خبرگزاری مهر. گروه فرهنگ و ادب: خانم پاتریشیا آلدانا، رئیس انتشارات Groundwood Booksو رئیس پیشین دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان ((IBBY در سالهای 2006 – 2010 برای انجام یک سفر کاری چند روزی را میهمان ایران بود. آلدانا به دلیل سابقه مدیریتیاش در انتشار آثار مستقل در حوزه ادبیات کودک و نوجوان در جهان از سویی و نیز تجربه ریاست بر دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان از سوی دیگر، دارای تجربهها و حرفهای قابل اعتنایی در حوزه ادبیات کودک و نوجوان است که برای ناشران ونویسندگان این عرصه در کشور ما میتواند قابل اعتنا به شمار بیاید.
* خانم آلدانا! به اعتقاد شما و با توجه به شناختی که از حوزه ادبیات کودک و نوجوان در جهان و نیز حضور چند روزهتان در تهران به دست آوردهاید و نیز سابقه آشناییتان با ادبیات کودک و نوجوان ایران به نظر شما آیا ادبیات ما با آنچه شما آن را استاندارد این عرصه میدانید، فاصله دارد؟
به نظر من ادبیات کودک و نوجوان ایران در سالهای اخیر چه از نظر متن و چه از نظر محتوا در سطح بسیار بالایی قرار دارد. این صحبت امروزم نیست. من قبل از اینکه به تهران بیایم، هم این را گفته بودم و امروز هم که در تهران هستم، این را میگویم و بر آن اصرار دارم.
* برای ادبیات کودک و نوجوان ایران این روزها جهانی شدن به عنوان یک دغدغه از اهمیت بالایی برخوردار است. شما ادبیات فعلی کودک و نوجوان ما را تا چه اندازه دارای زبان و ادبیات جهانی دیدید؟
من دراندازهای نیستم که کل ذائقه جهانی را در ادبیات کودک و نوجوان بشناسم و یا بخواهم در رابطه با آن اظهار نظر کنم، اما قدر مسلم این است که بازار کتابهای ایران نمیتواند در راستای بازار کتابهایی مثل هری پاتر قرار بگیرد و البته دلیلش را هم دقیقا نمیدانم، اما نکته مهم این است که افرادی بسیاری در این بازار هستند که کیفیت محتوای کتاب برایشان مهمتر از جذابیتهای ظاهری وتبلیغاتی کتاب است. من هم با این دید نگاه میکنم و کتابهای ایرانی هم درست در همان جاست که بازدید کننده و بازار دارد. به ویژه حضور خلاقیت و انسانیت در داستانهای ایرانی که ناخودآگاه خوانندگان ایرانی را جلب میکند.
* اما حتی با وجود در نظر گرفتن این بازار، باز هم سهم ایران در بازارهای جهانی کم است.
راه حضور در بازارهای جهانی ساده است؛ باید در آن بود. باید ناشران همدیگر را ببینند. شما باید بازارهایی مثل چین را بیشتر ببینید و در نمایشگاههای بینالمللی کتاب مثل فرانکفورت و بلونیا بیشتر از قبل حاضر باشید. آثار شما در این بازارهاست که دیده میشود و میتواند معرفی شود و در معاملات جهانی کتاب برای خود جایی دست و پا کند. این حضور بسیار مهم است و نباید از کنار آن سرسری گذشت.
تاکید من به این خاطر است که با توجه به نوع آثار منتشر شده در ایران در سالهای اخیر، تنها حضور در بازارها و نمایشگاههای جهانی است که میتواند منجر به این شود که ناشران خارجی، شما و آثارتان را ببینند و امکان ارتباط شما با هم فراهم شود.
نوشآفرین انصاری در کنار آلدانا
* آیا صرف محتوای کتاب میتوانیم به مقابله با تکنیکهای کتابسازی رقبایمان برویم؟ شما خوب میدانید که کتاب کودک و نوجوان گاهی در شرایط کنونی از یک رسانه به یک ابزار چند رسانهای مبدل میشود و ما در ایران هنوز این تکنیک را باور نداریم.
بله. شک نکنید. من به پشتوانه تجربهام در امر نشر این را به شما میگویم که میتوانید. درست است که بیشتر ناشران انگلیسی زبان متاسفانه تنها به منافع اقتصایشان فکر میکنند، اما بسیاری از آنها چیزی درباره جنس ادبیات کودک و نوجوان شما نمیدانند و البته برای راه پیدا کردن به آن نیز به دنبال منابعی میگردند و اگر پیدایش کنند، بدون شک با آن کار خواهند کرد. در نتیجه، شما باید محتوای کتابهایتان را به عنوان یک برگ برنده نگاه کنید.
* گویا گفته بودید در منطقه کاری و زندگی شما در کانادا کمتر اطلاعاتی درباره ایران به گوش مخاطبان کتاب خورده است. صحیح است؟
درباره ایران نه، ولی درباره هشت سال جنگ ایران، این اتفاق افتاده است و خب، ادبیات شماست که باید این فاصله را بردارد. نمایش فیلمهای سینمایی و نمایشگاههای فرهنگی شماست که میتواند حضور و توان فرهنگی شما را نشان دهد. ادبیات شما به ویژه در حوزه کودک و نوجوان ادبیاتی مهم و قابل اعتنا است، اما حضورش کمرنگ است و این مهم است.
* اگر مساله ناآشنایی با برخی مفاهیم قابل اعتنا برای مخاطب ایرانی آنطور که شما هم اذعان دارید، قابل پذیرفتن باشد، به نظرتان میتوان با زبان ترجمه این مفاهیم را منتقل کرد؟ مفاهیمی که کسی شاید چیزی راجع به آنها نشنیده باشد؛ مفاهیمی مثل شهادت.
* به نظر من این موضوع امکان دارد. شاید ادبیات کودک و نوجوان امروز جهان به سمت فانتزی حرکت کرده باشد، اما مفاهیم کلاسیک و بنیادی هم اهمیت خود را از دست ندادهاند. شاید تلفیقی از این دو در کنار هم بتواند ادبیات شما را ترجمه پذیرتر کند. در ادبیات ایران امروز، فانتزی باب شده است؛ چون فروش خوبی دارد. من به شخصه ولی علاقهای به آن ندارم. البته آن را نفی هم نمیکنم، اما معتقدم کتابهایی که دارای ادبیات غنی و با کیفیت بالایی هستند، هنوز هم در بازار طرفدارانی دارد و من به دنبال آن هستم.
* به اعتقاد شما چه کسی میتواند درباره کودک و نوجوان بنویسد و چه کسی میتواند برای آنها کتاب منتشر کند؟
کسی که برای بچهها مینویسد باید ارتباطی با کودک درون خودش برقرار کرده باشد. صادقانه نوشتن برای کودکان حاصل این ارتباط درونی است. از سوی دیگر به نظر من بهترین ناشر هم کسی است که بیشترین اهمیت را در این عرصه به مخاطبانش یعنی کودکان و نوجوانان میدهد و نه چیز دیگر. این مخاطبان بهترین و عاشقترین مخاطبان کتاب در همه دنیا هستند و انتشار کتاب مناسب برای آنها مثل تربیت یک نسل است.
* در حال حاضر آیا کاری از ادبیات داستانی ایران برای انتشار و ترجمه در دست موسسه شما هست؟
در براتیسلاوا با آثار نسرین خسروی آشنا شدم و کتابی را با متن خانم رکسانا خان و تصویرگری خانم خسروی منتشر کردم. همچنین در مجموعه Under The Spell ofThe Moon تصویری از خانم خسروی بر متن عمونوروز از آقای جمالالدین اکرمی چاپ شده است. امیدوارم بتوانم برای تصاویر خانم خسروی از دختر باغ آرزو، متنی (بر اساس تامبلینا از هانس کریستین آندرسن) را به یک نویسنده کانادایی سفارش دهم و به یاد این هنرمند بزرگ منتشر کنم. از کتابهای ایرانی دیگر میتوانم به کتاب «شب بخیر فرمانده» نوشته احمد اکبرپور و تصویرگری مرتضی زاهدی اشاره کنم که در فهرست افتخار معرفی شده بود و ترجمه انگلیسی آن را خانم نوش آفرین انصاری برایم فرستاد. این کتاب را منتشر کردم و نقدهای خوبی نیز در مدت یک سال که از چاپ می گذرد، دریافت کرده ام. باید به نقش ویراستارانگلیسی زبانی اشاره کنم که ترجمه خانم اسکندانی را ویراستاری کرد و زبان آن را برای خوانندگان معنادارتر ساخت. اثر دیگری که در حال انتشار آن هستیم، کتاب «قطار آن شب» نوشته احمد اکبرپور است. این کتاب چند لایه است و در حال حاضر در حال ویرایش آن هستیم.
* آثار ایرانی فروش خوبی دارد؟
نقدهای خوبی در یک سال گذشته روی این کتاب آقای اکبرپور شده است و فروش آن نیز بد نیست.
* شمارگان کتاب چقدر است؟
متاسفم این از اسرار کاری ماست و نمیتوانم بگویم!
نظر شما