به گزارش خبرنگار مهر، پرچمدار نهضت کار آفرینی در بستر بیماری افتاده است و توان راه رفتن ندارد، به چشمانش که نگاه می کنی آرامشی را می یابی که از فطرت مردی بر می خیزد که عاشق کار است و خدمت به این مرز و بوم.
می گویند معلم اخلاق کوره ای دارد مخصوص ذوب کردن مشکلات؛ فرقی نمی کند، می خواهد مشکل از جنس چالش های ریز و درشت مدیریتی باشد یا موانع کسب و کار؛ هرچه باشد او در کوره تجربه ذوب می کند.
هم سن وسالهای من شاید او را زیاد نشناسند اما خیلی از سربازان جبهه تولید او را پرچمدار نهضت کار آفرینی می دانند؛ نهضتی که این روزها همه باورش دارند.
آن قدیم ها که مردم روحیه بازاری داشتند و خیلی خانه شان را پر کرده بودند از کالاهای غربی و شرقی، او به یک چیز فکر می کرد حک نام زیبای ایران بر روی کالاهای مصرفی و سرمایه ای.
اسطوره صنعت پنج دهه در خدمت ارتقای جایگاه صنعتگران
"محسن خلیلی عراقی" اسطوره صنعت ایران و مردی که همه به احترام 60 سال کارآفرینی و مدیریتش می ایستند و تکریمش می کنند. خلیلی این روزها نامی آشنا برای تولید و صنعت کشور است، مردی که بیش از پنج دهه ازعمر خود را وقف اشاعه و توسعه فرهنگ صنعتي و تلاش برای ارتقای جایگاه صنعتگر ایرانی کرده و در سخت ترین و بحرانی ترین شرایط هیچ گاه از پای ننشسته است.
او از زندگی اش برایم می گوید از این که پس از فارغالتحصیلی در سال 1332، به همراه پدرش، که خود از صنعتگران به نام و بنيانگذار برق نوين كشور بود، چگونه صنعت گاز مايع و توليد لوازم گازسوز را در ايران بنيان نهاد كه زمينهساز توسعه گاز طبيعي و جلوگیری از سوختن سرمایه ها در چاه های گاز شد.
عشق به ايران، وفاداري به اخلاق حرفهاي و تحرك فوقالعادهاش از او شخصيتي كمنظير و مثالزدني ساخته است و بی دلیل نیست که با افتخار می گوید: "من یکی از اسب های ارابه توسعه صنعت ایران بوده ام".
خلیلی خود را از تصادفات کارآفرینی در شصت سال گذشته می داند و می گوید: هیچ کارآفرینی را نمیشناسم که برای بقای بخش خصوصی به امید توسعه صنعتی و رفاه اجتماعی و سعادت ملت ایران بهاندازه من زجر کشیده، تلاش کرده و صبر و تحمل کرده و از پای ننشسته باشد و بی دلیل نیست که خیلی ها معتقدند خلیلی فعل "توانستن" را به خوبی صرف کرده است.
پرچمدار کار آفرینی بارها نیز این جمله را بر زبان جاری کرده است که صنعت، تندیس عزت و استقلال یک ملت است. از این رو اعتقاد دارد، صنعتگر کارآفرین باید سنگرش واحد اقتصادیاش باشد.
بازی دلارهای نفتی با سرنوشت ایران
او دیدگاه های دیگری هم دارد و آن این که بر خلاف نظر بعضی ها که می گویند اقتصاد ایران پیر شده است، با لبخندی که نشان از آرامش درونی اش است می گوید: من پیر شده ام، اما اقتصاد ایران نه.
او البته گلایه هایی هم دارد جایی که می گوید دلار های نفتی اگر خوب مدیریت نشود بلا است، از این رو تاکید می کند: نباید بگذاریم که نفت اینگونه با سرنوشت ایران بازی کند.
پدر صنعت ایران از معدود كارآفريناني است كه گذار به جامعه توسعه يافته را در گرو كارگروهي و مشاركت خلاق در تعيين سرنوشت و استفاده از خرد جمعي ميداند و براي رسيدن به اين هدف در طول چند دهه، علاوه بر صنعت كه آن را سنگر خود ميداند پيوسته به تشكل گرايي، اشاعه فرهنگ صنعتي و تعامل با دولت متوسل شده و در اين راه نهادها و تشكلهاي متعدد اقتصادي و صنعتي را سازمان داد.
تأسيس دهها مؤسسه صنعتي و فعاليت مستمر براي رشد و توسعه آنها همراه با انديشه ورزي، بيانگر عشق او به مردم، عمران و آبادی اين سرزمين است.
محوراصلی زندگی خلیلی توجه به توسعه شخصیت و الگوهای رفتاری انسانها بوده است و بر این اساس زندگیخصوصی، حرفهای، صنعتی و اجتماعی وی سراسر از عزت و آزادگی و عشق و محبت به انسانها بوده است.
از این رو او در تعقيب راه عاشقانه خود همواره با دولت و طبقه محبوب كارگر دوست بوده، به نحوي كه حتي با همـــكاران و كاركنان نيز رابطه رييس و مرئوسي درهم نورديده شده و آنها را خويشاوندان نسبي خود خوانده و هميشه آنها را نيز به عزت و آزادگي دعوت كرده است.
خلیلی در مقام عمل، توسعه اجتماعی را نیز تنها در یک اقتصاد توسعهیافته قابل تحقق میداند و راه توسعه اقتصادی را تنها تمرکز و وفاق برای توسعه بنگاههای اقتصادی بخش خصوصی میداند.
خرد جمعی کلید حل مشکلات اقتصادی کشور
پدر صنعت ایران درباره ضرورت خرد جمعی به عنوان پیش نیاز توسعه می گوید: بر این باورم که با استفاده از خـرد جمعی می توان در حل مشکلات اقتصادی و صنعتی کشور به نتیجه رسید.
او نصیحت هایی هم برای کار آفرینان دارد، جایی که می گوید: صنعتگران و کارآفرینان در صورتی میتوانند در راه توسعه صنعتی از نقش موثر برخوردار شوند که خرد و تجربه جمعی خود را در حل مشکلات بهکار گیرند و سازمانی منسجم، مسوول و دلسوز داشته باشند تا یار و یاور صنعت و زمینه ساز و هدایتگر توسعه آن باشد.
خلیلی که بیش از سه چهارم عمرش را در خدمت به صنعت و فعالیتهای اجتماعی صرف کرده است، وظیفه خود میداند که آنچه را یافته و به آنها اعتقاد دارد، در اختیار کارآفرینان و جوانان امروز و فردای این مرز و بوم قرار دهد تا آنان را برانگیزد که در خدمت توسعه، تعالی و رفاه جامعه خویش قرار گرفته و حتی بیش از آن در جستوجوی راهی برای کم کردن دردهای جامعه بشری باشند.
وی در خصوص سپردن فعالیتهای اقتصادی و تصدی گری امور به بخش خصوصی هم معتقد است: این روش باعث استفاده از امکانات و توانمندیهای همه کسانی میشود که در خود توان و ظرفیتهای لازم برایکار خلاق و نوآورانه و متکی به خود را میبینند. با این روش بر تعداد افراد کارآفرین افزوده می شود و به توسعه کارآفرینی، اشتغال، تولید و رفاه در کشور منجر خواهد شد.
رفاه فقط از راه کار و تلاش حاصل می شود
وی بر این اعتقاد است که رفاه فقط از راه تولید ثروت که در اثر کار و تلاش حاصل شده باشد امکانپذیر است و اگر سرمایهای در دسترس است باید صرف هدفها و برنامههایی شود که در آن کار و تولید جریان داشته باشد.
خليلي بر خلق ايدههاي نو در كسبوكار تاکید خاصی دارد؛ از این رو معتقد است: بدون ترديد برای عملياتي كردن ايدههاي نو، شكستهايي وجود دارد كه اين شكستها هزينههاي طبيعي موفقيت اند. بايد از شكستها درس گرفت و پيوسته به دنبال يادگيري از محيط بود. شكستها را بايد بازخوردي براي تكامل ايدهها دانست.
قسم نامه صنعتگر بیانیه ای برای استمرار نهضت کار آفرینی
تعادل و آرامش روحي عميق، صميمانه سخن گفتن، بهرهمندي از هوش عاطفي بالا، شوق به آموختن، بردباري در برابر دشواريها و رويدادهاي تلخ، پايبندي به اصول اخلاقي، توانايي بالاي هماهنگي، از جمله ويژگيهاي شخصيتي اسطوره کار آفرینی ایران است.
حاصل سالها تلاش شبانه روزی اوانتشار صدها مقاله و کتاب برای تبیین ساختارها و پیشرفت چرخه صنعت ونیز بهبود فضای کسب و کار کشور است که اکنون به عنوان مرجع از سوی نهاد های دولتی و خصوصی، قانون گذار، دانشگاهها و مراکز علمی و تحقیقاتی بکار گرفته می شود. حال آنکه از نگاه خود او اشتغال هزاران جوان و تحصیلکرده ایرانی در حالیکه با رضایتمندی تمام، دسترنج خود را به خانه می برند از ارزش و منزلت دیگری برخوردار است.
محسن خليلي بدون شك يكي از كارآفرينان، نخبگان صنعتي و مردان بزرگ عصر حاضر است كه مقوله سرمايهگذاري را با اخلاق، منافع ملي و فرهنگ ملي پيوند زده است و با جان و دل در خدمت توسعه ميهن و رفاه مردم بوده است.
او بيش از پنج دهه است به عنوان خدمتگزار بخش خصوصي راه پرسنگلاخ و سخت را همچنان طي ميكند تا اثربخشي صنعت و كارآفرينان آن را به فضايي كه كم و بيش با صنعت سر ناسازگاري دارد به يك واقعيت محسوس تبديل كند.
او این روزها در بستر بیماری با هزار امید قسم نامه صنعتگر را برای توسعه این مرز و بوم می نویسد؛ بیانیه ای که تولید کنندگان را بیش از گذشته متوجه ماموریت و رسالت دشوار خود برای استمرار نهضت کار آفرینی و تحقق شعار "ما می توانیم"خواهد کرد.
گزارش : امیر پرورش
نظر شما