به گزارش خبرنگار مهر، اینجاست که رفتن کسی آغازی برای زندگی دیگری است و ما انسانها نیز مانند بازیگران تئاتر فقط کافی است که نقش خوب یا بد را به عهده بگیریم تا داستانها به سراغمان بیایند. داستان ما نیز انتهایش چه پیدا باشد چه ناپیدا، ای کاش رفتنمان نفسهای دیگری را زنده نگه دارد.
آمار بالای مرگ مغزی در کشورمان و از طرفی رضایت ناچیز خانوده های بیماران مرگ مغزی به اهدای عضو باعث می شود تا 25 درصد افراد در انتظار پیوند فوت کنند. طبق آمار سالانه بین چهار تا شش هزار مرگ مغزی در ایران صورت می گیرید و از این میان 68 درصد خانواده ها به اهدای عضو رضایت نمی دهند.
مسئول مرکز پیوند بیمارستان گلستان در رابطه با افرادی که دچار مرگ مغزی می شوند، گفت: می توان قرنیه، کلیه، قلب، ریه، پانکراس، دریچه قلب، کبد، روده، پوست و استخوان فرد را به بیماران دیگر پیوند زد.
دکتر مهران ورناصری در رابطه با تفاوت مرگ مغزی با کما گفت: در مرگ مغزی خون رسانی مغز قطع می شود و به طور معمول سه روز بیشتر فرصت نیست تا سایر اعضا بیمار را به دیگران پیوند زد.
وی افزود: از زمانی که بیمار را می آورند 24 ساعت وقت لازم است تا نتیجه قطعی در رابطه با مرگ مغزی صورت بگیرد و پس از آن 48 ساعت می توان اعضای فرد را به دیگران پیوند زد. البته زمان را می شود تا چند روز دیگر به تعویق انداخت ولی ممکن است بعضی از اعضا ضعیف شوند و دیگر نتوان آنها را پیوند زد.
وی در رابطه با حرکاتی که بیمار مرگ مغزی ممکن است از خود نشان دهد، گفت: بعضی حرکات ناشی از نخاع هستند و هیچگونه ارتباطی با مغز ندارند زیرا بیمار مرگ مغزی ارگانهای بدنش از مغز دستور نمی گیرد، بلکه توسط دستگاه و گاهی با قریب تزریق 150 آمپول در روز ارگانهایی نظیر قلب کار می کنند و پس از مدتی آنها هم از کار می افتند.
ور ناصری گفت: مرگ مغزی از لحاظ پزشکی، مرگ قطعی بیمار تلقی می شود و اینکه گاهی مردم می گویند که بیماری پس از چند ماه زنده شده آن حالت مرگ مغزی نیست و کما را نباید با مرگ مغزی اشتباه گرفت زیرا کما نیز حالتهای مختلفی دارد. مرگ مغزی نوعی از مرگ است و تفاوت آن با انسان زنده این است که مغز هیچگونه فعالیتی از خود نشان نمی دهد. یکی از راه های تشخیص به طور مثال این است که دستگاه را به مدت سه تا پنج دقیقه می بنند اگر بیمار واکنشی نشان نداد یعنی مرگ مغزی صورت گرفته است.
وی، راه های تعیین مرگ مغزی را بسیار حساس دانست و گفت: مرگ مغزی پس از معاینات دقیق پزشکی و توسط چهار تیم تخصصی داخلی، نورولوژی جراحی اعصاب و بیهوشی مورد بررسی قرار می گیرد و بعد از تائید پزشک قانونی اعلام می شود.
11 پیوند عضو در هشت سال
ور ناصری، وضعیت استان در پیوند اعضا را نامطلوب دانست و گفت: در هشت سال گذشته که پیوند اعضا از افراد مرگ مغزی آغاز شده فقط 11 مورد پیوند صورت گرفته و متاسفانه خانواده های مبتلایان به مرگ مغزی به اهدا عضو رضایت نمی دهند و فکر می کنند که اگر فرد فوت شده فرضا کلیه نداشته باشد به قداست جسد توهین شده است این در حالی است که قلب یا کبد آن فرد باعث تداوم زندگی دیگری می شود.
می توانیم مشکل همه دیالیزی های را حل کنیم
وی عنوان کرد: آمار اهدای عضو در شهر هایی نظیر اصفهان، تهران، مشهد، شیراز و اردبیل بسیار بهتر از استان خوزستان است.در حال حاضر در استان ما فقط پیوند کلیه انجام می شود و تا چند ماه دیگر جراح پیوند کبد نیز به استان می آید. در هفته در استان دو مرگ مغزی صورت می گیرد و اگر در یک سال بتوانیم کلیه 50 درصد بیماران مرگ مغزی را به افراد دیالیزی بدهیم دیگر هیچ فرد دیالیزی در استان نخواهد بود و باید تمام این دستگاه ها راجمع کرد. امسال شش مورد رضایت دادند که فقط توانستیم اعضای دو نفرشان را پیوند بزنیم زیرا زمان در بیماران مرگ مغزی مهمترین عامل است و گاهی خانواده ها بسیار دیر رضایت می دهند زیرا گاهی نیاز به هماهنگی 10متخصص ویا بیشتر برای پیوند است.
ورناصری گفت: مردم ما مردم بسیار خوبی هستند این نقص ما بوده که فرهنگ اهدا عضو را جا نیانداختیم. درست چند روز پیش بود که جوانی دچار مرگ مغزی شد خانوده جوان حاضر به اهدا نبودند ما توانستیم 9 روز اعضا را زنده نگه داریم یعنی چیزی نزدیک به کاری که در بیمارستانهای آمریکا انجام می شود ...ولی سر انجام جوان فوت کرد و خانوده اش نیز رضایت ندادند.
وی گفت: مواردی بوده که بین فرد عضو گیرند با خانواده بیمار اهدا کننده روابط خوبی بر قرار می شود و به یاد دارم مادری را که قلب فرزندش را به بیمار دیگری داده بود او گوش خود را روی قلب بیمار می گذاشت و می گفت صدای قلب فرزندم را می شنوم.
ور ناصری از جوانی گفت که کارت اهدای عضو را پر کرد و بعد از سه روز دچار مرگ مغزی شد. وی گفت خانواده جوان هم با اهدای اعضای وی موافقت کردند.
وی گفت: امسال سه هزار و 500 کارت داوطلبی صادر کردیم و مردم در مکانهای مختلف از قبیل راه آهن و فرودگاه می توانند عضو شوند و ما می خواهیم که فرد داوطلب، خانواده خود را از تصمیمش آگاه کند زیرا در زمان اهدا عضو رضایت خانواده امری ضروری است.
به هر حال باید با گسترش فرهنگ سازی برای اهدای عضو بین خانواده ها، روح زندگی را به کالبد کسانی که شاید امیدشان به زندگی را از دست داده اند و منتظر پیوند اعضای خود لحظه شماری می کنند، ببخشیم.
نظر شما