خبرگزاری مهر - گروه هنر: نمایش «مردی برای تمام فصول» اولین تجربه کارگردانی بهمن فرمان آرا در تئاتر به حساب می آید. فرمان آرا در دنیای سینما شخصیت شناخته شده ای است و کمتر کسی است که این هنرمند و فیلم هایش را نشناسد. فرمان آرا در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی USC آمریکا که از معتبرترین دانشکده های سینمایی است تحصیل کرده و با فیلمسازان بزرگی چون جرج لوکاس همکلاسی بوده است اما همان زمان حین خواندن سینما، تئاتر را هم به عنوان رشته دومش انتخاب کرده بود.
نمایش «مردی برای تمام فصول» این روزها روی صحنه تالار وحدت است و آرزوی فرمان آرا و رضا کیانیان برای اجرای این اثر نمایشی بعد از نزدیک به 10 سال محقق شده است. شاید برای اولین تجربه انتخاب متنی کلاسیک ریسک به حساب بیاید اما فرمانآرای با تجربه در سینما تصمیم گرفت برای گام نخست به سراغ نمایشنامه رابرت بولت برود؛ متنی که جزو نمایشنامه های شناخته شده دنیای درام به حساب می آید و از روی این نمایشنامه فیلمی با همین نام به کارگردانی فرد زینه مان و بازی پل اسکوفیلد در نقش سر تامس مور ساخته شده که از جمله فیلمهای کالت سینما به حساب می آید و طرفداران بسیاری دارد.
با بهمن فرمان آرا درباره مضمون این اثر نمایشی، نقش قانون و اخلاق در جوامع اجتماعی، تلفیق نگاه مدرن و سنتی در اجرای اثر، دلایل انتخاب این نمایشنامه برای اولین تجربه کارگردانی در تئاتر و روایت چگونگی بازیگر شدنش در این نمایش صحبت کردیم که در ادامه می خوانید:
*شما با اشراف کاملی پا به عرصه تئاتر گذاشته اید این امر از دقت نظرتان در انتخاب بازیگران حرفه ای تئاتر و گرایش پیدا نکردن به سمت چهره های سینمایی یا تلویزیونی و انتخاب متنی کلاسیک که وقایعش تاثیر بسیاری در تاریخ داشته، مشخص است. از نظر شما انتخاب این متن چقدر نیاز جامعه امروز ماست؟
فرمان آرا: دو عنصر مهم جزو جدانشدنی جوامع هستند یکی قانون و دیگری اخلاق. هر دو این مسایل در هر اجتماعی چه الان، چه قرن نوزدهم و چه در قرن شانزدهم جزو نیازهای اساسی به حساب می آیند.
حضور قانون به دلیل امنیت و حفاظتی است که یک ملت می تواند در پناه این قانون داشته باشد، وجود اخلاق هم که دیگر اصلا بحثی در آن نیست. اگر اخلاقی وجود نداشته باشد شما دیگر هیچ گونه استانداردی در جامعه ندارید. بنابراین من سراغ این متن رفتم نه به این خاطر که مثلا وقایع رخ داده در قرن شانزدهم قرار است به ما درسی بدهد بلکه چون احساس کردم این نمایشنامه حرف زمانه را بعد از گذشت قرن ها هنوز به زبان می آورد.
در انگلستان قرن شانزدهم بحث محوری رعایت قانون است و وجدان. لزومی ندارد که ما بخواهیم روی آن نورافکن بیندازیم چون این مساله ای همیشگی است و از اسم نمایش هم معلوم است که مضمونش برای تمام فصول کاربرد دارد.
*دراماتورژی که روی اثر انجام دادید کار را در طراحی صحنه به سمت مدرن بودن پیش برده اما در دیالوگ ها، لباسها و گریم همان ویژگیهای کلاسیک حفظ شده است. تلفیق سنت و مدرنیته به دلیل ارتباط بیشتر مخاطب با اثر صورت گرفت؟
- در بیشتر زمان نمایشنامه یک طبقه ساختمان نیمه اشرافی وجود دارد که وقایع در آن رخ می دهد به همین دلیل ما پله ای از این ساختمان را روی صحنه آوردیم که ورود و خروج ها نیز از همان جا انجام می شود. طی صحبتی که با منوچهر شجاع طراح صحنه نمایش درباره طراحی صحنه داشتیم منوچهر پیشنهاد داد که بهتر است خانه اشرافی متن اصلی حذف شود و ما تنها پله ها را روی صحنه داشته باشیم.
در طراحی نمایش این نکته را هم مد نظر داشتیم و می خواستیم به مخاطب القا شود که در تمام طول زندگی ما داریم از این طبقه ها بالا یا پایین می رویم بنابراین این پله ها نمایانگر طبقات اجتماعی هم هستند در نتیجه ما از یک المان واقعا مدرن استفاده کردیم تا یک عنصر قدیمی و واقعی و محوری را در اجتماع به نمایش بگذاریم.
اصطلاحی است که می گویند وقتی داری از پله ها بالا می روی با افرادی که سر راهت قرار می گیرند مهربان باش چون هنگامی هم که از پله ها پایین می آیی همین افراد دوباره سر راهت نشسته اند. این امر را اگر لحاظ کنیم زندگی راحت تری خواهیم داشت. همچنین این دکور به مقدار بسیار زیادی به ما آزادی ورود و خروج و میزانسن می دهد.
*البته در عین مدرن بودن صحنه، طراحی لباس و موسیقی به شیوه کلاسیک انجام شده است.
- به هرجهت تضاد طراحی صحنه با موسیقی قرن شانزدهمی که کارن همایونفر ساخته و طراحی لباسی که در همین راستا صورت گرفته در این جهت است که کل آمبیانس صحنه در جهت وفاداری به متن و در عین حال مدرن بودن باشد.
سر این کار می خواستم لباس ها حتما قرن شانزدهمی باشد بنابراین طراحان لباس ما که دو جوان با ذوق و علاقمند به نام نگار نعمتی و ندا نصر هستند تحقیقات بسیاری روی لباس های آن دوران انجام دادند بنابراین چیزی که الان روی صحنه می بینید بسیار نزدیک به چیزی است که باید باشد.
در مورد موسیقی متن هم درست می گویید چون می خواستم موسیقی شبیه موسیقی درباری قرن شانزدهم باشد به همین دلیل سراغ کارن همایون فر رفتم. در نهایت تلاش کردیم تا جایی که در توانمان بوده از امکانات و دانشمان برای اجرای این نمایش بهره ببریم.
*معمولا در سالهای اخیر هنرمندان ترجیح می دهند به سراغ آثار کلاسیک نروند چون این تصور وجود دارد که مخاطب از این نوع نمایشها دلزده شده است و همچنین از آنجا که هنرمندان مجبورند هزینه اجرای یک نمایش را خودشان بر عهده بگیرند بیشتر سراغ متون کم پرسوناژتر و جمع و جورتر می روند و آثاری را انتخاب می کنند که از طریق فروش گیشه بتواند هزینه اش را بازگرداند. دلیل اینکه شما در اولین تجربه کارگردانی تئاترتان به سراغ یک متن کلاسیک رفتید چه بود؟
- دلیل اینکه هنرمندان به سراغ متون کم پرسوناژ میروند و آثار کلاسیک را به شیوه ای دیگر اجرا می کنند بیشتر اقتصادی است. مثلا شاهد اجرای هملتی هستیم که کباده دستش می گیرد و اگر مخاطب اطلاعی از داستان هملت و عشقی که به افلیا دارد، نداشته باشد، متوجه نمی شود شخصیتی که روی صحنه شکل گرفته همان «هملت» شکسپیر است.
من از بچگی و وقتی که در تئاتر سعدی و جامعه باربد به دیدن نمایش می نشستم شاهد اجرای نمایش های کلاسیک بسیاری بودم به خصوص در تئاتر سعدی کمدی «تارتوف» را می دیدم و از آن لذت می بردم اما الان این نوع اجراها از بین رفته است.
بنابراین من از کودکی علاقمند به اجراهای کلاسیک بودم و وقتی هم بعد از 10 سال شرایط اجرای آن کار فراهم شد برای اینکه سنگی جلو پایمان قرار نگیرد از همان ابتدا اعلام کردم من از دولت بودجه نمی خواهم. چون اگر به من بودجه می دادند حتما سر و صدای عده ای بلند می شد که چرا به یک نفر که از سینما آمده بودجه دادید و به ما ندادید. دوم اینکه برای یک همچین کاری بالاخره کسی باید ریسک کند. البته من با این اجرا می خواهم نشان دهم که این کار ریسک هم نبوده است چراکه حتی وقتی سایت پیش فروش نمایش در تیوال باز شد ظرف یک ساعت همه بلیت های چهار روز اول تمام شد.
این امر نشان می دهد که مردم علاقمند دیدن چنین کارهایی هستند بنابراین اجرای آثار کلاسیک ریسک محسوب نمی شود. البته ما از همان ابتدا اعلام کردیم که به غیر از تالار وحدت در هیچ سالنی اجرا نمی رویم. چون سالن های دیگر نه صحنه ای با عمق زیاد دارند نه تعداد زیادی تماشاگر را در خود جای می دهند.
در نهایت و بعد از تمام این اوصاف من دوست داشتم که این نمایش را کار کنم و اگر هم برای بار دوم فرصتی روی دهد باز هم سراغ یک متن کلاسیک دیگر می روم چون جوان های ما باید این آثار را روی صحنه تئاتر ببینند. من معلم نیستم اما فکر می کنم لازم است که جوانان ما این نوع تئاتر را هم بشناسند.
*چطور شد که تصمیم گرفتید به عنوان بازیگر در نمایش خودتان نیز حضور داشته باشید. البته پیش از این در آثار سینمایی ایفای نقش کرده بودید ولی نقش کاردینال اولین تجربه بازیگری شما در تئاتر محسوب می شود.
- در واقع فقط نقش کاردینال این روزها برازنده من است! اما بدون شوخی باید بگویم که واقعیتش این است که از همان 7- 8 – 10 سال قبل که بحث اجرای این نمایش مطرح شد قرار بود که من نقش کاردینال را بر عهده داشته باشم.
این کار می شود اولین تجربه بازیگری من در تئاتر در عین اینکه تنها در یک صحنه هم بیشتر حضور ندارم و نقش تمرکز من را برای کارگردانی نمی گیرد. بعد از 73 سال این اولین بار است که در تئاتر روی صحنه می روم. البته همانطور که می دانید تجربه بازی در سینما را دارم اما در سینما خیلی از مسائل دست خود آدم است ولی در تئاتر پرده که بالا می رود تو هستی و هزاران چشم خیره به تو.
گفتگو از آروین موذن زاده
نظر شما