به گزارش خبرگزاری مهر، حمیدرضا آیت اللهی، رئیس سابق پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، در مصاحبه با مجله سوره ناکارآمدی علم و احساس بینیازی نسبت به پژوهش را مورد بحث قرار داده است. آیت اللهی کارآمدی را وابسته به علم جدید میداند و علم جدید را نیز به نحوی از مهارت یابی برای تکنولوژی وابسته میداند. آیت اللهی نسبت به بیتوجهی نظام آموزشی ایران به بحث کارآمدی انتقاد میکند و از نظر او هم محیط کار و هم دانشگاهیان بیاطلاع از نیازهای پژوهشی هستند.
بحث کارآمدی وابسته به علم جدید است
آیت اللهی در آغاز بحث و در پاسخ به پرسشی درباره «تحلیل ناکارآمدی» اظهار میدارد: «طرح مسئلهٔ کارآمدی برای علم را نباید یک امر بدیهی و همیشگی تصور کرد، بلکه باید توجه داشت که این مسئله برخاسته از نگرشی خاص به علم در دوره جدید است. در دورههای متعدد در طول تاریخ انسانها به آموختن علم مبادرت میورزیدهاند بیآنکه فراتر از فهمیدن، در جستوجوی فایدهای برای علم باشند. یعنی «دانستن» خود هدف مقدسی بوده است.»
به نظر او «طرح مسئله کارآمدی علم، طرح بحثی مخصوص به دورهٔ خاصی از تاریخ است و انسان همیشه علم را اینگونه نمیدیده است که ضرورت داشته باشد دربارهی کارآمدی یا ناکارآمدی آن سخن بگوید. ممکن است ما با نگرش کنونی به علم در آن دورههای تاریخی دریابیم که علم آنها فوایدی برای امور فردی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، نظامی و... داشته یا نداشته است، اما مهم این است که خود آنها اساسا ضرورت نمیدیدند چنین نگاهی به علم داشته باشند.»
وی میافزاید: «نگرش فعلی به علم با برخی خصوصیات دیگر مرتبط است؛ به عنون مثال نگرش تکنولوژیک به علم در کنار نگرش سودانگارانه قرار گرفته است و با نگاه تجربی در علم همراه شده است. این خصوصیات مختلفی است که در کنار یکدیگر قرار گرفته و جهان علمی کنونی را شکل داده است که در آن ما دربارهٔ کارآمدی یا ناکارآمدی علم سخن میگوییم.»
آیت اللهی درباره سابقه تاریخی این بحث در سنت علمی ایران معقتد است: «در سنت علمی ما ضرورت نداشت که به علم نگاه ابزاری ـ به معنای رایج آن ـ شود. ولی در معنای موسع ابزار، علم می توانست نه تنها برای پیشرفت بشر که برای تعالی و رشد فهم او نیز موثر واقع شود. به همین جهت است که صرف دانستن بسیاری مطالب، بخشی از زندگی آنها شده بود.»
عضو هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی در این باره تأکید میکند: «در جوامعی مثل جامعه خود میبینم که مسبوق به نگرش پیش گفته دربارهٔ علم، در درون علم از نگرش تجربی فاصله وجود دارد و بیشتر روشهای عقلیتر که معطوف به مباحث کلیتر است دیده میشود. در کنار آن میبینم که هنوز هم نگرش سوداگارانه در همه جا جاری نیست و مردم با بسیاری از ارزشها و امور و آداب و سنن زیست میکنند بدون آنکه سود یا زیان آن برایشان مطرح باشد. اما با غلبهٔ نگاه سودانگارانه در میان برخی اندیشمندان ما، توجه به بهره وری اقتصادی، رعایت اخلاق دینی، یا آثار اجتماعی آداب و اعتقادات دینی تأثیر ماه رمضان و محرم در کاهش جرم و امثال آن، و یا تأثیر مثبت و منفی ایستادگی بر آرمانها در روابط بین الملل بر منافع ملی و یا هزینه ـ فایده دربارهٔ عزت ملی و... غلبه پیدا کرده است و این نگاهی خاص است که در تاریخ ما سابقه نداشته است.»
علم جدید نوعی مهارت برای تکنولوژی است
به نظر حمیدرضا آیت اللهی «آنچه امروز در جامعه به نام علم و علم خواهی مطرح است، نحوی مهارت برای تکنولوژی است و در مورد تکنولوژی نمیتوان انتظار کارآمدی را انتظاری نابجا دانست. اکنون بیش از آنکه ما با علم روبه رو باشیم، با مهارتهایی که به تکنولوژی میانجامد مواجهایم. منطقی است که در نظام آموزشی فعلی باید در جستوجوی کارآمدی و بهرهٔ اقتصادی بود، اما پرسش این است که آیا مبتنی بر همین رویه پذیرفته شده، علم در جامعهٔ ما کارآمدی لازم را دارد؟ بنابراین اگر بگوییم فلسفه برای کارآمدی است سخن نادرستی است اما اینکه اکنون در وضع فعلی فلسفه باید کارآمدی داشته باشد سخن نادرستی نیست. بنابراین نمیتوانیم بپرسیم چرا علم در جامعهٔ ما حتی همان کارآمدی تکنولوژیک را ندارد.»
آیت اللهی تصریح میکند که در جامعه ما «کارآمدی نه به معنای رایج و نه به معانی دیگر حاصل نیست. وضع فعلی علم در کشور ما به گونه ای است که کارآمدی هیچ یک از این معانی را نتیجه نمیدهد.»
کارآمدی با صرف دانستن حاصل نمیشود
رئیس سابق پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در نقد نظام آموزشی ایران میگوید: «ما تصور میکنیم برای کارامدی تکنولوژیک صرف دانستن مطالب کفایت میکند و بر همین اساس فضای آموزشی ما در عموم مراکز و دانشگاهها، فضای انتقال اطلاعات است. حال آنکه مهارت رکن کارآمدی علم است، حتی در رشتهای مثل فلسفه، لازم است که دانشجو بیش از آنکه مطالب فلسفی میآموزد، مهارت فلسفه ورزی و استفاده از مطالب را بیاموزد. افراد اطلاعات را میآموزند تا به دیگران بیاموزانند و هیچ وقت این اطلاعات قرار نیست مورد استفاده قرار بگیرد.»
به نظر آیت اللهی «این وضع به شکلی است که اساسا آموزش اصل پنداشته شده است و پژوهش ـ که میتواند کارآمدی علم را میسر کند ـ بیاهمیت و کم ارزش تلقی میشود؛ هیئت علمی آموزشی با ارزشتر از هیئت علمی پژوهشی است و دکترای پژوهش محور یک رتبه پایینتر از دکترای آموزش محور تلقی میشود.»
مدیران و دانشگاهیان نیازهای پژوهشی را نمیشناسند
وی با اشاره به تجربیات خود در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی میگوید: «در مراجعهای که به دستگاههای مختلف صورت گرفت نتیجه بسیار جالب و دلالت آمیزی به دست آمد. تقریبا پاسخ همه این بود که ما نیاز پژوهشی نداریم. و البته تدقیق یافتهٔ آن پاسخ این بود که ما درکی از نیاز پژوهشی نداریم. یعنی کسانی که متولیان اصلی نهادها و دستگاههای مختلف بودند اساسا ارتباطی میان فعالیت دستگاه خود با چیزی به نام پژوهش نمیدیدند و مسئلهای نداشتند که برای پاسخ به آن نیازمند تحقیق و پژوهش باشند. حتی وقتی ما خود نیازهای پژوهشی آنان را استخراج میکردیم و برای آنها توضیح میدادیم که شما این نیازهای پژوهشی را دارید، باز هم قادر به این درک نبودند که چرا به پژوهش نیاز دارند و این پژوهش چگونه میتواند به آنها کمک کند.»
استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی بیاطلاعی نسبت به نیازهای پژوهشی در میان دانشگاهیان را نیز تأیید میکند اظهار میدارد: «نداشتن چنین اطلاعاتی موجب میشود که افرادی که ما با این سیستم آموزشی پرورش میدهیم هیچگاه قادر به درک کلان موضوعات نباشند و در مطرح ساختن مسائل پژوهشی، متناسب با حوزه تخصصی خود ناتوان باشند و در مسائل خرد و انتزاعی باقی بمانند و در نتیجه اگر پژوهشی هم انجام میدهند، آن پژوهش کارآیی خاصی نداشته باشد. مهارت مسئله یابی و نیز حل مسئله مهارتی است که از ابتدای دوران آموزش باید مورد توجه باشد که در نتیجهٔ آن، نیاز به اشراف و آشنایی با واقعیتهای مربوط نیز خود به خود پدید میآید و تأمین میشود».
*مصاحبه فوق الذکر در صحفات ۸۸ و ۸۹ از شماره ۷۸ ـ ۷۹ نشریه سوره با عنوان «ناز و نیاز پژوهشی؛ ناکارآمدی علم و احساس بینیازی نسبت به پژوهش» منتشر شده است.

