اين روزها بازار نمايشنامه خواني هم داغ داغ است. شايد به همين خاطراست كه بيشتربازيگران تئاتري به اين شيوه ازنمايش روي آورده اند. اين را مي توان درميان جملات بازيگران نمايشنامه خواني كه با خبرنگار "مهر" در ميان گذاشته اند فهميد .
به گزارش خبرنگار تئاتر " مهر"، نمايشنامه خواني هم شيوه اي از اجراي تئاتر بر روي صحنه به حساب مي آيد و اين طوركه مشخص است منبع وماواي آن هم جز فرهنگسراها، مكان ديگري نيست و فرهنگسراي نياوران يكي از اين مكانهاي دنج وبا صفاست كه درسكوت آن والبته فضاي سرسبزمحيط آن مي توان تماشاگررا سرذوق آورد واورا ترغيب به تماشاي بيشتركرد .
اين روزها اگر سري به فرهنگسراي نياوران زديد، روي درب ورودي آن برروي يك پوسترسياه رنگ عكس 4بازيگرشناخته شده وبا تجربه عرصه بازيگري را خواهيد ديد . هايده حائري درنقش مادام رزنپل ، حسين محب اهري درنقش ناخدا رزباو، كمند اميرسليماني درنقش رزالي ( پرستار) وبرزو ارجمند درنقش جاناتان پسرمادام رزنپل درنمايشنامه اي با نام آه پدر- پدربيچاره - مامان تورا درگنجه آويزان كرده ومن خيلي دلم گرفته نوشته آرتوركوپيت ايفاي نقش مي كنند .
جالب است بدانيد اين نمايشنامه اولين تجربه كارگرداني هومن نوروزي درزمينه نمايشنامه خواني است واين مورد شامل بازيگران اين نمايشنامه هم مي شود .مثلا هايده حائري با وجود سالها تجربه بازي وكارگرداني درتئاتر ،تلويزيون وسينما اولين تجربه نمايشنامه خواني است را تجربه مي كند.
كمند اميرسليماني نيزهمينطوراما حسين محب اهري چندين نمايشنامه را درمقام بازيگروكارگردان پشت سرگذاشته است ، اما عامل جذابيت اين نمايش چيست ؟ هومن نوروزي كه حدود 2سالي زمان را سپري كرده تا بتواند اين نمايش را به اجرا درآورد . البته ابتدا قصد داشته آن را به شكل نمايش روي صحنه تئاترببرد اما ازآن جا كه به متن وفاداربوده ونمي خواسته حذفي درآن صورت بگيرد تصميم گرفته به شكل نمايشنامه خواني آن را به اجرا بگذارد وآنچه بيشتربرايش عامل جذابيت بوده رابطه آدمها دراين نمايش است كه به خاطرعدم رعايت ميزانس تلاش كرده دركلام نور، افكت وموسيقي آن فضاسازي را براي تماشاگر ايجاد كند.
او در توصيف مادام رزنپل اين گونه مي گويد : رزنپل آدم فانتزي است و شخصيت رئالي ندارد. ديدگاه اونسبت به زن ومرد ونسبت به جنسيت فرق مي كند . هومن نوروزي دوتجربه بازي درسريالهاي بگذارآفتاب برآيد ونيستان را داشته ومسلما براي اوكه تجربه چندين تئاتردانشجويي دارد ، ارتباط برقراركردن با بازيگراني كه هركدام تجربه زيادي دارند ، سخت است . او معتقد است بواسطه اعتمادي كه اين عزيزان به من داشتند محكم ايستادم وكاررا آن طوركه مي دانستم درست است انجام دادم .
نمايشنامه آه پدر، پدربيچاره ، مامان .... را رامين ناصرنصيرو شهرام زرگركه ازشاگران هايده حائري هستند ترجمه كرده اند. حائري درمورد مادام رزنپل مي گويد : اين نمايشنامه به زمينه هاي فانتزي اين ا شخاص برمي گردد . اوآدم عجيبي است.حتي درارتباط با شوهروبچه اش اينگونه است. مثلا كلكسيوني ازكتاب ، تمبر، سكه و يكسري ماهي وتعداد گلهاي گوشتخواردارد.
حائري اضافه مي كند : اين كيفيتها درنمايش به مخاطب مي فهماند كه رزنپل آدم عادي نيست . چون لحن وكيفيت بيان اوبالا وپائين دارد. اواضافه مي كند : مثل هميشه كه من به شاگردانم مي گويم بازيگرنبايد محورباشد . هميشه بايد گوش تماشاگرووجود اوهم لحاظ شود . اين باركه خودم اين كاررا مي كنم ، اميدوارم ازعهده اش برآيم . اما درنمايشنامه آه پدر، پدربيچاره ... ناخدا روزبال خاطرخواه مادام رزنپل مي شود .
محب اهري دراين باره مي گويد : ناخدا رزبال عاشق زني مي شود كه آداب وسنتهاي قديمي خودش را حفظ كرده است . به همين خاطر او كه ناخدايي امروزي است نمي تواند با اوكناربيايد . محب اهري مي گويد: درواقع اين نمايشنامه محاكمه ناخدا وآدمهايي است كه مثل مادام رزنپل نگاه نمي كنند .
حسين محب اهري درحال حاضرمشغول بازي درنمايش بردارشدن حسين ابن منصورحلاج به كارگرداني سياووش طهمورث است نمايش ملكه جنيان ( اميردژاكام ) وهمچنين نمايش مانيفست را هم درحال تمرين دارد .
محب اهري قراراست اوايل سال 85نمايش ( فرود اضطراري يك حواصيل روي پشت بام خانه يك ويالونيست ) را بازنويسي واجرا كند واما رزالي كه كمند اميرسليماني نقش آن را بازي مي كند ، يك پرستاربچه است . به گفته اميرسليماني پرستاري است كه خوشنام نيست وبه شكلي با اين خانواده مرتبط مي شود . كمند اميرسليماني دراولين تجربه نمايشنامه خواني اش رزالي را شخصيت اغواگرانه اي مي داند ، كه بيشترمايل است با جنس مخالف ارتباط بگيرد .
اومي گويد : رزالي براي نمايشنامه خواني نقش سختي است واحتياج به تمرين زياد دارد. اميرسليماني به دليل مدت زمان يكسال ونيمه اي كه فرصت بازي نداشته قصد دارد حضوردراين نمايشنامه را به دليل اين دوري درازمدت جبران كند .
شايد هم اين شانس هومن نوروزي است كه بازيگرانش بخاطراين كه اولين تجربه نمايشنامه خواني را پشت سرمي گذارند حاضرشدند درنمايش اوايفاي نقش كنند . يا اين كه به قول حسين محب اهري يك جواني به اسم هومن نوروزي پشت صحنه هاي نمايش " تراخيس " پيشنهاد داد نقشي را كه دركتابي به نام آه پدر، پدر... است بازي كنم .
براي من لحن گفته اوونقطه نظراتش برخورنده نبود بلكه برايم مهم بود كه بدانم اين آدم قراراست چه كند ؟ محب اهري درپايان مي گويد : بالاخره هرآدمي بايد ازجايي شروع كند . ممكن است اين نمايش ، نمايش ناموفقي هم باشد اما شايد بعدها نوروزي را به عنوان كارگردان بيشتربشناسيم . اين تجربه خوبي براي من وديگربازيگران خواهد بود . اگرچه اين نمايش اجرا هم نشود .
نمايش آه پدر، پدربيچاره - مامان تورا درگنجه آويزان كرده ومن خيلي دلم گرفته " قراراست ازبعدازظهرسه شنبه ( 1تا 4آذرماه ) به مدت يك ساعت ونيم درفرهنگسراي نياوران ( سالن خليج فارس ) به اجرا گذاشته شود تا به نتيجه پاياني اين نمايشنامه كه به گفته كارگردانش هركس مي تواند برداشت خودش را داشته باشد يا اين كه هراثري به تعداد مخاطبانش مي تواند برداشت داشته باشد برسند .
نظر شما