مي تواند بدون هيچ مقاومتي در كمترين زمان ممكن به تهران برسند . در نقشه اي كه  از آنها بدست آمد و با دست كشيده شده بود . نوشته بودند از سر پل ذهاب تا « كرند » و از مرند تا اسلام آباد هر كدام نيم ساعت . از اسلام آباد تا كرمانشاه نيم ساعت . تمام مقرهاي سپاه و كميته و ژاندامري را هم ذكر كرده بودند . از كرمانشاه تا همدان دوساعت . در مجموع  زمان مورد نيازشان را هشت ساعت در نظر گرفته بودند . آنها حتي پيش بيني حوادث و اتفاقاتي مثل پنچري ، خرابي اتوميبل ها و غيره را نكرده بودند . 

وي افزود : خداوند آنقدر اين گروه را كرو كورو لال و نفهم كرده بود كه فقط به ذوق اينكه بدون مقاومت به تهران خواهند رسيد پيش مي رفتند . اگر دريك كار كوچك هم تدبير نباشد به نتيجه نخواهد رسيد چه برسد به چنين كار عظيمي . به نظر من اين لطف خدا بود . اگر بعد از پذيرش قطعنامه اين ضربه بزرگ به منافقين وارد نمي شد  شايد براي ما ايجاد  مشكل مي كردند ولي خداوند اراده كرده بود تا چنين نشود . فلذا گروهك منافقين بدون تدبير بدون فكر و انديشه دست به اين كار زدند .

همچنين در ادامه گفت : انسان وقتي به عمليات مرصاد و يا ديگر عمليات ها مي نگرد تفاوت رهبري الهي را با رهبري دنيوي به عينه مي بيند . حضرت امام چقدر با تمانينه  روزي وارد شد با آنكه امكانات و تجهيزات نداشت ولي توانست تمام قلوب را تسخير كند . رزمندگان هم با خدا و امام معامله كردند و تا آخرين لحظه ايستادگي كردند و امروز نيز ايستادگي مي كنند تا اين پرچم را به رهبري مقام معظم رهبري به دست صاحب اصليش برسانند .

سردار محمد كوثري در پايان اين گفت و گو به آينده گروهك مانفقين اشاره كرد و گفت : ماهيت گروهك منافقين براي مردم از پيش از انقلاب مشخص بود . روز كه مردم با سلاح مقابل رژيم پهلوي ايستادگي مي كردند اين گروه به دنبال جمع آوري سلاح براي خودش بود . از يك طرف  با مردم رو راست نبودند . از طرف ديگر آنها به هيچ وجه توانائي اداره حتي چند هزار نفري را ندارند چه برسد به اداره يك كشور . لذا اين گروه چه بخواهد و چه نخواهد در دامان آمريكا است . آنهاامروزهم  به ظاهر در اردوگاه اشرف هستند  ولي در واقع براي آمريكائي ها كارمي كنند .

وي افزود : گروهك منافقين فقط مجموعه خودش را مي بيند . به مردم كاري ندارد . منافع خودش را مي بيند . كسي كه اينگونه باشد چه سازمان وچه فرد هيچ موقع نمي تواند براي مردم دلسوزي كند . مردم  با اين گروهك آشنايند . هيچ وقت جنايات آنها را در حزب جمهوري درنخست وزيري و ترور مردم عادي را فراموش نخواهد كرد . مگر مي شود گروهي اينگونه با مردم تا كند بعد انتظار هم داشته باشد مورد حمايت و مقبوليت  مردم باشد . مگر اينكه توبه واقعي كنند . و باضوابطي به ايران بازگردند تا محاكمه شوند. در صورتيكه دستشان آلوده به خون بيگناهي نباشد به زندگيشان در كشور ادامه دهند . در غير اين صورت با توجه به اينكه به عنوان يك گروهك تروريستي در دنيا شناخته شده اند نمي توانند زندگي راحتي داشته باشند .

کد خبر 97483

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha