به گزارش خبرنگار مهر، دومین نشست تخصصی بررسی تصویرگری مذهبی در حوزه کتاب کودک و نوجوان، عصر روز گذشته 11 مهر با حضور حجتالاسلام محمدحسن راستگو، مصطفی رحماندوست و محمدعلی بنی اسدی تصویرگر حوزه کودک و نوجوان در محل دفتر انتشارات سروش برگزار شد.
رحماندوست در این برنامه گفت: در سفرهایی که به نقاط مختلف جهان داشتهام، در اماکنی مانند دانشگاه آکسفورد، برای بچهها تولیدات بسیار خوب و باکیفیت مذهبی تولید میشود. در این زمینه نقاشیهای بسیار خوبی هم در کنار کتابها برای کودکان و نوجوانان منتشر میشود. امروز در جهانی زندگی میکنیم که دغدغه تعلیمات مذهبی برای بچهها در همه جا اهمیت دارد، چه در ایران و چه خارج از ایران و کشورهای دیگر.
وی افزود: در حال حاضر دو جریان انتشار کتاب مذهبی داریم. نوع اول به جریان حاج نایبی معروف است که چند حدیث را در یک کتاب کنار هم میآورند و بعد کتاب چاپ میکنند و با آن پاساژ حاج نایب را آباد میکنند که این گونه هیچ ربطی به دین ندارد. اما گونه دیگر، شعبه تاثیرگذار کتابهای دینی و مذهبی است که با سانسور و ممیزی در ستیز است. چون به جریان حاج نایبی هرچه بگویی چاپ میکند و هر تصویری را هم بگویی بکش، میکشد. چون میخواهد کتابش بفروشد.
این شاعر کودک و نوجوان ادامه داد: در گذر تاریخ، هنر مسلمانان در تصویرگری دچار خیالانگیزی شد و بیان مفاهیم با مولفه خیال همراه شد. در شرایطی که حکومتها سخت میگرفتند، هنرمند با کاشیکاری یا نقاشیاش حرفش را میزد. نتیجهاش هم این شده که امروز وقتی یک نمایشگاه از تابلوهای بسم الله میگذارند با انواع تابلوها روبرو میشویم، اما این موضوع در کلیساها اتفاق نیفتاد و در همهجای دنیا کلیساها تقریبا یکشکل هستند که در جایی از آن تمثالی از مسیح به چشم میخورد. در کل مسیح آنها قابل تجسم است و محمد (ص) من قابل تجسم نیست.
رحماندوست گفت: تصویرگران مسیحی برای داستان بره گمشده، تصویر حضرت عیسی (ع) را خندهدار میکشند؛ چون باید خندهدار باشد تا بچه از آن خوشش بیاید و جذبش شود. ما هم خیالانگیزی را وارد تصویرگریمان کردهایم و کارهای جالبی صورت دادهایم. در حال حاضر بحث این نیست که تصویر صورت ائمه و معصومین را بکشیم یا خیر. چون هنرمندان نقاش ما فائق آمدهاند که صورت را نکشند اما به جایش چه بکشیم که هم دغدغههای شرعیمان رعایت شود و هم دغدغههای سیاسی و ممیزیمان مرتفع شود. در این زمینه باید به نوعی از تصویرگری اشاره کنم که شما تصویرگرها نامش را قهوهخانهای و ما قصهگوها نامش را قصهگویانه میگوییم.
وی در ادامه گفت: زمانی که استاد مطهری با روضهها و مطالب نادرست تاریخی در زمینه نهضت عاشورا مبارزه کرد و درباره انحرافات تذکر داد، دوستان مداح و روضهخوان مفهومی به نام زبان حال را کشف کردند که گاهی هم موجب تحقیر امام حسین (ع) میشود و به جای یک موجود و روح والامقام یک انسان ضعیف به نیزه تکیهداده را تصویر میکنند که میخواهد مورد ترحم واقع شود. دلیل به وجود آمدن زبان حال، این بود که تاریخ جلوی آنها را گرفت و خیال را وارد عرصه کردند. این مجوزی میداد تا خیال را وارد عرصه داستاننویسی کنند. این موضوع در مورد تصویرگری هم اتفاق افتاد. اگر یادتان باشد 50 سال پیش، حضرت علی (ع) را بسیار شیک میکشیدند. این اتفاق یعنی این که بگذار من حال خودم را داشته باشم و از کار خودم لذت ببرم. مرحوم همدانی زمانی حضرت علی (ع) را کشیده بود. توهینی هم به مخاطب نبود. مشکل ما در این زمینه، قانون که نه بلکه بخشنامههاست.
رحماندوست گفت: قرآنی که در اختیار ماست، قرآنی است که، نازل شده و تازه وقتی که ترجمه هم شد، نازلتر شد. خدا خودش این حق را به ما داده است که قرآنش را نازلتر کنیم تا به آن نزدیک بشویم. خدا در قرآن نگفته است که یوسف چشم آبی داشت یا بلوند بود یا ... بلکه گفته است که یوسف زیبا بود. بنابراین وقتی آفریقاییها تصویر مجلس زلیخا و یوسف را میکشند که زنان در آن در حال بریدن دستان خود به جای ترنج هستند، یوسف را یک فرد سیاهپوست با لبانی بسیار کلفت میکشند. این قابلیتی است که قرآن ایجاد کرده است. ما هم میتوانیم در تصویرگریمان به این زیباییها برسیم که نقاشیهایمان قابل ترجمه برای ایتالیاییها نباشد ولی برای خودمان این قابلیت را داشته باشد.


نظر شما