" داريو كريستياني" (Dario Kristani) در بخشي از تحليل خود در مورد علت نگرش چين به ايران خاطر نشان مي كند : چين منافع زيادي در افزايش حضور خود در خاورميانه دارد. خاورميانه منطقه اي با اهميت ژئو استراتژيك خاص براي تعادل سياستهاي آن است. چين نقش رو به افزايشي را در صحنه جهاني ايفا مي كند و بنابراين به تقويت حضور خود در مناطقي كه براي سرنوشت كلي تعادل سياسي جهان اساسي است، نياز دارد.
نويسنده مي افزايد : در اين صفحه شطرنج، چين مي تواند يك نقش مهم را در رابطه با نفوذ اقتصادي، استراتژيك و ايئولوژيكي ايفا كند. بنابراين پكن تلاش مي كند تا روابط خود را با قدرتهاي منطقه اي كه فرصتي را براي ورود به تعادل سياسي منطقه اي به طوذر محكمي ايجاد مي كنند، ايفا كند. ايران مهمترين هدف چنين استراتژي است. ايران يك منبع مهم نفت و گاز است و مي تواند يك منبع اصولي انرژي را براي توسعه و مدرنيزه كردن چين كه در يك روند صعودي به واردات نفتي نياز دارد، تامين كند.
در ادامه اين تحليل آمده است: ازسوي ديگر، چين مي خواهد روابط خود را با ايران تقويت كند و حضور خود را در آسياي ميانه با هدف رسيدن به انرژي درياي خزر تعميق كند، چرا كه بهره برداري از انرژي درياي خزر به چين كمك مي كند تا وابستگي خود را به واردات نفت دريايي كه از كشورهاي عرب حوزه خليج فارس مي آيد، كم كند و بنابراين بهتر مي تواند جريان بدون توقف نفت را ايمن كند.
كريستياني مي افزايد : چين همچنين از فرصتها در كشورهايي بهره برداري مي كند كه حضور قدرتهاي بزرگ در آنجا ضعيف است. نمونه هاي روشن اقدامهاي چين در سودان، آنگولا و سوريه است. به عنوان بخشي از اين استراتژي، تهران يك شريك ايده آل براي پكن است ، هم به خاطر منابع طبيعي آن و هم به خاطر نفوذ ژئوپليتيكي آن. ذخائر نفت و گاز ايران به خاطر محروم كردن كشورهاي غربي تاحد زيادي مورد بهره برداري قرار نگرفته است و بخش اعظم ميدانهاي نفتي آن استخراج نشده و علت آن هم اين است كه تهران داراي فناوري درست در جهت افزايش توليد نفت تصفيه شده نيست. چين خود را به عنوان كشوري نشان مي دهد كه مي تواند به ايران در زمينه مدرنيزه كردن صنعت نفت خود و گسترش اقتصاد آن از طريق فناوري صنعتي ، سرويسهاي مهندسي عالي و فناوري هسته اي كمك كند.
PINR ادامه مي دهد : روابط اقتصادي چين و ايران فراتر از حوزه نفت و گاز امتداد مي يابد. پكن تنها به استخراج ذخاير نفتي ايران علاقه مند نيست. به طور مثال چين مي خواهد حضور شركتهاي خود در بازارهاي ايران را كه مي تواند منبع خوبي براي صادرات چين باشد، افزايش دهد. توسعه يك اقتصاد قوي براي پروژه توسعه قدرت چين، اساسي است. با اين وجود، نگرانيهاي اقتصادي تنها بخشي از استراتژي چين نسبت به ايران هستند.
در بخش ديگري از اين تحليل آمده است : پكن تهران را به عنوان يك ابزار ژئوپليتيكي براي مبارزه با نفوذ آمريكا در خاورميانه تلقي مي كند، هرچند اين رقابت به عنوان يك رقابت علني آشكار نيست. در خواستهاي پكن براي جلوگيري از تحريم ايران در برابر برنامه هسته اي آن و فروش سلاح و فناوري نظامي به ايران دو نمونه بارز رابطه عميق تر بين دو كشور است.
همچنين ايران به عنوان عضو ناظر به سازمان همكاريهاي شانگهاي، به عنوان سازماني كه تا حد زيادي يك ابزار چيني - روسي براي محدود كردن حضور آمريكا در آسياي ميانه است، پيوست. همچنين آسياي ميانه يك نگراني مهم را نسبت به ايران در محاسبات امنيتي خود نشان مي دهد ، بنابراين ايران نقش محكمتر چين، روسيه را بيش از آمريكا ترجيح مي دهد.
PINR اعتراف مي كند : ايران به عنوان يك قدرت منطقه اي جديد در حال ظهور است و يك نقش رهبري را در تعادل ديپلماتيك خاورميانه ايفا مي كند. بحران اخير در لبنان نشان داد كه تواناييهاي ايران براي نفوذ بر فعاليتهاي منطقه اي بيش از گذشته است. از سوي ديگر، درزماني كه بازارهاي انرژي جهان بر افزايش وابستگي قدرتهاي صنعتي به بهاي نفت تاكيد مي كنند، تهران يك ابزار مهم فشار ژئوپليتيك را به عنوان يك توليد كننده مهم نفت و كنترل كننده تنگه هرمز در اختيار دارد .
نويسنده اذعان مي كند : با وجود تلاشهاي سخت براي ايجاد ناهماهنگي سياسي و اجتماعي داخلي،"ناسيوناليسم هسته اي" عاملي است كه اين ملت را متحد مي كند، جدايي سياسي و اجتماعي را به حداقل مي رساند و پروژه قدرت برون مرزي ايران را تقويت مي كند.
در بخش نتيجه گيري اين تحليل آمده است : چين به همپيمانان جديد و دستيابي پرسود به ذخاير نفت خاورميانه نياز دارد. اهميت ذخاير انرژي براي چين عاملي براي تمايل اين كشور در جهت توسعه اقتصاد خود است كه اساسي براي تلاشهاي آن در جهت ايفاي نقش قوي تر در سيستم بين المللي به شمار مي رود. همچنين موقعيت ايران درخاورميانه محكم تر از گذشته است، بنابراين مي تواند به چين براي مقابله با نفوذ بي رقيب آمريكا كمك كند.
به گزارش مهر، درادامه اين مطلب آمده است : ايران هم به يك همپيمان قوي براي كمك به توسعه اقتصاد خود نياز دارد ، به ويژه در صنعت نفت. همچنين ايران مي خواهد موقعيت ديپلماتيك و نظامي خود را در منطقه بهبود دهد. برنامه هسته اي آن نمونه روشن اين گفته است. ايران به فناوري غيرنظامي و نظامي نياز دارد و پكن مي تواند شريك خوبي در اين زمينه ها باشد.
بنابراين دو كشوربر ضد برتري آمريكا در سيستم جهاني تلاش مي كنند،هرچند ايران در اين هدف آشكارا تلاش بيشتري نسبت به چين دارد. رابطه روبه بهبود ايران و چين به اين معنا نيست كه منافع درازمدت آنها يكسان است، بلكه به اين معناست كه در ميان مدت ، دو كشور اهداف مشتركي را در حوزه هاي اقتصادي و ژئوپليتيكي دارند.
نظر شما