به گزارش خبرنگار مهر، پدیده اشتغال بانوان در بیرون از منزل علی رغم آثار مثبت و منفی آن در برخی از موارد به پیامدهای ناخوشایندی همچون درگیریها و اختلافات خانوادگی و نزاع های زناشویی منجر شده است.
بانوان شاغل اغلب نقش هایی نظیر رسیدگی به فرزندان، تربیت آنها، رسیدگی به امور منزل و همسرداری را که از مهم ترین وظایف یک خانم متاهل است را بر عهده دارند و سعی این زنان علاوه بر ایفای نقش های اجتماعی، انجام وظایف در داخل منزل است.
آنان از سویی تلاش می کنند تا در جبهه تربیت فرزند و رضایتمندی همسر خویش گام بردارند و از سویی می خواهند تا در اجتماع حضور داشته و شغلی برای خود داشته باشند.
بر پایه این گزارش، کاهش موقعیت شغلی مردان، بحث ها، درگیری ها و اختلافات خانوادگی شاید بخشی از عواملی باشد که بانوان شاغل در حریم خانواده و یا جامعه با آن دست به گریبانند و این امر در حالی است که بسیاری از زنان برای ممانعت از فروپاشی خانواده از کاری که به آن علاقمندند دست می کشند.

اشتغال بانوان به حاشیه کشیده نشود
پدیده اشتغال بانوان که هنوز نتوانسته جایگاه واقعی خود را در بسیاری از خانواده ها و چه بسا در سطح جامعه بدست آورد، در برخی از موارد به آفت و آسیبی در زندگی خانوادگی تبدیل شده است.
یک روانشناس معتقد است، بانوان حق دارند که به علل گوناگون در اجتماع نقش ایفا کنند و در این زمینه مرد باید همانند زن علی رغم حضور در اجتماع در داخل منزل نیز همدوش زن به برخی از امور داخل منزل بپردازد تا اشتغال بانوان در بیرون از منزل به حاشیه و اختلاف و درگیری کشیده نشود.
پروانه عبادی می افزاید: بسیاری از بانوان به دلیل جلوگیری از فروپاشی بنیان خانواده و مخالفت همسرشان از کاری که به آن علاقه داشته اند دست کشیده و تمام عمر در حسرت اشتغال و استقلال می مانند و به تبع آن، این بانوان در داخل منزل نیز انگیزه ایفای نقش نخواهند داشت.
وی با تاکید بر اینکه برای بسیاری از مردان خوشایند نیست که همسرشان در محیط کار حضور داشته باشد، می گوید: پدیده اشتغال بانوان در جامعه نیازمند فرهنگسازی است چرا که اکنون اجتماع نیز به حضور زنان در عرصه های گوناگونی شغلی نیاز دارد و مردان باید در کنار زنان در امور داخل و بیرون از منزل فعالیت کنند.
زنان شاغل میان کار در داخل و خارج تعادل ایجاد کنند
وی تاکید می کند: زنان شاغل نیز باید مهارت تطبیق و مدیریت بین کار در منزل و کار بیرون را کسب کنند چرا که ممکن است با مشکلاتی نظیر خطر سلامت روانی، مدیریت زمان، سلامت جسمی، تأمین نیازهای عاطفی و تربیت فرزندان روبرو شوند.

عبادی بیان می کند: زن از نظر روحی و جایگاه اجتماعی نیاز به فعالیت دارد و بر این اساس باید با هماهنگی و ایجاد تعادل میان کار در داخل و خارج از منزل نقش خود را به درستی ایفا کند.
یک جامعه شناس نیز با اشاره به دلایل نارضایتی برخی از مردان برای کار نکردن زنان می گوید: بسیاری از مردان معتقدند بانوان شاغل موقعیت شغلی آنها را کاهش داده اند و از طرفی یک بانوی شاغل نمی تواند میان کار بیرون و وظایف داخل منزل تعادل ایجاد کند.
عدم درک صحیح زنان شاغل
حسین شهامت می افزاید: عدم درک صحیح زن از جانب همسر و شریک زندگی، عدم وجود برنامه ریزی صحیح در پذیرایی از مهمان و شرکت در مهمانی ها از سوی زن به اشتغال بانوان طی سال های اخیر دامن زده است.
وی بیان می کند: متأسفانه در برخی از خانواده ها مشارکت مردان در انجام امور منزل بسیار کمرنگ است و وقتی همیاری برای زنان شاغل نباشد، آنان در درازمدت دچار افسردگی می شوند.
وی با تاکید بر اینکه زنان حق انتخاب شغل و حضور در اجتماع را دارند، گفت: زن شاغل چون ساعات زیادی از انرژی اشان را صرف کار بیرون از منزل کرده و از سوی دیگر به محض رسیدن به منزل فرصت استراحت ندارند، همیشه خسته به نظر رسیده و در درازمدت به شدت فرسوده خواهند شد.
وی معتقد است، بانوان می توانند همدوش مردان کار کنند اما در این زمینه باید فرهنگسازی صورت پذیرد چرا که یک زن شاغل برای پرداختن به امور داخل منزل نیازمند کمک همسر خویش است و دراین راستا مردان باید آموزش های لازم را ببینند.
مردان نیازمند آموزش
شهامت عنوان می کند: متاسفانه مردان کمتر در زمینه اشتغال همسرشان آموزش دیده اند و همیشه تلاش می کنند تا با این پدیده گاه بدون هیچ مشکلی مقابله کنند.
وی ادامه می دهد: بیشتر مردان گمان می کنند اشتغال همسرانشان از استقلال و خودکفایی مرد در امور زندگی زناشویی می کاهد بنابراین گاهی بدون هیچ دلیلی با شغل همسرشان مخالفت می کنند.

شاید بسیاری از مردان سنتی معتقد باشند که زنان شاغل نسبت به یک زن خانه دار فرصت کمتری را برای تربیت فرزندان، رسیدگی به امور منزل و گسترش روابط بین فامیلی، رسیدگی به وضعیت تحصیلی فرزندان و برطرف کردن نیازهای تفریحی کودکان داشته باشد اما در حقیقت بانوان شاغل می توانند به دلیل حضور در اجتماع فرزندان و همسر خود را بهتر درک کنند.
عدم ارتباط عاطفی کافی بین مادر و فرزندان، یکی دیگر از مشکلات مطرح شده برای بانوان شاغل است که با تعابیری مانند اینکه وقت کافی برای فرزندانشان نمی گذارند؛ مطرح می شود که در پاسخ این مسئله هم باید گفت، روانشناسان طی تحقیقات انجام شده بر کیفیت و کمیت ارتباط مادران شاغل و خانه دار با فرزندانشان به این نتیجه رسیده اند که هیچ کس نمی تواند ادعا کند که شاغل بودن یا خانه دار بودن مادر می تواند در ارتباط او و بچه ها تاثیر مستقیمی داشته باشد. در واقع کیفیت ارتباط مهمتر از کمیت آن است.
همسرم هیچ گاه حمایتم نمی کند
یکی از زنان شاغل که در یک شرکت کار می کند، می گوید: از هنگامی که تصمیم به انتخاب شغل گرفتم تا به امروز برای رضایت همسرم تلاش می کنم چرا که او از ابتدا با کار کردن من مشکل داشت.
مریم خدیوی می افزاید: همسرم هیچ گاه مرا حمایت نکرده و همیشه مورد آزار و اذیتم قرار می دهد چرا که معتقد است کار من باعث عقب ماندگی کارهای خانه می شود.
وی می گوید: با وجود اینکه تمام کارهای خانه را انجام می دهم بازهم همسرم قانع نمی شود و حتی یک بار می خواست مرا به خاطر داشتن شغل طلاق دهد.
خانم خدیوی عنوان می کند: من به شغلم علاقه بسیاری دارم اما این امر باعث نشده که من از انجام وظایف خود در درون خانه غافل شوم و یا به فرزندانم رسیدگی نکنم.
موافقت یا مخالفت همسر
زهره سرباز وطن که در یک فروشگاه حسابدار است هم می گوید: همسرم نه با کار کردنم مخالف و نه موافق است زیرا اعتقاد دارد زن بهتر است به امور خانه و فرزندان رسیدگی کند.
وی ادامه می دهد: من در تمام این هفت سال که شاغلم تلاش کرده ام تا با رسیدگی به منزل و فرزندانم بهانه به دست همسرم ندهم تا بتوانم در اجتماع و عرصه شغلی خود حضور داشته باشم.
وی بیان می کند: همسرم عادت دارد برای ناهار دو نوع غذا بخورد و من برای این که همسرم را راضی نگهدارم هر روزصبح زود بیدار می شوم و دو نوع غذا می پزم و لباس ها را شسته و اتو می کنم.

مریم پژمان هم که 30 سال دارد و کارمند بانک است می گوید: همسرم با کار کردن من در بیرون از منزل مشکلی ندارد اما به شدت به آسایش و آرامش در درون خانه اهمیت می دهد و دوست دارد وقتی به منزل رسید همه چیز برایش مهیا و آماده باشد.
وی عنوان می کند: من و همسرم معمولاً همزمان به خانه می رسیم اما او کاملا منطقی است و به من در امور خانه کمک می کند چون می داند من هم به زندگی و هم به شغلم علاقمندم و از طرفی به رفاه و اقتصاد خانواده کمک می کنم.
خانم پژمان معتقد است، زندگی زنان شاغل سخت تر از زنان خانه دار است، چرا که یک زن شاغل باید به محض اینکه به منزل رسید علی رغم تمام خستگی به کارهای خانه و نگهداری بچه ها برسد.
ترجیح می دهم به امور خانه بپردازم
وی می گوید: من یک فرزند 3 ساله دارم و مجبورم صبح ها که سرکار می روم او را به مهدکودکی در نزدیک محل کارم بسپارم و در این زمینه مشکل دارم.
وی ادامه می دهد: ظهر که برای برداشتن فرزندم به مهدکودک می روم مربیانش می گویند کودکتان به این فضا عادت ندارد و شما بهتر است خودتان از او نگهداری کنید اما این امکان برای من وجود ندارد و این قضیه مرا نگران می کند.
وقتی از خانم پژمان می پرسم آیا دوست دارید به شغلتان ادامه دهید، عنوان می کند: من از آن دسته بانوانی هستم که اگر به لحاظ اقتصادی تامین بودم ترجیح می دادم به امور خانه و تربیت فرزندم بپردازم.
مسائل اقتصادی تنها دلیل اشتغال
ثریا سعید نیز که 25 سال سن دارد تنها دلیل شاغل بودنش را مسائل اقتصادی عنوان می کند و می گوید: همسرم به تنهایی قادر نیست تا هزینه های زندگی را تامین کند به همین دلیل من مجبورم تا در کنار او به ایفای نقش بپردازم.
وی ادامه می دهد: همسرم اصلا با کار کردن من مخالف نیست چون معتقد است زن و مرد باید در کنار هم در اجتماع و عرصه های گوناگون شغلی حضور داشته باشند.
وی که در یک داروخانه کار می کند می افزاید: به محض اینکه همسرم بتواند به تنهایی به امورات زندگی و خرج و مخارج آن برسد من از شغلم استعفا می دهم چون به عقیده من هیچ شغلی برای بانوان بهتر از خانه داری نیست.
بانوان شاغل مراقب سلامتی خود باشند
یک مشاوره خانواده نیز معتقد است، زنان شاغل باید با همکاری همسرشان به یک برنامه ریزی دقیق دست پیدا کنند به طوری که برای حضور در جمع خانوادگی، تفریح و استراحت خانواده هم زمان مناسبی در نظر گرفته شود.
مهسا سلطانی می افزاید: بانوان شاغل باید مراقب سلامتی خود باشند چرا که عدم هماهنگی میان کار داخل و بیرون از منزل سلامت روانی و جمسانی زنان را به خطر می اندازد و می توان گفت که با گذر زمان ممکن است به بیماری های قلبی و افسردگی مبتلا شوند.

وی ادامه می دهد: زنان و مادران باید با برنامه ریزی صحیح ساعات عدم حضور خود در کنار فرزندان را با پر رنگ تر کردن لحظات عاطفی برطرف کنند چرا که ممکن است در درازمدت فرزندان و همسر در برابر این بی توجهی واکنش نشان دهند.
سلطانی عنوان می کند: برخی همسران مدعی هستند که خانم وقتی از سرکار باز می گردد خسته است و حتی فرصت ندارد بزرگ شدن فرزندش را مشاهده کند و به تکالیف او برسد و هر زمان نیز که شوهر احساس نیاز به همراهی همسرش دارد او یا خسته بوده یا حضور نداشته است.
بانوان خانه دار
بر پایه این گزارش نقاط مثبت اشتغال بانوان کمک به اقتصاد خانواده، استقلال و کسب تجربیات و ایفای نقش های اجتماعی بوده و آثار منفی آن اختلاف و درگیریها درون خانواده و عدم رسیدگی برخی از بانوان به امور منزل و تربیت فرزندان است اما این همه ماجرا نیست چرا که بانوان خانه دار نیز با مشکلات بسیاری دست و پنجه نرم می کنند.
مریم سهرابی که 5 سال پیش ازدواج کرده و خانه دار است، می گوید: من از همان ابتدای ازدواج خانه دار بودم اما در تمام این سال ها هر روز که می گذرد از یکنواختی رسیدگی به امور خانه خسته شده ام و در حال حاضر دوست دارم شاغل شوم.
وی ادامه می دهد: زنان شاغل در عرصه های مختلف زندگی زناشویی به مراتب موفق تر از زنان خانه دار هستند چرا که روابط اجتماعی از آنان زنان خودساخته ای می سازد.
یکنواختی زندگی زن خانه دار
لیلا عباسی هم که بانویی خانه دار بوده و دو فرزند دارد معتقد است: بانوان خانه دار بعد از مدتی زندگی یکنواختی پیدا می کنند و حضور در کلاس ها و برنامه های مختلف نیز نمی تواند آنها را راضی کند.
وی می گوید: بانوان نیز باید همپای مردان در بیرون از منزل شاغل باشند چرا که دردنیای امروز استقلال اقتصادی علی رغم وضعیت مالی خوب همسر برای زنان یک نیاز اساسی است.
اما نسترن مرادی می افزاید: زنان خانه دار به دلیل نداشتن مشغله خارج از منزل به راحتی می توانند به امور منزل و تربیت فرزندان رسیدگی کنند در حالی که زنان شاغل از چنین نعمتی محرومند.
سهیلا کرباسچی نیز ادامه می دهد: زنان شاغل از استقلال مالی و بانوان خانه دار از استقلال فکری در امور منزل برخوردارند اما هر دوی آنها می توانند در زندگی و اجتماع موفق باشند.
زنان خانه دار و شاغل هم می توانند موفق و هم ناموفق باشند
برپایه این گزارش، عده ای از بانوان تصمیم می گیرند تا با انتخاب شغل به فعالیت های اجتماعی بپردازند چرا که اعتقاد دارند این گونه برای اجتماع مفیدترند و عده ای دیگر از بانوان می خواهند تا با رسیدگی به امور منزل و خانه داری آسایش و آرامش را در محیط خانه فراهم آورند و به راستی نمی توان گفت که زنان خانه دار موفق ترند یا زنان شاغل چرا که هر دوی آنها می توانند موفق یا ناموفق باشند.
اما مسئله ای که در این جام اهمیت دارد زنانی هستند که تمایل دارند در محیط خارج از منزل به ایفای نقش بپردازند ودر این زمینه با پیشرفت روزافزون علم و تکنولوژی آنان حق ایفای نقش در عرصه های گوناگون اجتماع را دارند و به نظر می رسد در این خصوص مردان باید منطقی تر عمل کنند و به زنان که بیش از نیمی از جمعیت جامعه را تشکیل می دهند اجازه فعالیت دهند و نگذارند آنان در چاردیواری خانه محصور شوند.
................................
گزارش: مرضیه صاحبی


نظر شما