به گزارش خبرنگار مهر، "دیوان قائمیات" اثر جلال الدین حسن بن محمود کاتب که حدود 700 سال پیش نوشته شده مشتمل بر قصایدی است که تا کنون ناشناخته مانده است. این دیوان توسط دکتر سید جلال حسینی بدخشانی تصحیح شده و در آینده نزدیک از سوی انتشارات مرکز پژوهش میراث مکتوب منتشر خواهد شد.
دکتر سید جلال حسینی بدخشانی، بنیان گذار بخش کتابخانۀ مؤسسۀ مطالعات اسماعیلی در لندن است. او دارای دکترای فلسفۀ اسلامی از دانشگاه آکسفورد است و به عنوان دانشیار در مؤسسۀ مطالعات اسماعیلی مشغول تدریس است.
اهمیت این دیوان در بررسی آرای خواجه نصیر طوسی باعث شد تا گروه دین و اندیشه خبرگزاری مهر در حاشیه همایش خواجه نصیر الدین طوسی که طی روزهای چهارم و پنجم اسفندماه در تهران برگزار شد با مصحح این دیوان، دکتر جلال حسینی بدخشانی گفتگویی انجام دهد که در پی میآید.
خبرگزاری مهر- گروه دین و اندیشه: آیا دیوان قائمیات ناشناخته بوده و یا تاکنون پیدا نشده بود؟
حسینی بدخشانی: دیوان قائمیات تا کنون ناشناخته بوده است و به وسیله یکی از شعرای بزرگ اسماعیلی مذهب که از دوستان نزدیک خواجه نصیر طوسی بوده با نام جلال الدین حسن بن محمود کاتب سروده شده است. کاتب و خواجه بیشتر اوقاتشان را با یکدیگر میگذراندند. کاتب کار را در قهستان شروع میکند و در الموت تمام میکند. این دیوان مشتمل بر 157 قصیده و در ارتباط با دعوت قیامت و تعلیمات اسماعیلیان نزاری الموت است و یک فاصله زمانی بین امامت حسن علی ذکره السلام و رکنالدین خورشاه را میپوشاند. البته در زمان رکنالدین خورشاه شاید این شخص در قید حیات نبوده ولی در حیات علاءالدین محمد که امام ماقبل آخر دوره الموت است فوت میکند. این کتاب تا همین حالا ناشناخته بوده است. وقتی کتاب را برای نوشتن مقدمه نزد استاد شفیعی کدکنی بردم ایشان به صراحت میگویند که تا قبل از اینکه این دیوان به من داده شود تا مقدمهای بر آن بنویسم از وجودش اطلاعی نداشتم و در هیچ تذکرهای هم از آن چیزی ندیدم.
کدکنی در مقدمهای که بر این دیوان نوشته میگوید دیوان قائمیات یکی از دیوانهایی است که بایستی در تمامی تذکرهها ذکرش بیاید زیرا که تکامل شعر فارسی از زبان رودکی تا عصر حاضر و اگر بخواهیم این سیر را به صورت علمی پیگیری کنیم حلقههای مفقوده زیاد داریم که این دیوان یکی از این حلقههای مفقوده است که پیدا شده است. پیدا شدن این دیوان یک رویداد است. این اثر از لحاظ شعری در مرتبه خیلی بلندی است و از لحاظ معنوی بر نکات کلامی توجه دارد و نکات تاریخی حائز اهمیت زیادی در آن است. در مورد تاریخ اسماعیلیه به طور کلی متونی که به دست ما رسیده از طریق رشیدالدین فضلالله و عطاملک جوینی بوده که سنی مذهب بودهاند و با مغول و عباسیان همکاری داشتند و بر این اساس نمیتوانسته خیلی حقیقت امر را بیان کند.
این دیوان چه زمانی در اختیار علاقهمندان قرار خواهد گرفت؟
این دیوان به زودی از سوی نشر میراث مکتوب چاپ میشود و از آنجا که اشعار زیبایی دارد امیدوارم مورد توجه ادیبان ایران قرار گیرد. تشبیهات و صورخیال که در شعر فارسی وجود دارد در این دیوان به وفور یافت میشوند. من خود را برای اینکه راساً این کتاب را به چاپ برسانم لایق نمیدانستم. این کتاب با مقدمه استاد شفیعی کدکنی منتشر میشود و امیدوارم ویرایش منقحی از آن ارایه شود تا فرهیختگان ادب فارسی درباره آن نظر دهند و اگر اشکالاتی دارد گوشزد کنند و به این گنجینه ادب فارسی، خشتی دیگر نیز اضافه شود.
این نسخه از دیوان قائمیات در کجا پیدا شده است؟
این نسخه در یکی از دهاتهای اطراف قاین از استان خراسان کشف شد و مدتها و شاید حدود 400 سال پیش که احتمالاً اختلافات مذهبی در آن زمان زیاد بوده دارنده کتاب از ترس اینکه آن را از او بگیرند آن را در بین دیوار میگذارد و روی آن را میپوشاند. بعد از اینکه این خانه برای بازسازی خراب میشود این اثر پیدا میشود. البته نسخههای مهم دیگری نیز من پیدا کردهام. یک نسخه در هند پیدا کردم که اقدم بر این نسخه است. دو نسخه باید مورد مقایسه قرار گیرند. چون شعر وزن دارد ادبا با خواندن آن می توانند غص و ثمین آن را مشخص کنند و ادبا باید بیایند و از لحاظ عروض و قافیه و بدیع این نسخه ها را مقایسه و اصلاح کنند.
به نظر میسد که خواجه نصیر نوعی دیدگاه جهان وطنی حداقل در جهان اسلام داشته است چرا که او به رغم مخالفت با صوفیان کتاب اوصاف الاشراف را در وصف آنها نوشته و از سوی دیگر با فرق دیگر نوعی همدلی روا داشته است. علت این دیدگاه از سوی خواجه چیست؟
به یک شکل دیگر باید این موضوع را بیان کرد. خواجه نصیرالدین طوسی یک دانشمند جامعالاطراف است و در تمام علوم سرآمد بوده است و وظیفه خود می دانسته که آنچه که در فرق مختلف از جمله شیعه، سنی و اسماعیلی تجلی پیدا کرده را خوب بشناساند. هدف او این بوده تا مشخص کند حرف آنها چیست و بعد سعی کند که این فرق را به هم نزدیک کند و نقاط مشترک آنها را مبنا قرار دهد و اختلافات را با بحثی که انجام میدهد به هم نزدیک کند.
کلام شیعه اثنی عشری و فقه کلام اسماعیلی از نظر نوشتاری ممکن است فرق زیادی داشته باشند ولی وقتی در کارهای طوسی به آنها نگاه میکنیم میبینیم به مثابه ساختمانی واحد است که بعضی وقتها پنجرهای از آن به جنوب یا شرق یا جهات دیگر باز میشود ولی اصل ساختمان یکی است.
در بین دانشمندان مسلمان تنها طوسی توانسته این نکته را به خوبی درک کند چرا که در زمانی میزیست که جامعه درگیر این مسایل بوده است. وقتی جوینی از طوسی میخواهد رسالهای در تصوف بنویسد با کمال میل قبول میکند و اوصافالاشراف را مینویسد. اگر به اوصاف الاشراف خوب نگاه کنیم میبنیم که این شک ایجاد میشود که آیا این کتاب بر مبنای مشرب اثنی عشری نوشته شده یا بر مشرف تصوف.
یعنی طوسی در بررسیهای خود تعصب مذهبی روا نمیداشته و از سکویی بالاتر به این فرق نظر میانداخته است؟
بله همین طور است. طوسی در بررسیهای خود تعصبی نداشته است لذا برای او بحثهای فقهی و کلامی بحثهای درجه دوم محسوب میشوند. بحثهای درجه اول برای او اسلام و شناخت خوب از اسلام و اخلاقیات خوب از اسلام و انسان خوب بودن است. این انسان خوب از نظر او نمیتواند اسماعیلی باشد یا اثنی عشری و یا متصوف باشد و یا سنی
برای طوسی آن چیزی که بر همه اینها عنوان مسلمان را حمل میکند مهم است. آن جزئیات که در یک جنس افرادش با یکدیگر فرق میکنند برای او مهم نیست. ممکن است در فرهنگهای مختلف افراد رشدهای مختلف داشته باشند.
او میگوید این فرق را باید خوب شناخت و او میگوید این انسان است که شکلهای مختلف دارد. برای او انسان خوب بودن مهم است و جزئیات دیگر برای او مهم نیست.
شما مصحح و مترجم آثار خواجه نصیرالدین طوسی هستید. در مورد کارهایی که تاکنون در این زمینه انجام دادهاید یا در دست اقدام دارید بفرمائید؟
سعی من بر این بوده که آثار خواجه نصیر را که در مورد مذهب اسماعیلی نوشته شده ترجمه و منتشر کنم. تخصصهای زیاد میخواهد که آثار خواجه را مورد بررسی قرار دهد که من این تخصصها را ندارم. اول کارم را با سیر و سلوک شروع کردم که زندگینامه اوست و این کتاب را به انگلیسی برگرداندم. خود او در این کتاب میگوید چگونه به مذهب اسماعیلی گرایش پیدا کرده و در مورد این مذهب میگوید. یک استاد دانشگاه MIT نقدی بر این کتاب نوشته است. او میگوید اول تصور کردهام که این کتاب یک کتاب علمی است چون عکس اسطرلاب روی آن بوده است. ولی بعدها دیدم این کتاب راجع به مذهب اسماعیلیه است و حال میبینم که چه کار خوبی کردم که این کتاب را مورد مطالعه قرار دادم. چون قبلاً ذهنیتی در مورد مذهب اسماعیلیه نداشتم و از این طریق این شناخت حاصل شد. برداشت قبلی من از این مذهب براساس آرای غزالی بود که فتوا بر قتل آنها میداده است.
بعد از کتاب سیر و سلوک، روضه تسلیم را ترجمه کردم که کتاب بزرگی است که حالت دایره المعارف دارد و تمام نکات کلامی اسماعیلی در آن است. این کتاب در لندن چاپ شده است. ترجمه این کتاب از فارسی به انگلیسی صورت گرفته است. چون زبان طوسی پرایهام است ترجمه این کتاب به انگلیسی دشوار بود.
سه رساله دیگر از طوسی را نیز به انگلیسی ترجمه کردهام که یکی مطلوب المومنین است و دیگری تولی و تبری و سومی آغاز و انجام است.
آغاز و انجام در مورد علم معاد است و بر اساس آن میبینیم که چقدر مبانی کلامی اسماعیلی و اثنی عشری در مورد مسئله معاد به یکدیگر نزدیک هستند. ملاصدرا که بزرگترین فیلسوف متاخر در ایران است این کتاب طوسی را اصولاً بر مفاتیح الاسرار خود عیناً ترجمه میکند و میگذارد و احتیاج به تغییرات زیاد در آن احساس نمیکند و میگوید اینها چیزهایی است که یک اثنی عشری ممکن است در معاد به آن معتقد باشد که اسماعیلیه هم به آنها اعتقاد دارند.
باید توجه داشت که مبنا در امامان اولیه یکی است. طوسی معتقد است که این اختلافاتی که میان فرق وجود دارد چندان مهم نیست و در میان اندیشمندان اسلامی طوسی تنها کسی است که در میان فرق اسلامی این دیدگاه را دارد؛ چرا که عبور از تعصب خیلی دشوار است. او از معدود کسانی است که توانسته این پرده تعصب را کنار بزند و حقیقت را بگوید. طوسی به عنوان یک فیلسوف سعی دارد این پرده را کنار بگذارد.
نظر شما