خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ و ادب: عیدی دادن و عیدی گرفتن در نوروز رسم نانوشتهای است که به رغم دیرینه بودن، همچنان در میان مردم ایران رواج دارد. این عادت کهن البته رنگ و بوی کلیشه هم به خود گرفته و افراد بدون توجه به سلایق و بهرهدهی - به ویژه از نوع فرهنگی آن - به دیگران عیدی میدهند. در این میان متاسفانه کتاب این یار مهربان در میان کادوهای نوروزی جای درخوری ندارد. اینکه چگونه میشود برای استفاده از کتاب به عنوان یکی از هدیههای نوروزی فرهنگسازی کرد، سوژهای بود که خبرنگار مهر، آن را با اهالی ادب و فرهنگ در میان گذاشت و گزارشی از این گفتگوها را در ذیل میخوانید.
خدیوی: عامه مردم کتاب را به عنوان هدیه نوروزی نمیشناسند
شاعر مجموعه "کاجهای زرد" تاکید کرد: به اعتقاد من هدیه دادن کتاب نه فقط به عنوان عیدی بلکه حتی به عنوان هدیه تولد و یا دیگر مناسبتها چندان مورد استقبال عموم قرار ندارد و تنها قشر خاصی هستند که کتاب هدیه میدهند و میگیرند و از این جریان رضایت دارند.
خدیوی با اشاره به اینکه غالبا از کتاب به عنوان هدیه استفاده میکند بیان کرد: میشود گفت من اصلا به جز کتاب هدیه دیگری نمیدهم و سعی میکنم کتابها را متناسب با شخصیت و روحیات طرف مقابلم انتخاب کنم. بیشتر اوقات از کتابهای چاپ شده در نشر خودم هدیه میدهم ولی اگر شخصی باشد که کتابهای نشر ما متناسب با سلیقه او نباشد از دیگر ناشران کتاب خریده و هدیه میدهم.
این ناشر اضافه کرد: اگر به کتاب و کتابخوانی بها داده شود و اعتبار مادی و معنوی آن بالا رود به پیوست این اتفاق فرهنگ کتابخوانی و چرخش مالی نشر هم درست میشود و آنگاه میبینیم که مردم از کتاب به عناون هدیهای ارزشمند استقبال خواهند کرد.
وی در پاسخ به اینکه آیا در پایان سال چرخش مالی نشر شما افزایش مییابد؟ توضیح داد: فروش کتابها و چرخش مالی چندان تغییر نمیکند و تجربه هم ثابت کرده که میزان فروش کتابها در آستانه نوروز چندان زیاد نمیشود.
خدیوی در پایان درباره این سوال که آیا با توزیع بنهای خرید کتاب در ماههای پایانی سال موافق هستید؟ گفت: من کلا با بن کتاب مخالفم. به اعتقاد من باید در بین مردم فرهنگسازی شود که برای خرید کتاب هزینه کنند و بخشی از درآمد خود را به کتاب اختصاص دهند نه اینکه در انتظار دریافت بن بمانند و اگر شرایط اقتضا کرد کتاب بخرند.
محمد میرکیانی نویسنده کودک و نوجوان هم با اشاره به اینکه نقش رسانه ملی در فرهنگسازی خرید و مطالعه کتاب بسیار مهم است گفت: رسانه ملی باید بیشتر به کتاب و کتابخوانی بپردازد. رسانه ملی می تواند از کتاب به عنوان جایزه مسابقات مختلف بهره ببرد. در دوره ای که من در گروه کودک و نوجوان شبکه اول سیما بودم در برنامه "ماه و مهر" از جایزه کتاب استفاده کردیم که با اقبال خوبی هم روبه رو شد.
وی ادامه داد: از سویی دیگر خانواده ها نیز در قبال فرزندانشان وظیفه ای به عهده دارند. والدین
مدیر گروه سابق کودک و نوجوان شبکه دو سیما تاکید کرد: خانواده ها لازم است بدانند که اگر فرهنگ کتابخوانی را ترویج کنند بزرگترین خدمت را به ساختار خانواده و نسل آینده کرده اند. والدین نباید کتاب هدیه دادن را امری ساده و بی اهمیت بدانند و یا اینگونه فرض کنند که بچه ها کتابها را نمیخوانند پس این کاری بیهوده است بلکه اگر یک صفحه و یا حتی یک عبارت از کتابی توسط بچه ها خوانده شود ارزشمند است. ضمن اینکه به اعتقاد من بچه ها به کتابهایی که هدیه می گیرند علاقه دارند و بالاخره آن را تورق می کنند.
این نویسنده با اشاره به اینکه هدیه کودکان را باید با ظاهری زیبا تزئین کرد تا برایشان جذاب باشد توضیح داد: خانواده ها وقتی می خواهند کتاب هدیه دهند بهتر است آن را با کاغذهای زیبا تزئین کنند و با شکلی زیبا و قابل پسند که برای فرزندانشان جذاب است به آنها هدیه دهند.من غالبا به بچهها در کنار پول، کتاب هدیه میدهم و فکر می کنم آنها هم راضی هستند.
میرکیانی عنوان کرد: وظیفه رسانه ها و اهالی فرهنگ این است که کتاب و فرهنگ کتابخوانی را ترویج کنند. پیشنهاد می کنم از مسئولان، نخبگان، چهره های فرهنگی و ورزشی محبوب سوال شود در سالی که پشت سر گذاشتیم چقدر برای کتاب خواندن وقت گذاشته اند، چقدر با کتاب مانوس هستند آنقدر باید درباره کتاب سوال شود تا ایجاد حساسیت شده و به مرور فرهنگسازی شود.
وی اضافه کرد: در این مسیر باید بدون ناامیدی تلاش کرد. در طول سال باید از چهره های ادبی دعوت کرد تا در جشنها و مراسم مختلف حضور یافته و درباره کتاب حرف بزنند. در جشنهای نوروزی باید اهالی ادب دعوت شوند. اهل فرهنگ نیز در جمعهای خصوصیشان درباره ارزش کتاب و کتابخوانی حرف بزنند.
نویسنده " تن تن و سندباد" همچنین گفت: هرچقدر از ظرفیتهای فرهنگیمان بیشتر استفاده کنیم و سطح مطالعه را بالا ببریم دیگر مشکلات جامعه کمتر می شود. اگر فرهنگ ارتقاء یابد بسیاری از مشکلات برطرف می شود. فرهنگ ایرانی ظرفیتهای بسیاری دارد که باید بدانها توجه شود مثلا در آیین نوروز ظرفیتهای بسیاری است که از آن می توان برای ارتقای فرهنگ و همچنین علاقمند کردن افراد به ویژه بچه ها برای مطالعه استفاده کرد.
میرکیانی تاکید کرد: شخصیتی مانند عمو نوروز را باید به بچه ها معرفی کنیم .چه اشکالی دارد در تعطیلات نوروز برای بچه ها قصه تعریف کنیم. حتی می توان دوره های کتابخوانی و قصه خوانی در خانواده هایمان بگذاریم. با کمترین هزینه می توان بچه ها را به کتاب خواندن تشویق کرد.
وی در پایان گفت: رسانه ملی می تواند در نوروز سرود، ترانه، مسابقه و برنامه های ویژه کتاب پخش کند . همچنین پیشنهاد می کنم در دکور برنامههای مختلف از جمله برنامه سال تحویل حتما کتاب بگذارند. همین حرکتهای به ظاهر کوچک به مرور باعث می شود کتاب جای خود را بین مردم باز کند.
میرعباسی: اقبال مردم به هدیه دادن کتابهای داستانی بیشتر است
کاوه میرعباسی نیز با اشاره به اینکه در حال حاضر وضعیت مطالعه آزاد در کشور ما شرایط مناسبی ندارد هدیه دادن کالایی فرهنگی چون کتاب را مخصوص قشر خاص و اقبال به ادبیات داستانی را بیشتر دانست.
کاوه میرعباسی مترجم و نویسنده نیز با اشاره به اینکه پایین بودن میزان مطالعه آزاد در ایران در پایین بودن شمارگان چاپ کتابها نمود دارد گفت: واقعیت این است که میزان مطالعه ایرانیان پایین است و در مقایسه با آمارهای جهانی میانگین مطالعه در ایران رقم قابل توجهی نیست و ما نمود آن را در شمارگان کتابهایمان البته نه در کتابهای آموزشی و کمک آموزشی می بینیم.
وی ادامه داد: من این مقایسه را نه فقط با کشورهای اروپایی بلکه با کشورهای همسایه ای چون ترکیه دارم. چندین سال پیش وقتی هنوز اورهان پاموک نوبل ادبی را نگرفته بود یکی از دوستانم رمان "اسم من قرمز است" نوشته وی را ترجمه می کرد و وقتی نسخه اصلی آن را نشانم داد دیدم شمارگان آن 100هزار نسخه بود.
مترجم "زندهام که روایت کنم" اثر گابریل گارسیا مارکز با اشاره به مثال فوق بیان کرد: آن رمان اثری روشنفکرانه است و اصلا پاموک در آن زمان شهرت پس از دریافت نوبلش را نداشت ضمن اینکه مخاطب آثار او خاص هستند و البته جمعیت کشور ترکیه از ایران کمتر است ولی می بینیم کتاب یک نویسنده ترک با شمارگانی خیلی بیشتر از نمونه آن در ایران منتشر می شود.
میرعباسی تاکید کرد: در حوزه ادبیات داستانی به طور میانگین شمارگان کتابهای ایرانی دو تا سه هزار نسخه است که اگر بر جمعیت کشورمان تقسیم شود مشخص خواهد شد که چقدر وضعیت مطالعه در کشورمان نامناسب است. در چنین شرایطی نمی توان انتظار داشت مردم کتاب را در سبد خرید نوروزی خود قرار داده و به یکدیگر هدیه بدهند.
این نویسنده با بیان اینکه وی نیز به قشر خاصی از دوستان و آشنایانش کتاب هدیه می دهد گفت: خود من معمولا به کسانی که خیلی با سلیقه فرهنگیشان آشنایی دارم کتاب هدیه می دهم چرا که در اطراف من هم هستند کسانی که از گرفتن کتاب به عنوان هدیه چندان خوششان نمی آید.
وی افزود: اقشاری از جامعه اصلا کتاب را به رسمیت نمی شناسند و در خانه شان یک جلد کتاب هم ندارند. اگر فرهنگ مطالعه در بین مردم جا بیفتد به مرور این مشکلات هم برطرف می شود. از نگاه من یکی از دلایلی که مطالعه آزاد به ویژه در حوزه ادبیات داستانی چندان جا افتاده نیست این است که در نظام آموزشی و در کتابهای ادبیات مدارس رغبتی برای مطالعه خارج از مباحث کتابهای درسی ایجاد نمی شود.
میرعباسی توضیح داد: در دوره های که من به مدرسه می رفتم ادبیات معاصر به دانش آموزان معرفی نمی شد و در مورد ادبیات کلاسیک هم کتابها به گونه ای تدوین شده بود که باز هم در بین دانش آموزان انگیزه ای برای مطالعه بیشتر درباره آنها ایجاد نمی شد. در حال حاضر هم نمی دانم نظام آموزشی ما چه وضعی دارد ولی باید به وضعی برسد که بچه ها از سن کم به سمت مطالعه آزاد سوق پیدا کنند.
نویسنده کتاب "چه کردند ناموران" با ذکر نمونه از کشورهای فرانسه و اسپانیا بحث خود را ادامه داد: دست کم درباره این دو کشور می دانم که کتابهای داستانی به عنوان واحد درسی در نظام آموزشی آنها وجود دارد. این کتابها هم از ادبیات معاصر هم کلاسیک انتخاب می شود و در پایان سال مانند دیگر درسها مورد آزمون قرار می گیرد.
وی اضافه کرد: مثلا در فرانسه کتابهای ریموند کنو در برنامه درسی وجود دارد و یا من در ترجمه کتاب"نادیا" از نسخه ای که در پایان دبیرستان آنها استفاده می شد استفاده کردم.
میرعباسی در پاسخ به اینکه در کشور ما چه قشری ارتباط مستمر با خرید و مطالعه کتاب دارند گفت: بخش عمده کسانی هستند که به نوعی خودشان در پدید آوردن کتاب دست دارند. به قول زنده یاد سیدحسینی ما خودمان برای خودمان می نویسیم، ترجمه می کنیم و خودمان آنها را می خریم.
این مترجم در پایان عنوان کرد: من از کتاب هدیه گرفتن خیلی خوشحال می شوم و فکر می کنم در بین آثار مکتوب، ادبیات داستانی رایجترین کتابهایی هستند که به عنوان هدیه رد و بدل می شوند.
امیر خان: اهدای کارت الکترونیک راهکاری برای خرید مناسبتی کتاب است
به گفته مدیر نشر نائیری اهدای کتاب در مناسبتهای مختلف از جمله جشن نوروز در بین اقلیتهای مذهبی ایران از جمله مسیحیان امری جا افتاده است که با تدارک بن و کارت کتاب از سوی دولت این فرهنگ تقویت می شود.
سپانوس امیرخان مدیر نشر نائیری از ناشران تخصصی ادبیات ارمنی هم درباره این موضوع که چگونه میتوان از کتاب به عنوان یک کالای فرهنگی درنوروز بهرهمند شد؟ گفت: همانطور که همیشه گفته شده کتاب بهترین دوست است میتوان گفت کتاب بهترین هدیه نیز هست. برای خود من خیلی کم پیش میآید که به عنوان هدیه از چیزی به غیر از کتاب استفاده کنم که این هدیه میتواند به مناسبتهای مختلف همچون نوروز یا دیگر مناسبتها باشد. توصیه من به هم به دیگران این است که کتاب هدیه بدهند زیرا هدیهای ماندگار است.
وی تاکید کرد: میتوان گفت ارزشمندترین هدیهای که قابلیت ماندگاری و انتقال از نسلی به نسل دیگر را دارد و به مرور زمان بر ارزش آن نیز افزوده میشود کتاب است.
امیرخان با اشاره به اینکه در فرهنگ اقلیت مذهبی مسیحیان هدیه دادن کتاب به مناسبتهای مختلف از جمله کریسمس مرسوم است گفت: ما در مهرماه روزی داریم مانند مهرگان به نام "فرهنگ ارمنی" که این روز از بیش از 1600 سال پیش به مناسبت ابداع حروف الفبای ارمنی جشن گرفته میشود و یکی از مراسم ویژه آن برپایی نمایشگاههای کتاب است و در ایران نیز مدارس ارمنی میزبان نمایشگاههای کتاب میشوند.
مولف "کتاب سال نائیری" اضافه کرد: در نوروز هم ارمنیان به دوستان و آشنایانشان هدیه میدهند و اتفاقا مشتریانی داریم که از هفتههای قبل نوروز به ما سفارش کتاب میدهند تا به دوستانشان که اغلب غیرارمنی هستند هدیه دهند. نزدیک سال نو سفارش کتاب ما بیشتر میشود و تقریبا هر ساله 200 تا 300 جلد سفارش خرید ثابت کتاب داریم.
وی در پایان پیشنهاد داد برای بهتر شدن وضعیت فروش کتاب در مناسبتهایی چون نوروز وزارت ارشاد گاهی به نویسندگان، پژوهشگران و برخی همکاران فرهنگی بن و یا کارت الکترونیک کتاب میدهد که اگر این اتفاق عمومیتر میشد و امکان توزیع بن بین مردم، موسسات، شرکتها و ... فراهم میشد اتفاق خوبی بود.
سلیمانی: اینترنت و رسانههای تصویری جای کتاب را گرفته اند
محسن سلیمانی معتقد است رغبت عمومی به مرور به سمت تصویر و مطالعه اینترنتی تمایل پیدا کرده و همین امر باعث می شود هدیه ای به نام کتاب تنها در بین قشر خاصی مورد توجه باشد.
محسن سلیمانی نویسنده و مترجم نیز دیدگاه خود را درباره اینکه چگونه می شود کتاب را در سبد خرید نوروزی قرار داد و در تعطیلات نوروزی به مطالعه بیشتر پرداخت گفت: در دوره ما اینگونه بود که تعدادی کتاب در آستانه نوروز خریداری کرده و در تعطیلات میخواندیم. من هنوز هم به دوستانم توصیه می کنم کتابهای شاخص سال را اگر نخوانده اند در تعطیلات نوروز مطالعه کنند.
وی ادامه داد: ولی واقعیت این است که نوروز زمان ارتباطات و تعاملات اجتماعی است و به ویژه افراد متاهل بیشتر درگیر روابط اجتماعی و دید و بازدیدها شده و وقت آزاد کمتری دارند. مطالعه امری است که جنبه فردی آن بالا و نیاز به خلوتی دارد که اتفاقا در تعطیلات نوروزی کمتر مهیا میشود.
این مترجم تاکید کرد: شاید در طول سال راحت تر بتوان با برنامه ریزی به هدف مطالعه آزاد دست یافت البته قشر خاصی هستند که ارتباط محکمتری با کتاب و مساله کتابخوانی دارند که این قشر خاص قطعا از فرصت تعطیلات نوروزی هم بهره می برند.
سلیمانی دیدگاه خود را درباره اینکه چقدر از کتاب به عنوان یک هدیه استقبال می شود اینگونه بیان کرد: به اعتقاد من آن کتابهایی که جنبه تزئینی دارند بیشتر به عنوان هدیه رسمیت دارند ولی بازهم درباره آن قشر خاصی که از آن نام بردم مسئله فرق می کند و آنها از دریافت کتابهایی مطابق با سلیقه شان حتی اگر کتاب گرانقیمتی هم نباشد خوشنود می شوند.
مولف کتاب "رمان چیست؟" با اشاره به اینکه دانشجویان از جمله افرادی هستند که ارتباط صمیمی تری با کتاب دارند گفت: در کل در کشور ما کتاب کالایی هدیه ای نیست و حتی بیشتر کسانی که کتاب هدیه می دهند در کنار آن هدیه دیگری چون پول می گذارند چرا که کتاب را هدیه ای مستقل نمیدانند و این نگاه هم از سوی هدیه دهنده و هم هدیه گیرنده وجود دارد.
وی دلایل این امر را اینگونه برشمرد: در مقایسه کتاب و فیلم می توان گفت کتاب کالایی است که کارکرد فردی دارد ولی یک فیلم را می توان به طور گروهی دید و از آن لذت همزمان برد. کتاب با انزوای شخصی ارتباط دارد. همچنین جامعه و مردم چه در سطح جهانی و چه در ایران به سمت تصویر پیش می روند.
سلیمانی اضافه کرد: مردم این روزها بیشتر با تصویر فکر می کنند نه با کلمه. اگرچه اصل خواندن از بین نمی رود ولی شکل کتابی آن در حال تغییر است و بیشتر به سمت اینترنت و تصویر میل پیدا می کند بنابراین هدیه دادن کتاب برای افراد خاص معنا پیدا می کنند نه عامه مردم.
این نویسنده در پایان عنوان کرد: درباره کتابهای نفیس و گرانقیمت که بیشتر جنبه تزئینی دارند مساله کمی فرق می کند که درباره این نوع کتابها هم دیگر مساله خوانده شدن مطرح نیست.
مقربین: شرایط اقتصادی بزرگترین مانع ارتقای کتابخوانی است
شرایط اقتصادی و اجتماعی حاکم بر جامعه مهمترین دلیل و مانع پیش روی ارتقای فرهنگ خرید کتاب و مطالعه آزاد است که برای رفع این مشکل باید در سطح کلان مدیریت برنامه ریزی کرد.
شهاب مقربین شاعر هم دیدگاه خود را درباره اینکه چگونه می توان کتاب را به عنوان کالایی فرهنگی در سبد خرید نوروزی قرار داد و همچنین از آن به عنوان هدیه نوروزی بهره برد گفت: خرید و مطالعه کتاب کلا آمار پایینی در کشور ما دارد که این مسئله ریشه در فرهنگ ما و فرهنگ ما هم ریشه در شرایط اجتماعی و اقتصادی ما دارد.
وی ادامه داد: با راهکارهای کوتاه مدت و تبلغیات مقطعی نمی توان این مشکلات را برطرف کرد چون تاثیر آنها ماندگار نیست. این امر آنقدر ریشهای است که به راحتی و با اختیار فردی برطرف نمی شود و از آنجا که بستگی نزدیکی با شرایط جامعه دارد نمی توان افراد خاصی را مسئول آن دانست.
شاعر مجموعه "کنار جاده بنفش کودکی ام را دیدم" درباره نهادها و افرادی که می توانند در زمینه فرهنگسازی خرید کتاب و کتابخوانی موثر باشند بیان کرد: این کاری است که مدیریت فرهنگی کشور در سطح کلان باید انجام دهد و در همان سطح مدیریتی قابل تصمیمگیری است. البته این بدین معنا نیست که آنها باید طبق معمول دستورالعمل صادر کرده و یا نصیحت کنند.
مقربین اضافه کرد: مردم باید از لحاظ اقتصادی در جایگاهی قرار بگیرند که به کتاب خریدن و خواندن هم برسند. نباید دغدغه های اولیه زندگی آنقدر مردم را به خود مشغول کند که اصلا وقت و حوصله فکر کردن به کتاب را نداشته باشند. در این جریان نمی شود مردم را سرزنش کرد چرا که واقعا قشر زیادی از جامعه دغدغه ملزومات اولیه زندگی را دارند.
وی در پاسخ به این انتقاد که با چنین استدلالی انتظار می رود قشر مرفه جامعه به کتاب اقبال نشان دهند در حالی که اینگونه نیست توضیح داد: درباره آن قشری که من از آن صحبت کردم وضع بدینگونه نیست که آنها پول خرید کتاب را ندارند بلکه مسئله اینجاست که دغدغه فرهنگ و کتاب به دلیل مشغولیت فکری در زمینه حداقلهای زندگی در بین مردم وجود ندارد.
شاعر مجموعه "اندوه پروازها" تاکید کرد: ضمن اینکه در قشر مرفه هم مسئله اقتصادی به شکل دیگر مطرح است. در بخشی از قشر مرفه دوندگی برای دستیابی به ثروت بیشتر اجازه دغدغه فرهنگی نمی دهد. تاکید من بر این است که شکل و وضعیت اجتماع به گونه ای است که کتاب را از خود بیرون می راند.
مقربین قشر متوسط جامعه را که بخش اعظمی از دانشجویان عضو آن هستند بیشترین مخاطب کتاب دانست و عنوان کرد: کتابخوانهای ما بیشتر از قشر متوسط هستند که در شرایطی که جامعه ارزشها را در اختیار کالاهایی غیر از کتاب قرار می دهد ولی این قشر کتاب را انتخاب می کنند.
شرایط اجتماعی و اقتصادی به گونه ای است که عده کثیری به دنبال حداقل ملزومات زندگی هستند و عده قلیلی هم به دنبال ثروت و در این میان جامعه اندکی از قشر متوسط دغدغه فرهنگ دارد.
این شاعر با اشاره به اینکه در چنین شرایطی نمی توان انتظار داشت مردم به یکدیگر کتاب هدیه بدهند گفت: اگر چنین رفتاری مرسوم باشد بیشتر در همان قشر متوسط است ولی باز هم در بین آنان نیز چندان مرسوم نیست. این فضای ابهام وجود دارد که آیا دریافت کننده کتاب به عنوان هدیه آیا از گرفتن آن خوشحال می شود یا خیر؟ و اینکه خریدار در ذهن دیگران متهم به خرید هدیه نامناسب و کم ارزش می شود یا خیر؟
وی در پایان کتابهای نفیس و گرانقیمت را هدیه مرسوم تری دانست و توضیح داد: گرچه رفتار درستی نیست که ارزش کتاب را با قیمت آن سنجید بلکه باید به ارزش معنوی آن نظر داشت ولی فکر می کنم در حال حاضر کتابهای نفیس و گرانقیمت رسمیت بیشتری به عنوان هدیه دارند.
بی نیاز: رسانه ها از ترویج کتابخوانی غفلت نکنند
اگر فرهنگ کتابخوانی در جامعه نهادینه شود آنگاه کتاب جای خود را بین عامه مردم پیدا کرده و می توان انتظار داشت مردم کتاب را به عنوان کالایی ارزشمند به یکدیگر هدیه دهند.
فتح الله بی نیاز نویسنده و منتقد ادبی نیز با اشاره به اینکه در حال حاضر از لحاظ فرهنگی این مسئله جاافتاده نیست که از کتاب به عنوان هدیه استفاده شود گفت: ریشه این مشکل را می توان در کشور ما در دو عامل جستجو کرد یکی اینکه از یکسو مردم ارتباط مناسبی با کتاب ندارند و از سوی دیگر دولت و رسانه های دولتی نیز کتاب را از اهم برنامه های خود حدف کرده اند.
وی ادامه داد: وقتی شما با دیدن تلویزیون و شنیدن رادیو از موضوعی به نام کتاب و کتابخوانی نمی شنوی و نمی بینی دیگر نمی توان انتظار داشت عامه مردم در اقصی نقاط کشور از شهرها تا روستاها و در بین اقشار مختلف کتاب را بشناسند و ارج نهند.
مولف کتاب "درآمدی بر داستان نویسی و روایت شناسی" تاکید کرد: وقتی کالای مختلف در رسانه ها تبلیغ می شود ولی جایی برای تبلیغ کتاب در نظر گرفته نمی شود قطعا نمیتوان انتظار داشت فرهنگ جامعه روز به روز ارتقا یافته و کتاب جای خود را در بین افراد باز کند.
بی نیاز با بیان اینکه وضعیت فرهنگی ما در قیاس با کشورهای اروپایی شرایط مناسبی ندارد توضیح داد: ارزشهای فرهنگی اعم از علمی، هنری و ادبی باید در رسانه های تبلیغ شود و ساعاتی از برنامه های رسانه های به مسائل فرهنگی اختصاص یابد تا به مرور این ارزشها در بین عامه مردم نهادینه شود.
این نویسنده عنوان کرد: جامعه هدف ما باید کل کشور باشد نه فقط شهرهای بزرگ. شما مردمی را در نظر بگیرید که در شهرها و روستاهای دورافتاده زندگی می کنند و به روزنامه ها و اینترنت دسترسی ندارند و تنها رسانه در دسترسشان رادیو و تلویزیون است در چنین وضعیتی به این نتیجه می رسیم که بار مسئولیت بر دوش رسانه ملی است.
وی درباره این موضوع که در شهرهای بزرگ چه قشری از مردم ارزش کتاب را شناخته و آن را به عنوان کالایی ارزشمند برای هدیه دادن می بینند گفت: قشر خاصی از روشنفکران که تعداد آنها خیلی کم است اینگونه به مسئله کتاب می نگرند. تعداد این افراد حتی در قبال افراد تحصیل کرده و دانشگاه دیده هم کم است. در کشور ما هستند تعداد زیادی از دانشگاه رفته ها که پس از فارغ التحصیلی ارتباطشان با کتاب قطع شده و گاه سالهاست که حتی یک رمان هم نخوانده اند آنگاه آیا می شود از این افراد انتظار داشت که کتاب به دیگران هدیه بدهند؟
نویسنده مجموعه داستان "کوارتت مرگ و دختر" راهکار برون رفت از این مشکل را اینگونه بیان کرد: در شرایطی که ما رادیو و تلویزیون خصوصی نداریم لازم است رسانه ملی بیش از پیش به مسائل فرهنگی به ویژه توجه نشان دهد.
نظر شما