* آقاي ويسنوسكي، شما نويسنده چندين كتاب ، تعداد بي شماري مقاله و تهيه كننده فيلم هاي مستند زيادي هستيد. معمولا وقتي فردي كتاب يا مقاله اي را به رشته تحرير درآورد، و يا فيلمي مي سازد، ، بايد انگيزه اي براي انجام آن داشته باشد . بفرماييد انگيزه شما از پرداختن به وقايع 11 سپتامبر چه بوده است؟
- انگيزه من كتابي بود، كه دوازده سال قبل نوشته بودم. نام كتاب "شبح تروريسم فراكسيون ارتش سرخ" بود. اين كتاب به "شبح گروه تروريستي با حملات تقلبي" مي پردازد. از اين رو من در روز يازده سپتامبر 2001 بلافاصله تحت تاثير قرار گرفتم. وقتي حملات به برج هاي دوقلو در نيويورك را بر روي صفحه هاي تلويزيوني مشاهده نمودم، احساس نمودم كه اين دقيقا چيزي بود كه ما سالها پيش در آلمان شاهدش بوديم، با اين تفاوت كه اين يك بعد جهاني داشت.
* آقاي ويسنوسكي ، 11 سپتامبر بدون شك نقطه عطفي در تاريخ معاصر جهان بود. جهان بايد تنها به حدس و گمان زني در اين باره بپردازد، كه چه كسي چه گروه و يا سازماني حملات هولناك يازدهم سپتامبر را برنامه ريزي ، سازماندهي و سپس اجرا نموده است.اما شايد پاسخ به اين سوال، كه چه اهدافي مي بايست با آن حملات محقق مي شدند ، راهگشاي كار باشد، حال مايلم اين سوال را از شما بكنم.
- اگر فرض را بر اين گذاشت، كه حملات روز يازدهم سپتامبر در نيويورك و واشنگتن توسط اعراب صورت نگرفته اند، كه البته من چنين اعتقادي دارم، بلكه حمله اي بود كه از داخل آمريكا طراحي و به مورد اجرا درآمده بود، در آن صورت مي توان نتيجه گرفت كه هدف اصلي تغييرات اساسي در جهان بوده است. اين تغييرات كه در چارچوب هدف اصلي بودند و همزمان تعقيب مي شدند، عبارتند از دستيابي به منابع نفت منطقه خاورميانه، ايفاي نقش جديد در رهبري جهان، جلوگيري از فروپاشي ناتو، پس از اين كه پيمان ورشو از هم پاشيده شد، و سروسامان دادن به اقتصاد جنگ در آمريكا از طريق افزايش بودجه نظامي. با توجه به مسايل فوق مي توان تقريبا اين طور نتيجه گرفت كه محافل خاصي در آمريكا نمي توانستند براي دستيابي به اهداف فوق از انجام آن عمليات چشم پوشي نمايند. به اعتقاد آنان عمليات فوايدي به همراه داشته اند.
* بدين ترتيب شما اعلام نظرهاي رسمي دال بر دخالت داشتن نوزده مرد عرب در حملات يازدهم سپتامبر را منتفي مي دانيد.
- كاملا منتفي خير. اما به اعتقاد من نقش و مشاركت آنها به صورت مخفي با اين هدف بوده است، كه اتفاقات به گونه اي دروغين منعكس شوند. در واقع نقش آن نوزده نفر اين بوده است كه وانمود نمايند آنها عمليات را طراحي و اجرا نموده اند. اما آنچه را كه مي توان با قاطعيت گفت اين است كه آنان با بخش فني عمليات هيچ ارتباطي نداشته اند. براي اثبات مشاركت 19 فرد عرب در عمليات 11 سپتامبر حداقل تاكنون هيچ مدرك معتبري وجود ندارد. اسامي هيچ يك از آنان در ليست هاي مسافران قيد نشده است، هنگام سوار شدن به هواپيما از آنها فيلمبرداري نشده است، هيچ يك از كارمندان مسوول كنترل مسافران سوار شدن آنها را به داخل هواپيماها تاييد نكرده است و اجساد آنان نيز در محل هاي حادثه پيدا نشده است . به بيان ديگر هيچ مدركي براي اثبات اين ادعا كه آنها در آن هواپيماها بوده اند وجود ندارد.
*شما دستيابي به نفت خاورميانه را به عنوان يكي از اهداف محافلي نام برديد، كه احتمالا حملات يازدهم سپتامبر را برنامه ريزي و اجرا نموده اند. حتما مي دانيد كه توليد كنندگان نفت متكي به درآمدهاي نفتي خود مي باشند . لذا اين سوال مطرح مي باشد كه براي دستيابي به نفت منطقه نياز به انجام آن عمليات هولناك و متعاقب آن حمله به افغانستان و عراق نبود.
- بله همين طور است و به همين دليل معتقدم كه انجام آن حملات زيانهايي نيز داشته است. من در بالا به فوايد و امتيازاتي پرداختم، كه در چارچوب يك هدف كلي و اساسي دنبال مي شوند. اما آن عمليات آثار و عواقب منفي نيز داشته است . شما مستحضر هستيد كه اعتبار جهاني آمريكا شديدا صدمه ديده است. بسياري از شركت هاي هواپيمايي كشورهاي عربي هواپيماي بويينگ از آمريكا خريداري نمي كنند، بلكه ترجيح مي دهند ايرباس از اروپا خريداري نمايند. جهان عرب اكنون ترجيحا با اروپا وارد معامله مي شود. كشورهاي اسيايي نيز به همين شكل، آنها نمي خواهند "نهنگي را سيراب نمايند كه فرداخود آنان را خواهد بلعيد. از اين رو تاريخ بايد به اين سوال پاسخ بدهد كه تاچه حد برنامه هاي 11 سپتامبر كه از آنان به مثابه دستاويزي عليه جهان عرب و جهان اسلام استفاده مي شود عاقلانه بوده است.
* شما در يكي از مقالات خود كه بر روي آن تاريخ هفدهم ژوييه خورده است، تلويحا مي گوييد، كه شايد عوامل يازدهم سپتامبر هيچ گاه مشخص نشوند، چرا كه اسناد مهمي در اين خصوص منهدم شده اند، بدين ترتيب آيا متعتقديد كه يك توطئه در كار بوده است؟
- من هنوز هم اميدوارم كه حملات يازدهم سپتامبر روشن و عاملان آن مشخص گردند، اما يقينا نمي توان از طريق دولت آمريكا و كانال هاي رسمي در اين كشور به اهداف ذكر شده دست يافت. براي روشن شدن اين قضيه و مسايل بسيار پيچيده با آن بايد تحقيقاتي در ابعاد بين المللي صورت پذيرند. ما براي روشن شدن مسايل نياز به يك حركت جهاني داريم. بايد اين تحقيقات به صورت مستقل صورت گيرند و در آن سازمانهاي CTA و FBI دخالت داده نشوند. افراد زيادي در جهان با انگيزه بالا وجود دارند، كه مايلند بطور داوطلبانه براي روشن شدن معماهاي زياد در ارتباط با وقايع 11 سپتامبر همكاري نمايند. ديگر اعتماد به تحقيقات رسمي وجود ندارد.
* شما مي گوييد كه دولت آمريكا FBI و CTA نه تنها تلاشي در جهت روشن شدن قضايا نمي كنند، بلكه برعكس سعي در كتمان حقايق دارند، آيا آنها مردم آمريكا را احمق مي دانند؟
- ببينيد، مخفي كاري و جلوگيري از كشف حقايق در تمام مراحل تحقيقات و همچنين در تمام دستگاههاي امنيتي وجود دارد، آنها هر آنچه را كه مي توانند پنهان مي كنند. يكي از مهمترين منابع اطلاعاتي، جعبه هاي سياه هواپيماهاست، اين جعبه ها يا از بين برده شده اند، يا اطلاعات ثبت شده بر روي آنها در دسترس عموم گذاشته نمي شوند. اطلاعات مهم بي شماري از دسترس عموم دورنگه داشته مي شوند. اسناد و صحبتهاي ضبط شده پرسنل هواپيماهاي سرنگون شده در دسترس نيستند. لذا از همين جا معلوم مي شود كه افرادي در تلاشند ، تا كليه مدارك و اسناد مهم را كه براي كشف حقيقت اهميت حياتي دارند، يا منهدم سازند و يا حداقل كتمان بنمايند. شما اشاره به اين نكته كرديد، كه اين خطر وجود دارد كه اين پنهان كاريها روزي افشا شوند. به اعتقاد من، افرادي كه مسبب حوادث يازدهم سپتامبر بوده اند ، مبارزه نوميدانه اي را عليه "زمان" انجام مي دهند. براي آنها مسئله بر سر "همه چيز يا هيچ چيز" است. اين گروه قدرت سعي دارد كه آمريكا و جهان را وارد يك جنگ خانمانسوز نمايد، كه ديگر هيچ مدركي براي كشف حقايق وجود نداشته باشد.
* و اگر آنها در انجام اين كار موفق نشوند؟
- اين خطر واقعا وجود دارد . به نظر من سال 2004 يك سال سرنوشت ساز است. در اين سال سرنوشت آمريكا و جهان ورق خواهد خورد. شايد قبل از انتخابات رياست جهوري در آمريكا و شايد هم در حين آن. در اين سال احتمالا روشن خواهد شد كه آيا حوادث يازدهم سپتامبر با آثار منفي آن گريبانگير گروه قدرت در آمريكا ، كه مسبب آن هستند ، خواهد شد؟ ويا اين گروه سرانجام موفق خواهد شد، در به اصطلاح "جعبه" را براي هميشه ببندد و بوش را براي يك دوره ديگر نصب نمايد و يا حتي يك دولت ديكتاتوري نظامي در آمريكا بر روي كار آورد و بدين ترتيب براي مدت طولاني مانع از آن گردد، تا به سوالات بي شمار مطروحه پاسخي داده نشود.
* اما آيا استقرار يك دولت نظامي در آمريكا، آن هم در قرن 21 امكان پذير مي باشد؟ آيا ملت آمريكا چنين دولتي را تحمل خواهد كرد؟
- همين حالا عملا يك دولت نظامي در آمريكا در راس قدرت قرار دارد. وقتي كه تمام اهرمهاي قدرت در دست افرادي همانند دونالد رامسفلد و پال و لوتيز باشند، وقتي كه آن بودجه نظامي عظيم، آن هم از طريق يك رييس جهور ضعيف، تصويب شود و وقتي اين گروه كوچك اما قدرتمند براي پيشبرد اهداف خود از قدرت نظامي استفاده مي كند، در آن صورت مي توان نتيجه گرفت كه دولت حاكم بر آمريكا يك دولت نظامي است. شما توجه داريد كه كليه سياستهاي ميان مدت و راهبردي آمريكا توسط همين گروه قدرتمند تبيين و اجرا مي شوند. البته دولت فعلي در آمريكا به عنوان يك دولت نظامي ظاهر نمي شود، ولي در سياستگذاري و اعمال آن همانند يك دولت نظامي عمل مي كند، اما به زودي مي تواند وضع تغيير كند، براي مثال اگر صحنه سازي جديدي شبيه حوادث 11 سپتامبر انجام شوند. در چنين وضعيتي آنها خواهند گفت، ما بايد اكنون يك دولت اضطراري يك دولت نظامي تشكيل دهيم. اين امر باعث خواهد شد تا انتخابات در زمان مقرر برگزار نگردند.
* فرض كنيم كه يك دولت نظامي مطابق پيش بيني ها بر روي كارآمد. در آن صورت تكليف روابط بين اروپا و آمريكا چه خواهد شد؟ آيا اروپاييان خواهند توانست روابط فعلي خود با آمريكا را ادامه دهند؟
- چنانچه چنين تحول عجيبي در آمريكا اتفاق افتد و يك استبدادي در آمريكا قدرت را در دست گيرد، در آن صورت به اعتقاد من روابط ميان دو سوي آتلانتيك به صورت مسالمت آميز به پايان خود خواهند رسيد. اروپاييان ديگر نخواهند توانست به روابط نزديك خود با آمريكا ادامه دهند ، در نهايت ملتهاي اروپايي اجازه چنين كاري را نخواهند داد. بدين ترتيب اروپا راهي ندارد، به جز اين كه راه خود از آمريكا را جداسازد. اما در مقابل يك خطر عمده نيز وجود دارد و آن اين كه آمريكا و در راس آن اين گروه كوچك قدرت موفق گردد، جهان را با استفاده از اهرمهاي نظامي تحت سلطه خود درآورد و قدرت استبدادي خود را در اروپا نيز براي مثال از طريق مكانيزم هايي همانند ناتو و يا وزير كشور فعلي آلمان، اتوشيلي گسترش دهد و لازم به يادآوري است كه اتوشيلي تمام سعي خود را مي كند تا سيستم قانونگذاري در آمريكا را در آلمان پياده كند . اين يك خطر بزرگ و بالقوه است ، لذا بايد همه نيروهاي آزاديخواه مواظب اوضاع باشند و عليه آن مبارزه كنند.
- من براي اولين بار چنين چيزي را مي شنوم، اما اگر كميسيون يازده سپتامبر در آمريكا واقعا چنين پيشنهادي كرده باشد، نمي تان بدان اعتماد نمود زيرا كه اين كميسيون نتيجه كارخوبي ارائه ننموده است و بيشتر نظرات رسمي درباره وقايع يازده سپتامبر را تاييد كرده است. اين كميسيون منحصرا در اين جهت حركت كرده است كه افسانه 11 سپتامبر را تثبيت نمايد تا بدين ترتيب به سرويس هاي اطلاعاتي امريكا قدرت و نفوذ بيشتر داده شود. كسي كه پيشنهاد تشكيل كميسيون تحقيق بين المللي را داده است من و چند همكار ديگر بوده اند . هدف ما اين است كه يك كميسيون تحقيق مستقلي همانند كميسيون تحقيق در ويتنام تشكيل گردد، اميدواريم كه بتوانيم چنين كميسيوني را به وجود آوريم.
* آقاي ويسنوسكي، شما اشاره به اين داريد، كه نتايج كار كميسيون خوب نبوده است، و در واقع قدمي در جهت روشن شدن وقايع يازدهم سپتامبر برنداشته است. بدين ترتيب بايد اين كميسيون شهروندان آمريكايي را كه در پي حقايق هستند، احمق قلمداد مي كند.
- دقيقا همين طور است، دولت آمريكا خواه ناخواه مردم خود و جهان را احمق مي پندارد. به همين دليل است كه از دادن هرگونه اطلاعات براي كشف حقيقت خودداري مي كند، دروغهاي غير قابل تصوري تحويل ملت خود و جهان مي دهد. با نگاهي به تركيب كميسيون تحقيق 11 سپتامبر مي توان به سهولت متوجه شد، كه ارتباطاتي ميان اين كمسيون و سرويسهاي امنيتي آمريكاوجود دارد. معرفي اين كميسيون به عنوان يك كميسيون بي طرف و مستقل از همان ابتدا يك ترفند تبليغاتي بود. وظيفه اصلي اين كميسيون در وهله نخست آرام كردن بستگان قربانيان يازده سپتامبر بوده است، كه فشار زيادي بر روي دولت براي كشف حقيقت وارد آورده بودند. وظيفه ديگر كميسيون 11 سپتامبر تثبيت افسانه رسمي بوده است. و وظيفه سوم ارائه اين نتيجه گيري است كه آنچه كه در روز يازدهم سپتامبر اتفاق افتاده است. بدليل ضعف نيروهاي امنيتي فقير بيچاره امريكايي بوده است و راه چاره اين است كه اين نيروها تقويت گردند تا به يك تشكيلات شكست ناپذير تبديل گردند.
* آقاي ويسنوسكي، اجازه دهيد در پايان اين مصاحبه از شما راجع به كتابهايي كه تاكنون درباره وقايع 11 سپتامبر نوشته ايد سوال كنم، چه كتابهايي را در اين زمينه به رشته تحرير در آورده ايد و آيا اين كتاب به زبانهاي ديگر نيز ترجمه شده اند؟
- من دو كتاب درباره وقايع 11 سپتامبر منتشر نموده ام به نامهاي عمليات يازده سپتامبر و افسانه يازده سپتامبر . اين كتابها تنها به زبان كره اي ترجمه شده اند و اين جاي تاسف است چرا كه مسايل امريكا و سياستها و برنامه هاي اين كشور بعد جهاني دارند. من بسيار خوشحال مي شوم، چنانچه ناشراني در ايران و يا كشورهاي عربي آمادگي همكاري با من در خصوص ترجمه كتابهاي فوق به زبان هاي فارسي و عربي داشته باشند.
منبع : راديو آلماني برون مرزي
نظر شما