به گزارش خبرنگار مهر، هوشنگ میرزایی کارگردان فیلم مستند "آلفارد" در انتقاد به رای هیات انتخاب بخش مستند سی و یکمین جشنواره فیلم فجر، در یادداشتی که در اختیار خبرگزاری مهر گذاشته درباره عدم حضور این مستند در جشنواره گله کرده است.
یادداشت میرزایی از این قرارست: شکر خدا هیات انتخاب محترم بخش فیلمهای مستند سی و یکمین جشنواره فیلم فجر زحمات یک ساله من را برای ساخت فیلم مستند آلفارد نادیده گرفتند و این فیلم را رد کردند.
از یک سال پیش با کمترین هزینه و تحمل سختیهای زیاد ساخت این فیلم را شروع کردم و فیلمبرداری آن در شهرهای مهاباد، همدان، تهران، مشهد، ارومیه و شلمچه یک سال به طول انجامید و با تجهیزات حرفهای تصویربرداری شد.
عدم پذیرش این فیلم از سوی هیات انتخاب جشنواره فیلم فجر مرا شوکه کرد و خستگی یک ساله از انجام این کار سخت را بر تنم باقی گذاشت. شگفتی من از این است که هیات انتخاب بخش مستند متشکل از آقایان ابوطالب و رجبی و غفوری و باقرزاده که به محتوای غنی ارزشهای دفاع مقدس آشنا هستند، چرا این فیلم را رد کردهاند.
از قدرت درک من خارج است که چرا ارزشهای والای موجود در این فیلم و تکنیک آن را نادیده گرفتهاند. برای این فیلم زحمات زیادی کشیده شده و با کمترین بودجه برای آن موسیقی و تیتراژ ساخته شده و برای اولین بار در سینمای مستند ایران از جلوههای ویژه کامپیوتری به بهترین شکل در آن استفاده شده است. این فیلم به گواه برخی بزرگان و اساتید سینمای مستند ایران که آن را دیده اند هم از پژوهشی دقیق برخوردار است و هم صحنههای باشکوهی دارد که بسیاری از آنها با زحمت بسیار فیلمبرداری شده است.
فیلم با پایانی معجزهآسا روبرو شد چراکه بعد از سی و دو سال پیکر خلبان شهید خالد حیدری پیدا شد و در کنار ماکت هواپیمایش در ورودی شهر مهاباد از سمت ارومیه به خاک سپرده شد. فیلمی که با خودش هم ماکت هواپیمای خلبان گمنام شهید را آورد هم او را از گمنامی بیرون آورد، با نیتی خالصانه در طول یک سال ساخته شد و حاوی پیامهایی از بازگشت معجزهآسای پیکر خلبان شهید اهل تسنن و همرزم شهید شیعی مذهب او بود و پیام آور وحدت بین شیعه و سنی بود که متاسفانه اعضای محترم هیات انتخاب جشنواره فیلم فجر به این مسایل کمتر توجه کردند.
در سی و یکمین سالگرد گمنامی و شهادت این دو خلبان عزیز و سی و یک سالگی جشنواره فیلم فجر من این فیلم را به جشنواره ارائه دادم. خانواده خلبان شهید خالد حیدری وقتی باخبر شدند که من فیلم را برای انتخاب به جشنواره دادهام خیلی خوشحال شدند و حالا هم از رفتار جشنواره فیلم فجر در عدم پاسداشت دلاورمردی اولین خلبانان شهید دلزده و ناراحت شده اند.
شاید برای مخاطبان جالب باشد که بدانند این دو خلبان به سینما علاقه زیاده داشتهاند و حتی یکی از آنها دوربین هشت میلی متری و آپارات داشته و در مستند آلفارد دوربین و آپارات او نیز نمایش داده شده است.
من دوست داشتم رونمایی و اولین نمایش این فیلم در جشنواره فیلم فجر باشد اما انگار اعضای محترم هیات انتخاب جشنواره اولویت انتخاب را نه به اینچنین اثری بلکه به موضوعاتی در ارتباط با محیط زیست و رودخانهها اختصاص دادهاند و بر خلاف وعده و شعارهای برگزار کنندگان جشنواره موضوعاتی اینچنینی به حاشیه رانده شدهاند.
در بخش فیلمهای مستند در ارتباط با موضوع دفاع مقدس تنها فیلم آخرین روزهای زمستان با موضوع شهید باقری انتخاب شده که بارها از شبکه های تلویزیونی پخش شده است.
همچنین یک فیلم با موضوع نغمه ها و آواهای محمدی در بین اسامی فیلمهای انتخاب شده دیده می شود که چهار فیلم کوتاه را با یک موضوع متفاوت و با کارگردانی چهار نفر سر هم کرده اند و بهعنوان فیلم بلند و یک مستند اپیزودی انتخاب کردهاند.
اینکه یک فیلم در چند کشور فیلمبرداری شود نشان از بودجه و امکانات بالای آن دارد و این دلیلی بر خوب بودن آن نیست و نمیدانم چرا از نظر برادران بسیجی و انقلابی هیات انتخاب بخش مستند، فضاهایی نظیر شلمچه و یا حرم رضوی از ارجعیت کمتری برخوردار بودند تا فیلمهایی که با موضوع کشتی و ورزش در چندین کشور فیلمبرداری و ساخته شدهاند.
نادیده گرفتن مستندهای ارد زند، ارد عطارپور و حسین صافی و بسیاری دیگر از چهرههای مطرح سینمای مستند سئوالات بزرگ و بدون پاسخی را در ذهن ایجاد می کند و جای آثار آنها خالی است.
متاسفانه در گذشته هم با فیلمهای من اینچنین برخوردهایی زیاد شده و فیلم "چیزی شبیه چشمهایم" که موضوع آن دفاع مقدس بود و در جشنواره فیلم فجر در بخش مسابقه بود در داوری نهایی دیده نشد در حالیکه همین فیلم در جشنواره فیلمهای مستند یونان که فیلمساز مطرح جهان آنجلوپولوس ریاست هیات داوران آن را به عهده داشت جایزه هفت هزار یورویی گرفت و مورد تحسین مطرح ترین فیلمساز جهان بود و بعد از آن هم در فرانسه و روسیه و دهها جشنواره معتبر دیگر جایزه گرفت.
قبل از اینکه فیلمم را در جشنواره شرکت بدهم چون منتظر اینچنین برخوردی بودم آقای عباسیان را حضوری دیدم و ایشان به من امیدواری داد و گفت همه اعضای هیات انتخاب بخش مستند امسال بسیجی هستند و فیلمت را حتما انتخاب می کنند. زمان فیلم من صد و بیست و هشت دقیقه بوده و بعید می دانم که هیات انتخاب بصورت کامل فیلم را دیده باشند چون اگر فیلم را کامل می دیدند حتما پیام فیلم را درک می کردند چون اتفاقاتی که در فضاهای این فیلم افتاده تا حالا در سینمای ایران تکرار نشده است.
آقای عباسیان در مصاحبه های خود ادعا کرده بودند که یکی از معیارهای جشنواره فیلم فجر اولویت در انتخاب فیلمهایی خواهد بود که در جاهای دیگر نمایشی نداشتند و فیلمهای بکر و تازه ای هستند اما متاسفانه این اتفاق هم در جشنواره امسال نیفتاده و برعکس در میان یازده فیلمی که انتخاب شدند چند تا از آنها فیلمهایی هستند که بارها جایزه گرفته اند و نمایش داده شده اند.
به هر حال اصرار بر سر انتخاب محدود یازده فیلم از بین صد و هشتاد فیلم به تبعیت از جشنواره های اسکار و کن تنها باعث پایمال شدن حق و حقوق فیلمسازان جوانی است که با هزاران خون دل و با سرمایه شخصی در این اوضاع بد اقتصادی فیلم میسازند. امسال دو برابر تعداد فیلمهای بلند سینمایی فیلم مستند در جشنواره شرکت داده شده بود و این بهدور از انصاف است که در بخش سینمای ملی بیست و سه چهار فیلم انتخاب شود و مستند 11 اثر.
در حالی که سعید ابوطالب در مصاحبه خود گفته بود که با فیلمهای مستند خیلی خوبی امسال روبرو شده ایم که هم تکنیک بالایی دارند و هم موضوعات جالبی و شاید به انتخاب چهل فیلم برسیم. پافشاری بر سر کم کردن تعداد فیلمها تنها ظلم به فیلمهای خوب و ارزشمندی است که کنار گذاشته شدهاند آنگاه انتظار دارند که مستندسازان جوان جذب جشنوارههای خارجی نشوند.
در سال گذشته از من ایراد میگرفتند که چرا فیلمهای مستندت از بی بی سی فارسی پخش شده و چرا در جشنوارههای خارجی شرکت می کنی و به همین خاطر حتی مجازاتی را هم برای من اعمال نمودند اما نمیدانم حالا که دوباره بر روی ریل این دوستان قرار گرفتهام چرا اصرار دارند که از ریل خارج شوم.
نظر شما