جابجايي هاي غيركارشناسي لطمات جبران ناپذيري براي ورزش بدنبال خواهد داشت

امروزكه سكان هدايت ورزش به يكي ديگر ازسياسيون سپرده شده شايد اين سوال پيش آيد كه مهندس علي آبادي چه خواهد كرد و سرنوشت ورزش به كجا خواهد انجاميد؟

اين تشويشها ونگراني ها البته ازجانب اهالي ورزش بيشتر مطرح مي شود، اما اگر كمي تعمق وتفكر به خرج بدهند ومروري برعملكرد مديران گذشته كه همگي سياسي بوده اند داشته باشند، متوجه خواهند شد كه ورزش مسير خودش را ادامه داده و همواره روبه جلو بوده است.

درحقيقت ورزش جرياني است كه بازگشت به عقب ندارد و نمي تواند داشته وحتي اگر مسوولي پيدا شود كه بخواهد اين حركت را متوقف كند، توان چنين كاري را پيدا نخواهد كرد. اما دراين مسيرنوع حركت بسيار مهم است و بايد ديد مسوولي كه سكان هدايت ورزش را برعهده مي گيرد، ازچه راهي مسير پيشرفت را مي پيمايد.

اينجا بحث مديريت، درايت، سياست، شجاعت و تفكرخاص همان مدير است كه تعيين كننده است و مي تواند به حركت ورزش شتاب ببخشد يا آنرا آهسته تر كند.

دراين ميان آنچه كه امروز مهندس علي آبادي كه البته با ورزش بيگانه نيست، به آن نيازدارد ودرهمين ابتداي راه بايستي مواردي را جدي و با درايت مد نظر قراردهد. يكي انتخاب همكاران ومشاوران كاربلد وكاردان است و ديگري پرهيزازجابجايي هاي بي موردي كه بعضا براساس سليقه انجام مي گيرد ونه براساس نوع مديريت وتوانمندي افراد.

همين امروز اگربه سراغ مهندس مهرعليزاده برويد وصادقانه ازاو بخواهيد كه چه اشتباهاتي درطول دوران رياست 4 ساله خود داشته است، خواهد گفت ازدست دادن مديراني مثل مهندس فائقي، حسن تقدس نژاد، اميررضا خادم، صفايي فراهاني و... كاري عجولانه و احساساتي بوده و اگرآنها درچارت تشكيلاتي سازمان تربيت بدني حفظ مي شدند، اوضاع ورزش به مراتب بهتر ازاين مي شد. درحقيقت مهرعليزاده در زماني كه آن تصميمات را گرفت، روي احساس ومسائل شخصي دست به چنان كاري زد ونتيجه يك لحظه تصميم عجولانه و احساساتي را خودش ديد ومتوجه شد كه آن جابجايي ها چه ضرباتي بر پيكره ورزش زده است.

اين است كه نگاهي به پرونده كاري مهرعليزاده وهاشمي طبا وهمه مديران قبلي سازمان مي تواند راهگشاي آينده باشد تا مهندس علي آبادي با گذشتن از اشتباهات آنها و تاكيد بر اموربسيارمثبتي كه انجام داده اند، ورزش را درمسيري قراردهد كه حركت آن پرشتابتر و روانترازگذشته باشد.

علي آبادي حتما مي داند كه زبان ورزش يك زبان ساده و روان است كه نمي توان آنرا در پيچ وخم اداري قرارداد وهرچه مديران ورزشي تر و آشناتر به دستگاه ورزش در اركان مختلف سازمان جاي بگيرند، روند امورسريعترخواهد چرخيد و اين امرضامن موفقيت وي دراين راه بزرگ خواهد بود.

مطمئنا افرادي كه همواره عادت دارند خود را آويزان مسوولين وگروههاي خاص كنند، دراين برهه نيز دست به كارشده وخواهند شد تا به نوعي بارديگر وارد چرخه مديريتي ورزش شوند، ولي اين افراد وحضورشان دركنارعلي آبادي جز ضرر وزيان چيز ديگري ندارد.

مطمئنا مديراني كه لايق هستند وكارنامه موفقي در ورزش داشته اند، هرگز وارد اينگونه بازيها نمي شوند. ولي اگر راه بازگشت به عرصه مديريت ورزش را روشن ببينند، بازخواهند گشت و آستين همت بالا خواهند زد. اما چنيني افرادي نيازي به پيغام و پسغام وتخريب چهره ديگران و مطرح كردن خود ندارند، اما آنهايي كه امروز براي خود بازارگرمي مي كنند، نه كارنامه خوبي دارند ونه مي توانند موفقيت ديگران را ببينند.

مهندس علي آبادي تا به امروز سعي كرده بدور ازجنجال ابتدا جايي را كه قدم درآن نهاده خوب بشناسد وسپس به شناسايي افراد بپردازد. اين رويه دركنار مشورتهايي كه افراد كارشناس ودلسوز مي توانند دراختيارعلي آبادي قراردهند، آينده اي نويد بخش را براي ورزش ما نويد خواهد داد.