به گزارش خبرنگار مهر، در غروب سه شنبه نیز بازارهای گرگان همچنان مملو از مردمی از است که در پی خرید شب عید هستند و صدای انفجار ترقه در ازدحام جمعیت کمرنگ شنیده می شود.
روزهای پایانی سال، خیابان ها شاهد حضور خانوادههایی هستند که برای نو شدن قدم به آن گذاشتهاند اما این شوق برای تغییر و نو شدن، با دیدن قیمت کالا و اجناس شب عید، مانند لبخند تلخی بر روی لبها خشک میشود.
خرید ارزان، راحت و مطمئن از جمله ویژگی هایی است که مورد انتظار هر خریدار بوده ولی انگار امسال بیشتر مردم برای خریدهایشان دغدغه دارند و بیشترین دغدغه برای پدران ومادرانی است که باید انتظارات فرزندان خود را برآورده کنند، اما با این درآمدهای ثابت و خرج های بالا نمی توانند و غصه را می توان از نگاهشان خواند.
حال وهوای شهر گرگان نیز در یکی دو روز پایان سال دیدنی تر از همیشه است، مرکز شهر اوج شلوغی های شب عید است، شب عیدی که همزمان با چهارشنبه آخر سال شده است و در میان همه شلوغی های پایان سال وهوای بارانی آخرین روز سال، صدای ترقه و ملزومات این روزهای چهارشنبه سوری به گوش می رسد.
ترافیک سنگین اولین چیزی است که در میان حال وهوای بارانی شب عید به چشم می خورد، خیابان هایی که با ماشین های بدون فاصله به هم قفل شده اند و حرکتی ندارند.
هوای بارانی در آخرین شب سال کهنه مزیدی برعلت شده است تا فروشندگان خیابانی را دچار مشکلات عدیده کند، هرچند برخی از این فروشندگان سعی کرده اند روی کالاهای خود را بپوشانند، اما فرشندگان شیرینی وآجیل و برخی مواد غذایی که در خیابان اجناسشان را به فروش گذاشته اند، از اینگونه فروش ناامید شده اند و از این که زمستان در آخرین روز خود اینگونه قدرت نمایی کرده و مانع کسب شان شده است، گله مند هستند.
خیابان های منتهی به میدان وحدت شلوغترین روزهای سال را سپری می کنند و پیاده روهایی که در این میدان واطراف آن مملو از دستفروشانی است که اجناسشان را از گل، سبزه وماهی قرمز تا انواع پوشاک وملزومات سفره هفت سین، به حراج گذاشته اند وفریادشان برای دعوت به خرید مردم از آنها در میان ازدحام جمعیت هر لحظه گم می شود.
فروشندگانی که در میان آنها از کودک 12 ساله تا پیرمرد 70 ساله دیده می شود وبرخی از آنها با صدای بلند برای خرید مردم از اجناسشان فراخوان می دهند، برخی هم در سکوت خود منتظر خرید مشتریان مردم هستند و برخی نیز با چهره هایی دمغ وکم حوصله در انتظار مشتری هستند تا نکند اجناسشان اخر سالی روی دستشان بماند.
آنچه بازار شب عید را همیشه دیدنی ترمی کند این است که فروشندگان دستفروش یا مغازه دارانی که به هر علت اجناس خود را این روزها سفره خیابان کرده اند تا شاید سودی بیشتر وفروشی بهتر داشته باشند، در میان بساط شان همه چیز پیدا می شود وهر کس شاید اجناس و لوازمی را که لازم دارد می تواند در همین راسته بازار منتهی به میدان شهرداری کشف کند.
در این بین خرگوش وشش بچه تازه متولد شده هم در کنار صاحبش که آن را برای فروش آورده بود، در بساط دستفروشان دیده می شود، بچه هایش که گویی تازه متولد شده اند واز سرمای زمستانی به خود می لرزیدند، در انتظار مشتریان شب عید بودند تا شایر برایشان خریداری پیدا شود واز سرمای زمستانی خیابان واز صاحب نسبتا بی رحم خود رها شوند.
شلوغی شب عید امسال به دلیل حال وهوای بارانی و مهم تر ازآن گرانی های لجام گسیخته امسال مانند هر سال نیست و اگر پا را فراتر از مرکز شهر بگذاری وبه خیابان های بالاتر بروی، جمعیت چندانی را مشاهده نمیکنی که برای خرید آمده باشند وگویی گرانی ها امسال به طرز محسوسی، قدرت خرید را از قشر متوسط وضعیف جامعه گرفته اند.
پاساژهای میدان ولیعصر هرساله در این روزها جای سوزن انداختن نبود اما امسال به طرز محسوسی تقریبا مشابه روزهای دیگر سال بود وبرخی مغازه ها حتی یک مشتری هم نداشتند وفروشندگانشان در اخرین ساعات باقیمانده از سال گویی بی صبرانه انتظار خریداران را می کشیدند.
با این همه، آخرین سه شنبه سال کهنه نیز گذشت و برای استقبال از سال جدید باید مهیا شد، سالی که برای آمدنش ماهها به انتظار نشسته ایم.
نظر شما